عشق برای همه مشکلات نوش دارو نیست. وقتی یک احساس زنده می شود ، می تواند آن را روشن تر و شگفت انگیزتر کند ، اما همیشه شاد نیست. مردم گاهی اوقات با این وضعیت روبرو می شوند که احساسات وجود دارد ، عزیزی وجود دارد ، اما رضایت عمومی وجود ندارد.
دستورالعمل ها
مرحله 1
عشق یک احساس بی ابر نیست ، فقط در ابتدا روشن و جذاب است و سپس "عینک های گل رز" می افتد ، فرد خود را در مقابل یک واقعیت خشن می یابد. عاشق شدن جای خود را به مشکلات روزمره می دهد ، کمبودهای نیمی از آن آشکار می شود ، همه اینها آزار دهنده است. این مرحله ای است که همه زوجین پشت سر می گذارند و دیگر عشق آنقدرها خوشحال نیست که حضور عزیز حتی گاهی اوقات را آزار می دهد. نیازی به ترس نیست ، کمی صبر کنید ، این مرحله به پایان می رسد. فقط مهم است که سعی کنیم همه چیز بد را نبینیم ، بلکه باید تمرکز خود را روی خوبها بگذاریم. در همان زمان ، انتقاد را کنار بگذارید ، از محکومیت ، سعی کنید دوستانه رفتار کنید ، از همسرتان در همه کارها حمایت کنید. کم کم احترام و محبت به شما کمک می کند حتی نزدیکتر شوید و اختلافات فراموش می شوند.
گام 2
احساسات مانند چاشنی است ، زندگی را تغییر نمی دهد ، بلکه فقط آن را روشن تر و جالب تر می کند. نیازی به انتظار زیاد از عشق نیست ، زیرا عشق به خودی خود قادر به تغییر وقایع نیست ، نمی تواند مشکلات را حل کند. خوشبختی همیشه با وجود این احساس همراه نیست و بنابراین لازم است که جستجوی هماهنگی را ادامه دهیم. بسیار مهم است که شروع به تغییر شکل دادن به خود کنید ، تفکر خود را تغییر دهید ، یاد بگیرید که به آنچه اتفاق می افتد پاسخ مثبت دهید. کینه ، گناه ، ترس زندگی را دشوار و ناپایدار می کند ، به نظر می رسد آینده شادی آور نیست. با رهایی از این احساسات ، رها کردن تجربه های منفی ، از عدم اطمینان اطمینان پیدا می کنید ، هر روز جدید چیز شگفت انگیز و مفیدی را به ارمغان می آورد. به دنبال خوشبختی نه در خارج ، بلکه در داخل باشید و در این صورت جهان بسیار بهتر خواهد شد.
مرحله 3
نگرش خود را نسبت به همسرتان تجزیه و تحلیل کنید ، شاید احساسات از بین رفته باشند. اگر عشق از بین رفته باشد ، ارزش آن را دارد که در این رابطه کمی استراحت کنید و به این فکر کنید که آیا ارزش دارد که با هم حرکت کنیم. یک تعطیلات کوتاه مدت به تنهایی به شما کمک می کند تا بفهمید چه چیزی دقیقاً مناسب شما نیست ، چه چیزی باید تغییر کند. شاید بعد از این وقفه ، شما تصمیم بگیرید که این شخص را ترک کنید ، اما این فقط گامی به سمت احساسات جدید است.
مرحله 4
زندگی یک شخص از چندین قسمت تشکیل شده است: خانواده یا روابط ، کار و برآورده سازی ، رفاه مالی ، ارتباط با خانواده و دوستان ، استراحت و موارد دیگر. اگر در یک جهت کار کند ، این بدان معنا نیست که در سایر موارد همه چیز خوب خواهد بود. حضور یک عزیز مشکلی را در کار ، پول ، روابط با افراد دیگر حل نمی کند ، به همین دلیل ممکن است احساس کمبود شادی وجود داشته باشد. نیازی به عجله در جستجوی دلایل در یک شریک نیست ، مهم این است که زندگی را به درستی متعادل کنید ، و آن را از هر طرف به سمت بهتر تغییر دهید.
مرحله 5
به این فکر کنید که در مناطق دیگر چه چیزی مناسب شما نیست؟ شروع به اصلاح آنچه دوست ندارید کنید. به عنوان مثال ، می توانید شغل خود را تغییر دهید یا منبع درآمد اضافی پیدا کنید. آموزش مرتبط خواهد بود و نیازی به رفتن به دانشگاه نیست ، فقط کافی است دوره هایی را بگذرانید یا فقط شروع به خواندن کتاب هایی کنید که به موفقیت شما در این حرفه کمک می کند. می توانید حلقه آشنایان خود را تغییر دهید یا یک سرگرمی جدید پیدا کنید. با این اقدامات ، زندگی خود را متنوع می کنید ، زندگی را ثروتمندتر و جالب تر می کنید و همچنین توجه خود را از فکر کردن در مورد مشکلات یک زن و شوهر به چیز دیگری معطوف می کنید.