کینه معمولاً در پاسخ به غمی که به ناحق تحقیر یا توهین شده است به وجود می آید. غالباً ، کینه در فرد ناشی از انتظارات ناامیدکننده او از دیگران است.
دستورالعمل ها
مرحله 1
اول ، ممکن است سو ab استفاده کننده شما تصوری از این که شخصی به خاطر چیزی رنجیده شده نداشته باشد. بنابراین آیا جرم گرفتن از شخصی که هرگز حتی در مورد آن چیزی نمی داند ، فایده ای دارد؟ اگر می خواهید شرایط را روشن کنید ، در مورد احساسات خود به او بگویید ، فقط عبارات اتهامی را برای این کار به کار نبرید ، اما عباراتی مانند: "من احساس صدمه می کنم. برای من ناخوشایند است وقتی این کار را انجام می دهی یا آنچه را که از تو انتظار دارم انجام نمی دهی."
گام 2
خلاص شدن از شر احساسات کاملاً غیرممکن است. می توانید در مورد آنها صحبت کنید ، اما انتظار نداشته باشید که دیگران چیزی به شما بدهکار یا مدیون باشند. نگرش خوب آنها را نسبت به خود به عنوان هدیه ، نشانه همدردی یا هر چیز دیگری در نظر بگیرید ، اما نه به عنوان یک واقعیت تغییرناپذیر ، انحراف از آن غیرقابل قبول است.
مرحله 3
اگر از شخص ناراحت هستید که انتظارات شما را برآورده نمی کند ، به خاطر داشته باشید که مردم نمی توانند ذهن شما را بخوانند. اگر انتظار دارید شخصی در رابطه با شما به طریقی یا دیگری عمل کند ، سعی کنید از او در این باره س askingال کنید یا حداقل یک نکته را بیان کنید. این ساده احمقانه است که صبر کنید تا دیگران خواسته های شما را دریابند و حتی اگر این اتفاق نیفتد ، آزرده خاطر شوید.
مرحله 4
شاید فرد با آزردن شما ، ناخواسته شما را در یک محل درد لمس کرده است. قبل از آزرده شدن ، فکر کنید که آیا او آگاهانه این کار را انجام داده است ، یا این اتفاق کاملاً تصادفی ، "بدون فکر دوم" از طرف او رخ داده است. حتی اگر او عمداً در نگاه شما یک حقیقت توهین آمیز به شما گفته باشد (به هر حال ، اغلب اوقات مردم دقیقاً از واقعیت ناخوشایند خود ناراحت می شوند) ، از او بخاطر آن تشکر کنید.
مرحله 5
به عنوان مثال اعتراف کنید که در سخنان او یک حقیقت وجود دارد ، و یک چیز مفید را از شرایط خارج کنید. شاید این دقیقاً همان چیزی است که شما باید روی آن کار کنید و شما دریغ دارید که به خودتان اعتراف کنید که واقعاً ضروری است. علاوه بر این ، اگر فرد با شما رک و پوست کنده باشد ، و شایعاتی را در پشت سر او پخش نکند ، این از قبل شایسته احترام است.
مرحله 6
اگر از غریبه ای ناراحت شده اید که با او کاری ندارید (تحت فشار رانده شدن ، پا روی پایتان و غیره) و احتمالاً دیگر هرگز یکدیگر را نخواهید دید ، بهتر است با آن شوخ طبعانه رفتار کنید و فراموش کنید. اما اگر ما در مورد درگیری با یک دوست یا بستگان نزدیک صحبت می کنیم ، انجام آن بدون گفتگوی قلبی به سختی امکان پذیر است. با این وجود چنین مکالمه ای را شروع می کنید ، فقط وقتی احساسات فروکش می کنند و می توانید بدون اتهامات و ملامت های متقابل آرام صحبت کنید.