فرد روزانه تغییر می کند ، تحول بر روی بدن ، تفکر و نگاه او به زندگی تأثیر می گذارد. اگر این را روز به روز مشاهده کنید ، تغییرات خیلی محسوس نیستند ، اما اگر کسی را برای مدت طولانی نمی بینید ، به نظر می رسد همه چیز کاملاً متفاوت شده است. تحولات معمولی وجود دارد که برای سنین مختلف معمول است.
دستورالعمل ها
مرحله 1
فرد از لحظه تولد تا 15 سالگی بیشترین تغییرات را تجربه می کند. این دوره بزرگ شدن است و هر سال چیزهای جدید زیادی به همراه می آورد. این امر هم روی بدن و هم روی شخصیت قابل مشاهده است. اما پس از آن ، روند کار کند می شود ، اگرچه هرگز متوقف نمی شود. در دوران کودکی ، افراد مهارت های اساسی را می آموزند: صحبت کردن ، راه رفتن ، غذا خوردن ، خواندن ، انجام برخی وظایف. و بیشتر آنها با لذت و انتظار به زندگی نگاه می کنند.
گام 2
در سن 16-30 سالگی ، فرد زندگی خود را برنامه ریزی می کند و همیشه به سمت آینده ای روشن تر حرکت می کند. او معتقد است که همه چیز هنوز در پیش است و می توان به چیزهای بیشتری دست یافت. جوانی روشن ترین زمان است ، دیگر محدودیت های کودکی وجود ندارد و بدن به زندگی در هر ریتمی کمک می کند. در این زمان ، مسئولیت ظاهر می شود ، شخصیت شکل می گیرد ، خواسته ها و چشم اندازها به وضوح درک می شود.
مرحله 3
مرحله بعدی تحولات بیشتری را به وجود می آورد. در سن 30-40 سالگی ، تقریباً همه افراد دچار بحران میانسالی می شوند. این یک دوره سهامداری و اولویت بندی مجدد است. روشن می شود که رسیدن به بلندی امکان پذیر است ، اما همه این کار را نمی کنند ، زیرا آنچه بیش از این خواسته شده بود دیگر نیازی نیست یا بسیار دشوار است. در این زمان معمولاً تعهداتی برای حمایت از خانواده و تربیت فرزندان وجود دارد و این نگرانی های زیادی را به همراه دارد. یک فرد هنوز با امید به آینده نگاه می کند ، اما واقعیت جهان را درک می کند ، رویاهای او پیش پا افتاده تر می شوند. حالت شادی غالباً جای خود را به ادعاهای جهان ، عدم رضایت از موقعیت شخص و انتقاد از دیگران می دهد.
مرحله 4
بعد از 50 ، تغییرات بیشتر محسوس می شوند. در حال حاضر تحولات در بدن مشاهده می شود. بیماری ها ، خستگی ظاهر می شود و تن کلی بدن کاهش می یابد. هر آنچه جوانان اجازه می دهند بی ربط می شود ، دیگر بدون خواب کار غیرممکن است ، بهبودی به زمان بیشتری نیاز دارد و سرعت واکنش شروع به کاهش می کند. اما پس از آن افراد در 50-60 سال بیشتر در زمان حال زندگی می کنند. آنها می فهمند که باید از آنچه اکنون اتفاق می افتد استفاده کنند و در جایی تلاش نکنند. در حال حاضر خرد وجود دارد ، که به معنای حرفه ای است. این زمان اوج درآمد است ، زیرا معمولاً شخص بسیار تقاضا می کند ، زیرا خود را به عنوان یک استاد در صنعت خود شناخته است.
مرحله 5
پس از 60 سال ، روند پیری با شدت بیشتری شروع می شود. سلامتی بدتر می شود ، برای حفظ نشاط و زیبایی به زمان و تلاش بیشتری نیاز است. بدن جسمی به طور فزاینده ای از کار می افتد و حافظه دیگر از 20 سالگی گذشته نیست. در این زمان ، افراد به ندرت به کشفیات دست می یابند یا قله ها را فتح می کنند ، اما هنوز هم می توانند از تجربیات جمع شده استفاده کنند. اگر مغز انسان در تمام زندگی خود به طور فعال مورد استفاده قرار گرفته باشد ، اما این یک دوره ادامه کار است. اگر شخصی بیشتر با دست کار کند ، حافظه بسیار خراب می شود ، آموزش تأثیر می گذارد. معمولاً دوره بازنشستگی یک لحظه بحرانی تلقی می شود ، اگر شخصی شغل خود را از دست بدهد ، علاقه خود را به زندگی از دست می دهد ، اگر توسط خانواده یا شغل دیگر خود رانده نشود ، به سرعت می میرد. با کمال تعجب ، برای افرادی که مثبت فکر می کنند ، پس از 60 سالگی بیش از 40-50 سال سن دارند ، بسیاری در نگرش خود نسبت به محیط زیست تجدید نظر می کنند ، یاد می گیرند که هر روز لذت ببرند.