به طور معمول ، مردم عادی به وضعیت روانی خود توجه نمی کنند و آن را به عواقب فاجعه بار می رسانند.
مردم اغلب از انواع بیماری های بدن رنج می برند. اغلب اوقات ، یک زنجیره نسبتا ساده و منطقی رخ می دهد - یک فرد به دکتر می رود ، می گوید که او یک بیماری خاص دارد ، دکتر قرص هایی را تجویز می کند که علائم بیماری را از بین می برد. شخصی به داروخانه می رود ، با آخرین پول دارو می خرد ، آنها را می گیرد ، علائم بیماری را تسکین می دهد ، پس از آن فکر می کند این بیماری از بدن او خارج شده است.
اما لازم به یادآوری است که بیش از 50٪ بیماری ها در نتیجه بیماری روانی انسان است. و اگر فقط دارو مصرف می کنید ، دیگر نمی توان هیچ صحبتی در مورد روان درمانی کرد. بنابراین ، اگر شخص جایگزین برداشت خود از واقعیت نشود ، می توان مطمئن بود كه بیماری مشابه در هر زمان می تواند بارها و بارها عود كند.
مدتهاست که این واقعیت ثابت شده است که انسان مملو از انتهای عصب و الیاف است. هر سلول از یک فرد به حالت عاطفی او واکنش نشان می دهد ، اگر فردی پرخاشگر باشد ، تمام سلول های بدن او به صورت آشفته ای شروع به حرکت می کنند. وقتی فرد آرام یا حتی خوشحال است ، فرایندهای بازسازی دوباره از سر گرفته می شود و سلامتی او بهبود می یابد.
به عنوان مثال گلو ، هنگامی که شخصی واقعاً می خواهد چیزی بگوید ، اما خود را مهار می کند ، یک فشار الکتریکی از مغز وارد انتهای عصب گلو می شود ، اما بدون صحبت کردن ، نارسایی رخ می دهد و روند التهابی ایجاد می شود.
بنابراین ، قبل از اینکه توسط پزشک معالجه شوید ، باید با خصوصیات منفی شخصیت خود ، کنار بیایید.
به طور طبیعی ، هیچ کس منع درمان همزمان توسط پزشکان در یک پلی کلینیک را نمی کند. اما لازم به یادآوری است که یک پزشک به تنهایی قادر به درمان روان فرد نخواهد بود!