به گفته کاران هورنی ، روانکاو ، 95 درصد از مردم جهان روان رنجور هستند. این بدان معناست که اکثر ما تجربه عاطفی ناخوشایندی را پشت سر گذاشته ایم و موفق به پردازش کافی آن نشده ایم تا از نظر روانشناختی در رفاه باشید. در نتیجه ، وقتی در زندگی با موقعیت هایی روبرو می شویم که تجربه های ناخوشایند مشابهی را برای ما ایجاد می کند ، رفتار نامناسبی را شروع می کنیم.
یک روان رنجور چگونه رفتار می کند
روان رنجور فرد بسیار راحتی است. برخلاف افراد مرفه روانشناختی.
توافق با روان رنجور بسیار آسان است: او از ورود به رویارویی علنی و ابراز عقیده خودداری می کند ، حتی اگر با چیزی موافق نباشد. پس از همه ، معلوم شد که او به نظر شما احترام نمی گذارد ، به این معنی که او به شما احترام نمی گذارد ، و این در حال حاضر با رسوایی همراه است.
روان رنجور بسیار سازگار و سازگار است: متقاعد کردن وی برای انجام کاری آسان است ، حتی اگر واقعاً این کار را نخواهد. به هر حال ، او از امتناع می ترسد - اگر کسی آن را دوست نداشته باشد ، چه می شود؟
فرد روان رنجور به راحتی قابل کنترل و کنترل است ، او قابل انعطاف و اعتماد است. شما به او گفتید که این به نفع خودش است؟ یا اینکه او نمی تواند مانند شما از چنین چیزهای کوچکی امتناع ورزد؟ او شما را باور می کند. و تا پایان ، او نمی خواهد در نیت پاک و صمیمانه شما شک کند - اگر شک و تردیدهای او چنین رابطه شگفت انگیزی را نابود کند ، چه می کنید؟
روان رنجور بسیار مهربان است. او ، فراموش كردن امور خود ، از یك جلسه مهم جدا می شود تا بتوانید روی شانه او گریه كنید یا فقط با او به یك كافه بروید زیرا حوصله ندارید. او با کمال میل منتظر تماس شما است ، نامه ای که در آن به او نشان می دهید که چگونه بهترین حالت را دارد تا شما را راضی کند. بالاخره او "خیلی دوستت دارد"! و ، فراموش کردن خود ، در پی جلب رضایت دیگران است.
در یک روان رنجور ، بسیار راحت است که عصبانیت یا عصبانیت را از بین ببرید ، زیرا او از چنین چیز کوچکی مثل شما رنجیده نخواهد شد ، به خصوص اینکه شما عمداً نیستید. او تحمل خواهد کرد و درک خواهد کرد که این برای آرامش ذهنی شما ضروری است ، حتی اگر "کمی" ناخوشایند باشد - به هر حال ، این چیزهای کوچک است.
یک فرد مرفه روانشناختی چگونه رفتار می کند
یک فرد روانشناخت و سالم از نظر روانشناسی دقیقاً برعکس رفتار می کند.
اگر حرف شما را دوست نداشته باشد ، فقط برای جلب رضایت شما با شما موافقت نخواهد کرد. او خواهد گفت که او نظر دیگری دارد ، با کمال احترام به شما.
اگر او نمی خواهد کاری انجام دهد یا به جایی برود ، چندین بار تمام استدلال های "موافق" و "مخالف" را سنجیده یا حتی بدون توضیح دلایل ، به سادگی خودرا رد می کند.
یک فرد موفق از نظر روانشناختی تحریک خشم و مزخرفات شما را که هدف آن جلب توجه یک مشت و به دست آوردن نوعی سود ثانویه است (حتی اگر کمی هم باشید) ، تحمل نخواهد کرد. و نه هر بار که او آماده است تا به دلخواه تقاضای برخی از مشاغل مهم را ترک کند ، حتی اگر "بخاطر شما" باشد.
یک فرد روانشناختی سالم می فهمد که با وجود همدردی متقابل ، مردم احساسات مختلفی را برای یکدیگر تجربه می کنند ، او این مسئله را تشخیص می دهد و این را به عنوان یک فاجعه درک نمی کند ، بلکه فقط بهانه ای برای گفتگو یا خنک شدن یکدیگر است.
او روابطی را که دیگر رضایت او را متوقف کرده اند ادامه نخواهد داد: او شما را دوست داشت و شاید هنوز هم دوست داشته باشد ، اما خودش را نیز دوست دارد.
بنابراین ، در مقایسه با یک روان رنجور مطیع ، یک فرد موفق از نظر روانشناختی ممکن است فردی خشن ، فردگرا و قابل حل به نظر برسد. حتی آبراهام مازلو خاطرنشان کرد که شخصیتهای خود به خود تحقق بخشنده ، از نظر روانشناختی بالغ ترین افراد ، به هیچ وجه در برقراری ارتباط خوشایند نیستند ، همانطور که از آنها انتظار می رود. بلوغ و سلامت روانشناختی فرد را ملزم می کند که قبل از هر چیز با خودش مکاتبه کند و این امر ناگزیر به تقابل با دیگران منجر می شود.