زندگی برای بشریت بسیار ساده تر خواهد بود اگر برای عشق متقابل و قوی یک ضمانت مادام العمر ارائه شود. در واقع ، روابط معمولاً طبق طرح "یکی دوست دارد ، و دیگری به شما اجازه می دهد عشق داشته باشید" ایجاد می شود …
دستورالعمل ها
مرحله 1
بندرت اتفاق می افتد که اعلامیه عشق همزمان اتفاق بیفتد. اغلب اوقات ، کسی اولین کسی است که یک عبارت صمیمی را بر زبان می آورد و از آن لحظه سلطه آغاز می شود. بعداً ، ممکن است نقش رهبر و پیرو به طور مکرر تغییر کند ، اما الگوی رابطه از قبل تعیین شده است. هر کی اول بلند شد دمپایی گرفت.
گام 2
با یک همزیستی طولانی مدت ، فرد بیشتر مشغول است. اوقات فراغت مشترک باید با چیزی فراهم شود ، به این معنی که کسی مجبور است کمی بیشتر در خانه یا خارج از خانه کار کند. وقت بیشتری برای کار صرف می شود - کمتر عشق باقی می ماند. برای افراد بالغ از نظر روانشناختی ، که هدف آنها شاد بودن در کنار یکدیگر است ، این مشکلی نیست. خوب ، من کار کردم یا کار کردم ، اما این "بخاطر ما" است. با این حال ، این سطح از بلوغ ، و حتی در هر دو ، بسیار نادر است. بیشتر اوقات اتفاق می افتد کسی که شانه اش کمتر کار می کند ، تا حدی نیز مسئولیت حفظ رابطه را نپذیرد. اول ، او دلتنگ شریک زندگی غایب می شود ، سپس توجه را جلب می کند. انگیزه یک کارگر - برای انجام همه کارها برای یک عزیز - عشق است. حالت انتظار اجازه عشق به خود است ، احاطه شده توسط مراقبت و توجه. ممکن است به نظر برسد که چنین رابطه ای انگلی است ، اما در واقعیت ، فقط شدیدترین موارد را می توان از این طریق مشخص کرد. معمولاً همه چیز ساده تر است ، اما هنوز هم طرح "یکی دوست دارد ، دیگری اجازه می دهد" کار می کند.
مرحله 3
ایده آل سازی اولیه مشخصه مورد عشق نیز با گذشت زمان ضعیف می شود. کمبودهای ظاهری و شخصیتی بیشتر مورد توجه قرار می گیرند ، و اغلب آزار دهنده هستند ، به خصوص اگر شرایط زندگی به این امر کمک کند: استرس ، مسئله مسکن ، مشکلات خود تحقق ، کمبود پول و غیره. کار در روابط ، اول از همه ، کار روی خود است ، که به معنی مهارت مشترک تصویر یک شخص با ذات او است. ما باید با دوم زندگی کنیم. هر کسی که همیشه تلاش نمی کند شخصی را در یک عزیز ببیند ،
مرحله 4
کلیشه های جنسیتی ("ایده های مشترک اجتماعی در مورد خصوصیات شخصی و مدل های رفتاری زن و مرد و همچنین ویژگی جنسیتی نقش های اجتماعی") نیز در طرح بندی روابط نقش دارد. از زمان های بسیار قدیم ، مردان بدنبال تلاش ، پیروزی ، آرزو و آرزو بوده اند و زنان نیز لنگیده و منتظر بوده اند. این کلیشه ها در اوایل کودکی ، تقریباً با اولین افسانه ها ثابت می شوند ، و علی رغم این واقعیت که زندگی واقعی برخی از تنظیمات را انجام می دهد ، زنان در بزرگسالی ترجیح می دهند تسخیر شوند (اجازه عشق دهید) ، و مردان آماده بهره برداری های جدید (عشق) هستند…
مرحله 5
و سرانجام ، وحدت منافع نیز یکی از دلایلی است که باعث نابرابری عشق می شود. این دو یکدیگر را دوست دارند ، اما او ترجیح می دهد به هارد راک گوش دهد و او یک عضو منظم در هنرستان است. پرونده کار سختی نیست ، زیرا موسیقی راک از آثار کلاسیک ناشی می شود و بسیاری از گروه های راک از سطح موسیقی کاملاً محافظه کارانه ای برخوردار هستند ، اما با این وجود کسی مجبور است خود را تنظیم کند ، حداقل گاهی اوقات سلیقه یک شریک را تقسیم می کند. سازگاری عشق ورزیدن است ، تسهیل سازگاری اجازه عشق است.
مرحله 6
گاهی اوقات ارزش این را دارد که به این حقیقت فکر کنیم که راه خوبی برای برون رفت از سیستم عمومی و موارد استثنا در قوانین وجود دارد. شما باید کاملا و کاملاً به هم احترام بگذارید. حضور جداگانه در کنسرت ها یا خواندن کتاب های مختلف اشکالی ندارد. احترام متقابل اجازه نخواهد داد که به عشق خیانت شود و عشق مبتنی بر احترام متقابل به خود طبقه بندی و پیروی از قوانین پیش پا افتاده احتیاج نخواهد داشت.