یک فرد برای عشق و خوشبختی تلاش می کند. با این حال ، گاهی اوقات دلیل جدا شدن یک زوج فوق العاده ترس از یک رابطه جدی است. دلایل زیادی برای به وجود آمدن چنین ترس وجود دارد ، اما اغلب اوقات این یک تجربه منفی از یک رابطه است ، عدم تمایل به از دست دادن آزادی و مسئولیت شخصی. برای غلبه بر چنین ترس ، باید دلایل ظاهر آن را پیدا کنید.
ترس از کودکی
ترس از یک رابطه جدی اغلب در دوران کودکی شکل می گیرد. اگر پدر و مادر شما با یکدیگر رابطه خوبی نداشته و غالباً می شنوید که آنها فقط به خاطر فرزندان خانواده را حفظ می کنند ، شما به عنوان یک بزرگسال به احتمال زیاد از روابط جدی و ازدواج اجتناب خواهید کرد.
غلبه بر چنین ترس به این درک کمک می کند که همه اتحادیه های خانواده ناراضی نیستند و رابطه در یک زن و شوهر فقط به خود عاشقان بستگی دارد. اگر احساسات عمیق و صمیمانه ای نسبت به یکدیگر دارید ، برای یافتن مصالحه و مذاکره تلاش می کنید ، زندگی خانوادگی شما می تواند بسیار بهتر از والدین شما باشد.
دوستان شما می توانند در این مورد یک درمان عالی باشند. یک زوج متاهل را انتخاب کنید که مدت زمان قابل توجهی را زندگی کرده باشند ، که به نظر شما تا حد ممکن دوستانه و عاشق است. بیشتر اوقات به آنها سر بزنید ، از آنها روابط ، مظاهر عشق را یاد بگیرید.
خانواده یا آزادی
ترس از دست دادن آزادی در یک رابطه جدی بیشتر در معرض مردان است ، با این حال ، در میان زنان افرادی هستند که نمی خواهند به تعهدات خود ملزم شوند. فواید یک رابطه قوی می تواند به غلبه بر این ترس کمک کند.
روابط جدی درباره ثبات ، مراقبت ، حمایت و اعتماد به نفس است. مردی در چنین رابطه ای این فرصت را دارد که به حرفه خود و آینده سازی بپردازد ، او دیگر اتلاف وقت را برای کارهای کوچک خانه و پول - برای لذت های کوتاه مدت و مشکوک متوقف می کند. روابط جدی به یک زن یک شریک زندگی قابل اعتماد و جدی و همچنین فرصتی برای درک خود به عنوان یک مادر می دهد.
زن و مرد هر دو در یک اتحادیه خانواده بیش از آنچه از دست می دهند سود می برند. و مهمتر از همه ، محرومیت از آزادی در یک رابطه جدی ضروری نیست. اتحادیه خانواده مبتنی بر احترام متقابل و اعتماد کامل آزادی شرکا را محدود نمی کند. و این روابط اغلب قوی تر از روابط ساخته شده بر کنترل کامل هستند.
در مورد آینده چطور؟
همچنین افرادی وجود دارند که به دلیل ترس از آینده از شروع یک رابطه جدی می ترسند. چه اتفاقی می افتد اگر دوباره اتفاقی نیفتد؟ اگر شوهر نتواند مخارج خانواده خود را تأمین کند چه اتفاقی می افتد؟ آیا زندگی روزمره احساسات را از بین می برد؟ این س andالات و س questionsالات دیگر بسیاری از دوستداران را که جرات انتقال به مرحله دیگری از رابطه را ندارند ، رنج می دهد.
راه حل در این مورد یک چیز است - سعی کنید. شما شروع به زندگی مشترک خواهید کرد و خواهید دید که بسیاری از ترس ها ساخته شده و اکثر مشکلات راه حل هایی دارند. ترس از دست دادن عشق تحت تأثیر زندگی روزمره خاکستری نیز هیچ اساسی ندارد. اگر همسران برای روابط ارزش قائل شوند ، زمانی را به یکدیگر اختصاص دهند و شگفتی ها را ترتیب دهند ، احساسات از بین نمی روند. اجازه ندهید روابط جدی به امری عادی تبدیل شود - راه بروید ، هدیه های خوبی بدهید ، در مورد عشق صحبت کنید. و سپس زندگی مشترک شما به یک سفر عاشقانه تبدیل خواهد شد.