کلیشه به عنوان یک ایده پایدار از چیزی بیش از آنکه به آن کمک کند ، به ساخت یک قضاوت آسیب می زند. جمله "او در قالب کلیشه ها فکر می کند" مفهوم منفی دارد: این همان چیزی است که آنها درباره شخصی می گویند که از الگوهای آماده استفاده می کند و به عمق پدیده نگاه نمی کند. با این وجود ، آنها در زندگی ما جایگاهی دارند و گاهی اوقات بسیار مفید هستند.
دستورالعمل ها
مرحله 1
مفهوم "کلیشه" که از واژه های یونانی στερεός - جامد و τύπος - چاپ شکل گرفته است ، از انتشار به فرهنگ لغت اجتماعی - روانشناختی وارد شد. این نام فرمهای چاپی بود که برای تولید مثل چندگانه متن استفاده می شد. سایر مفاهیم چاپی - کلیشه ای ، تمبر نیز از نظر معنایی نزدیک هستند. کلیشه ایده پایداری از صفات مشخصه گروههای اجتماعی خاص است که به همه نمایندگان آن منتقل می شود.
گام 2
تقریباً همیشه ، این کلیشه از نظر احساسی رنگ و اغلب منفی است. نمایش خصوصیات شخصیت ملی نمونه هایی از جملات کلیشه ای است. به طور کلی پذیرفته شده است که همه روس ها مست هستند ، آمریکایی ها تنگ نظر و فرانسوی بخیل هستند.
مرحله 3
والتر لیپمن ، یکی از اولین محققان چنین مفهومی به عنوان یک کلیشه ، چهار ویژگی اصلی یک کلیشه را شناسایی کرد. این داوری است که از بیرون به ما می رسد (توسط والدین ، جامعه ، رسانه ها شکل گرفته است) ، بدون اینکه مورد آزمایش و درک قرار گیرد. او همیشه با واقعیت ارتباط دارد ، اما در مورد آن صحبت می کند ، بسیار ساده می شود. این کلیشه به دلیل این واقعیت که دارایی این گروه (به خودی خود نسبتاً مشکوک) به هر یک از اعضای آن منتقل می شود ، اشتباه است. سرانجام ، این کلیشه سرسخت است: فردی با ذهنیت کلیشه ای ، یک فروشنده روس یا روسی یا روشنفکر از آمریکا را یک استثنا می داند ، اما نظر عمومی را تغییر نمی دهد.
مرحله 4
کلیشه ها اغلب قضاوتهایی جزئی یا کاملاً نادرست هستند. در عین حال ، آنها به صرفه جویی در انرژی ذهنی کمک می کنند ، زیرا یک فرد اصولاً نمی تواند درک ابتکاری و خلاقانه ای را در مسیر خود ایجاد کند. علاوه بر این ، در یک گروه اجتماعی واحد ، کلیشه ها امکان یافتن یک زبان مشترک را فراهم می کنند.
مرحله 5
تفکر کلیشه ای تنها زمانی مشکل ایجاد می کند که با درک کافی از شرایط تداخل داشته باشد. این کلیشه که حاوی یک دسته از "رنگ آمیزی عاطفی + منفی" است ، اغلب به ابزاری تبلیغاتی تبدیل می شود که در رابطه با یک گروه قومی یا اجتماعی خاص ترس ایجاد می کند. بنابراین ، خوب است اگر هر شخصی این قدرت را پیدا کند که تسلیم کلیشه های تحمیل شده نشود ، بلکه به این فکر کند که ایده او درباره پدیده های مختلف از کجا ناشی می شود.