مشکلات روانشناختی اغلب براساس عقده های ما است. خود را "واقعی" - گام اصلی در حل مشکلات روانی - آزاد کنید و از خود ناامنی شوید.
ضروری است
میل به خلاص شدن از ناامنی ، میل به تغییر خود
دستورالعمل ها
مرحله 1
باید درباره آنچه نگران کننده است صحبت کنیم. یک مشکل روانی می تواند باعث ایجاد احساس شرم در مورد ظاهر ، ثروت ، هوش و غیره شود. در این حالت ، فرد متقاعد می شود که درباره او بد فکر خواهند کرد ، از او محکوم می شود یا از او محاصره می شود. "صاحب" مشکل روانی سناریوهای ناخوشایندی را برای توسعه رویدادها تصور می کند و بدون آزمایش آنها در عمل ، شروع به مخفی کاری می کند. او رفتار دیگران را نسبت به خودش تصور می کند تا بدحجابی خود را توجیه کند و حتی حفظ کند. در چنین شرایطی لازم نیست بهانه بیاورید ، بلکه ترس خود را اعتراف کنید. مهم است که در مورد آنچه باعث نگرانی شما می شود صحبت کنید - و نه فقط با یک دوست صمیمی. به نظر می رسد که بسیاری آماده شنیدن حرف های شما هستند ، نه اینکه "حکمی" بگیرند. در موارد شدید ، می توانید در مورد رد خود از خود در جلسات روان درمانی گروهی صحبت کنید. در ابتدا ، اصلی ترین چیز این است که احساسات جمع شده را بیرون بریزید و درک مخاطب را دنبال کنید. شاید آنها مشکلات مشابهی داشته باشند.
گام 2
برای رهایی از مشکل روانی لازم است اقدام شود. وقتی شخصی چیزی را در خودش دوست ندارد ، سعی می کند به نوعی این نقص واقعی یا خیالی را جبران کند. به عنوان مثال ، شخصی که به نظر خودش زشت است ، با تمام وجود سعی می کند تا در همه جا با عقل بدرخشد. بنابراین فرد کمتر رنج می برد - اما مشکل روانی همچنان پابرجاست! سعی کنید برعکس آن عمل کنید. آیا احساس می کنید قادر به صحبت در جمع نیستید؟ آماده شوید و در جلسه سخنرانی کنید. آیا شما ناجور می رقصید؟ برای استودیوی رقص ثبت نام کنید. در عین حال ، شما باید جزئیات تصویری از خود را ببینید که به موفقیت دست یافته است. "فیلم" درباره موفقیت آینده خود را چندین بار در ذهن خود بازی کنید.
مرحله 3
دوست داشتن مهم است! فردی که مشکل روانی دارد از عشق نجات می یابد. اگر کسی را دوست داشته باشد ، به احتمال زیاد ارتباط با موضوع همدردی را به طور کلی قطع می کند ، زیرا مطمئن است که در هر صورت او را رد خواهد کرد. و اگر او رابطه ای را شروع کند ، به خاطر حفظ تصویری منفی از خود ، محبوب خود را بی ارزش می کند: "او کیست ، چون توانست به من علاقه مند شود؟.." اما عشق می تواند یک عشق روانی را "درمان" کند برای عشق: اینگونه است که می توانید خود را فردی قوی و شجاع احساس کنید ، قادر است به خاطر شریک زندگی خود کوه ها را حرکت دهد. ارزش این است که آرزوی خود را کشف کنید و خواسته دیگری را که به شما خطاب می شود بپذیرید. "آیا او من را خیلی دوست دارد؟" درست تر این است که با آرامش از خود بپرسید: "آیا من با او خوب هستم؟"