واژه "خسته کننده" چنان محکم در زندگی مردم جا افتاده است که افراد کمی به آن اهمیت می دهند. این وضعیت در همه جا یافت می شود - در وضعیت ها ، در مکالمات ، در تبلیغات تجاری. با این حال ، کسالت و کسالت متفاوت است - شما می توانید از سر کسالت در دانشگاه شروع به بازی تیک تاک پا در جفت سمت راست کنید ، یا اینکه می توانید ازدواج کنید ، مست شوید یا در یک کازینو ثروت خود را بدل کنید و کاری از پیش نبرید.
تعداد کمی از مردم این ادعا را که خستگی یک تشخیص است جدی می گیرند. آیا کودک می گوید حوصله اش سر رفته است؟ البته او فقط یک کلاهبردار است! نه خستگی ، بلکه تنبلی ، پس بهتر است اجازه دهید او برود و تکالیف خود را انجام دهد. از برخی جهات ، بدون شک طرفداران این موقعیت درست هستند - اغلب مردم ساعتها در شبکه های اجتماعی می نشینند و دائماً اخبار را به روز می کنند ، نه به دلیل خلأ معنوی. فقط دور شدن از مسئولیت ها و کارهایی که دیگر شادی آور نیستند راحت تر است و معمولاً این حالت را تنبلی می نامند. فقط اکنون ، تقریباً هیچ کس نمی پرسد که چرا اعمال عادی لذت نمی برند ، این قبلاً به عنوان یک قاعده پذیرفته شده است. حالت خستگی ، به اندازه کافی عجیب و غریب ، می تواند خطرناک باشد ، زیرا برای غلبه بر آن ، مردم گاهی اوقات دیوانگی واقعی انجام می دهند. و کسانی که شهامت خلق آنها را ندارند زندگی بسیار شاد و سرزنده ای ندارند و خود و همه اطرافیان را به دلیل نارضایتی معنوی خود مقصر می دانند. اما چگونه می توانید با کسالت مبارزه کنید؟ نه آن بی حوصلگی که با یک بازی تیک تاک به راحتی از بین می رود ، بلکه یک بی حوصلگی عمیق ، بلعنده و ویرانگر است که ساعت ها ، روزها ، ماه ها و سالها وقت گرانبها طول می کشد؟ برخی از روانشناسان معتقدند که چیزی باید به شدت در زندگی تغییر کند. به عنوان مثال ، به کار دیگری بروید ، روابط فعلی را قطع کنید و روابط جدیدی را شروع کنید ، به کشور دیگری بروید و غیره. البته ، روش بد نیست - تغییر در شرایط زندگی همیشه یک لرزش شدید برای فرد می شود ، اجازه نمی دهد خستگی. اما اگر او نمی خواهد شغل خود را تغییر دهد ، شریک زندگی خود را ترک کند یا نقل مکان کند چه می کنید؟ در این حالت ارزش این را دارد که با چیزهای کوچک شروع کنید. بنابراین ، بی حوصلگی وقتی بوجود می آید که فعالیت شادی آور نباشد یا کاملاً وجود نداشته باشد. این بدان معناست که شما باید بدنبال آن فعالیتهایی باشید که باعث لذت شما شوند. چرا مثلاً به جای اینکه بی هدف وقت خود را در شبکه های اجتماعی بگذرانید ، برای دویدن یا تماشای فیلمی که از کودکی دوست داشتید نروید؟ چرا یاد نمی گیرید که چگونه به جای عصرانه در بار ، کیک بپزید؟ و اگر بی حوصلگی با تنهایی همراه است ، چرا بالاخره گربه ، سگ یا قناری نداریم یا دوستانی جدید پیدا نمی کنیم؟ سعی کنید عادت های سالم و لذت بخشی را ایجاد کنید. به عنوان مثال ، بیشتر اوقات به بازتاب در آینه لبخند بزنید ، هر روز صبحانه بخورید ، یا قبل از خواب کتاب خوبی بخوانید. روانشناسان می گویند در چهل روز تکرار هر روز عمل یک عادت می تواند ایجاد شود و این خیلی نیست. به عبارت دیگر ، وقت خسته کننده خود را با فعالیتهایی که لذت آور است پر کنید ، زیرا مطمئناً چنین مواردی پیدا خواهد شد. و اگر چیزی به ذهنتان خطور نکرد ، فقط کاری کنید که قبلاً هرگز انجام نداده اید - ناگهان آن را دوست دارید. در پایان ، یک جمله شگفت انگیز در مورد این امتیاز وجود دارد: "یک انسان عاقل نمی تواند خسته شود ، زیرا او یک همدم فوق العاده دارد - او خودش."