در روابط دو نفر جای خیانت و خیانت وجود دارد. خیانت همیشه به این معنی نیست که شریک زندگی هیچ احساسی ندارد ، زیرا ممکن است اشتباهی مرتکب شود که پشیمان شود. اما مواردی وجود دارد که "تغییر یافته" برابر است با "عاشق شدن".
ارتباط معنوی
تقلب می تواند چیزی فراتر از جسمی باشد. اگر فرد با زن دیگری پیوند عاطفی شدیدی داشته باشد بسیار بدتر است. در عمل روانشناسان خانواده ، اغلب زن و شوهرهایی هستند که قادر به تجربه خیانت یکی از شرکا هستند. او می توانست در اثر مستی یا گناه به دلیل مشکلات خانوادگی با زنی ناآشنا زندگی کند. اما اگر او به دختری دیگر عشق ورزید ، دیگر ادراک او را فقط به عنوان یک شی جنسی متوقف کرد ، این بیشتر یک کار ساده است. در چنین مواردی ، برقراری روابط خانوادگی دشوار است ، زیرا "تغییر یافته" به معنای "عاشق شدن" است.
تقلب با دوست دختر
غالباً مردانی هستند که می توانند با بهترین دوست یا بستگانش شریک زندگی خود را تقلب کنند. در مورد دخترانی که با دوستان شوهرشان گناه می کنند می توان همین حرف را زد. یک فرد دوست داشتنی ، با علم به دلبستگی عاطفی یک شریک به محیط خود ، این کار را انجام نمی دهد. چنین خیانت ضربه ای مضاعف به احساسات نصف می شود. پس از چنین خیانت ، می توان ادعا کرد که خیانت از عشق با شریک زندگی جدا شده است.
خیانت چندگانه
گفته می شود شخصی که یک بار خیانت کرده باشد ، این کار را دوباره انجام خواهد داد. ممکن است به اصلاح یک خائن اعتقاد داشته باشید ، اما اگر او مرتباً گناه خود را تکرار کند ، بهانه های جدیدی بیاورد ، به سختی می تواند مسئله احساسات شدید باشد. زنای مکرر با یک زن یا زنان مختلف ، چند همسری را نشان نمی دهد ، بلکه بی مسئولیتی شریک زندگی است. در این حالت خیانت برابر است با کمبود عشق به نیمی از شما.
اولویت برای دیگری
سخت ترین خیانت زمانی رخ می دهد که زنی که یک مرد با او رابطه طولانی مدت دارد ، او زن دیگری را ترجیح می دهد. بی توجهی به منافع اولی را می توان با جدایی شدید از وی ابراز کرد ، و عمدا دامن زد. او می تواند یک همسر وفادار را از خانه بیرون کند تا رابطه دیگری با یک زن جوان یا جذاب تر شروع کند. وقتی یک مرد تازگی را به وفاداری و ثبات ترجیح می دهد ، نمی توان در مورد عشق به نصف سال کرد.
عدم پشیمانی
مردی که بدون احساس پشیمانی از این موضوع به چپ رفته است ، نمی تواند دوست داشته باشد. اگر او در مورد عمل خود با یک شریک ثابت صحبت کند ، تأکید کند که واقعیت خیانت ناچیز است ، پس خیانت برابر با کمبود عشق است. بهانه ها در این مورد سطحی است. اگر دختر آزرده با او بماند خیلی اهمیتی نمی دهد. روانشناسان این حالت را "سندرم تنهایی" می نامند ، زمانی که فرد به خود اعتماد دارد و به دنبال لذت و تنوع از زندگی نیست ، به دنبال استقرار است. اگر شخصی اینقدر خودخواه باشد ، از احساسات بالا عاجز است.