خستگی در محل کار ، همراه با برخوردهای زندگی ، می تواند منجر به ماندگاری مالیخولیا و افسردگی شود. کمبود اشتها ، بی علاقگی ، از بین رفتن علاقه به محیط زیست تنها برخی از علائم آن است. برای بازگشت به چنین شخصی "طعم زندگی" ، باید از او حمایت کنید.
دستورالعمل ها
مرحله 1
شاید دوست شما فقط نیاز به ارتباط ، همدردی ، همدلی داشته باشد. سعی کنید با او صحبت کنید ، بپرسید چه چیزی او را نگران می کند ، چه چشم اندازهایی را در زندگی خود می بیند. اگر او رویایی ببیند ، یا رویایی موجود را به یاد بیاورد بسیار عالی است. فرد را تشویق کنید تا انگیزه ها و آرزوهای خود را درک کند و از آنها آگاه شود.
گام 2
اما شما باید شروع به از بین بردن مالیخولیا با اجرای ساده ترین اهداف ، به راحتی قابل دستیابی کنید: ظرف ها را بشویید ، یک شعر کوتاه یاد بگیرید ، یک مسئله ساده را حل کنید. براساس آنچه دوست شما ممکن است به آن علاقه داشته باشد ، بنا کنید. کاردرمانی یکی از م mostثرترین روشهای مقابله با افسردگی است.
مرحله 3
به دوستتان اجازه دهید آهنگ های خوب را گوش دهد. مجریانی را که قبلاً دوستشان داشت به خاطر بسپارید با او برای پیاده روی بیرون بروید ، به خرید بروید. با هم به سینما ، تئاتر بروید ، می توانید با یک شرکت کوچک تماس بگیرید. دختر می تواند با خرید لباس های زیبا الهام گرفته شود. به او گل بدهید ، یک قرار عاشقانه ترتیب دهید. به او کمک کنید تا مشکلاتش را حل کند.
مرحله 4
یک دفترچه یادداشت زیبا به دوست خود ارائه دهید و استفاده از آن را به عنوان دفتر خاطرات پیشنهاد دهید. بگذارید افکار ، برداشت ها ، تجربیات خود را در آنجا بنویسد. شاید شعر. ضبط نقل قول ها و سخنان بزرگان نیز خوب است - چنین تکنیکی توسط L. N. تولستوی اگر شخصی عاشق خواندن است ، می توانید کتابی به او هدیه دهید که ممکن است به او الهام بخشد. یک قطعه تأییدکننده زندگی با یک داستان جالب و پایان خوب انتخاب کنید. بر اساس اولویت دوست خود بسازید.
مرحله 5
با یک فعالیت جالب دوستی را که به بلوز افتاده است درگیر کنید. این می تواند هنر عکاسی ، مهره زدن ، جمع آوری موزاییک های بزرگ ، جمع آوری سکه ها باشد. هنگامی که شخصی برده می شود ، زیر پایش احساس حمایت می کند. یکی از دوستان خود را به اردو دعوت کنید. می توانید پیاده ، سواره یا مثلاً کایاک انتخاب کنید. سفر می تواند بسیاری را القا کند.
مرحله 6
اگر روش های قبلی تأثیر مطلوبی نداشتند ، سعی کنید از روش "با تضاد" استفاده کنید. سنگین ترین و تاریک ترین موسیقی را روشن کنید ، فیلم های روانشناختی دشوار است ، داستان هایی از زندگی افراد نگون بخت ، بیمار ، معلول را تعریف کنید ، عکس های آنها را نشان دهید. این می تواند منجر به شوک شود ، اما در پایان ، فرد باید درک کند که مشکلات او مزخرف است ، در مقایسه با فجایع واقعی. افراد بدون دست و پا می دانند که چگونه از زندگی لذت ببرند و او ، که نسبتاً سالم ، قوی است ، با افکار غم انگیز خود را به بن بست می کشاند.