برونگرا و درونگرا یونگ

فهرست مطالب:

برونگرا و درونگرا یونگ
برونگرا و درونگرا یونگ

تصویری: برونگرا و درونگرا یونگ

تصویری: برونگرا و درونگرا یونگ
تصویری: نظریه کارل یونگ در مورد درونگراها، برونگراها و دوسوگراها 2024, نوامبر
Anonim

برون گرا و درون گرا مفاهیم اساسی نظریه کارل یونگ هستند. امروز آنها تقریباً برای همه آشنا هستند. به بیان ساده ، آنها افراد را اجتماعی و گوشه گیر توصیف می کنند. چه کسی بیشتر برای تعادل انرژی مورد نیاز است؟

درون گرا به برون گرا … دوست نیست
درون گرا به برون گرا … دوست نیست

مردم از زمان بسیار قدیم درمورد چگونگی چیدمان افراد متحیر بوده اند. بقراط ، جالینوس ، فروید ، یونگ … حتماً متوجه شده اید که برخی افراد از بدو تولد شجاع هستند ، برخی ترسو هستند. افراد گرم مزاج ، خجالتی ، دلسوز ، رهبرانی از گهواره و کسانی هستند که فقط قادر به اطاعت هستند. افراد فردی هستند ، اما ویژگی هایی وجود دارد که همه آنها به یک شکل ظاهر می شوند ، در روانشناسی به آنها معمولی می گویند.

طبقه بندی انواع مطابق با یونگ به ویژه جالب توجه است. او افراد را به برون گراها و درون گراها تقسیم کرد. امروزه این مفاهیم به طور گسترده ای شناخته شده اند ، افراد برون گرا شامل افراد خوش مشرب ، افراد درون گرا - محفوظ هستند.

برون گراها به راحتی در جامعه ریشه می گیرند ، به بخشی جدا نشدنی از آن تبدیل می شوند. آنها به راحتی تحت تأثیر قرار می گیرند ، از مبانی پذیرفته شده پیروی می کنند و کاملاً خوشحال هستند. تمام انرژی فرد برون گرا به سمت افراد ، اشیا، ، رویدادها معطوف می شود. از طرف دیگر یک فرد درون گرا انرژی را جذب می کند و توسط احساسات و عواطف کاملاً شخصی هدایت می شود. او در دنیای درونی زندگی می کند ، که برای او بسیار مهمتر از دنیای بیرونی است. دانش دریافتی از خارج به خودی خود ارزشی ندارد ، فقط در صورتی اهمیت دارد که برای واقعیت ذهنی مهم باشد.

کارل یونگ یک مثال بسیار قدرتمند ارائه می دهد. با یک ضربه محکم و ناگهانی ، فرد برون گرا با استفاده از اطلاعات خارج (قرائت دماسنج ، اخبار مرکز آب و هوا) لباس گرم تری می پوشد. یک فرد درونگرا که در مفاهیم ذهنی خود فرو رفته است ، تصمیم گرفت که برای سلامتی خوب است معتدل شود و سبک لباس بپوشد.

چی بهتره؟

برای تعادل انرژی هم برون گراها و هم درون گراها لازم هستند. لازم به ذکر است که یک شخص نمی تواند متناوباً یکی باشد یا دیگری. اما این بدان معنا نیست که درون گراها در یک اتاق تاریک نشسته اند و برون گراها همیشه در انظار عمومی هستند. همه به ارتباط و هم به دقیقه های تنهایی احتیاج دارند.

جالب است که یونگ استدلال کرد که این ویژگی شخصیت ذاتی است ، اما به ارث نمی رسد. به عنوان مثال ، ممکن است یک کودک درون گرا در خانواده ای از برون گراها متولد شود ، یا بالعکس. مطمئناً آسان نخواهد بود. اما آموزش مجدد توصیه نمی شود. از آنجا که داده های طبیعی برای انسان مهم است. عواقب شدید می تواند در بزرگسالی با فرد اختلاف ایجاد کند. چنین افرادی از روان رنجوری رنج می برند ، آنها دائما در جستجوی خود هستند ، ناموفق هستند. بنابراین ، ارزش جنگیدن با طبیعت را ندارد.

فقط هماهنگی بهتر است

در جهان البته برون گراها خوش شانس تر و موفق ترند. به هر حال ، این جامعه پذیری ، گشودگی ، توانایی ایجاد و حفظ ارتباطات مفید است - ویژگی های اساسی برای یک حرفه موفق.

درونگراها چطور؟ یونگ به همین مناسبت مثالی روشن می زند. هنگامی که آنها در مورد کشف بزرگی می گویند که صد سال پیش کشف شده است ، و فقط اکنون آموخته است ، با اطمینان می توان گفت که دانشمند یک درون گرای "کامل" بود.

اما اگر یک فرد برون گرا در کنار یک دانشمند درون گرا باشد ، در این صورت جامعه به موقع به این کشف پی خواهد برد. بنابراین معلوم می شود که هر کدام از آنها هدف خاص خود را دارند ، تعادل ، اصطلاحاً.

توصیه شده: