وقتی فرد از نظر جسمی خسته می شود ، دچار خرابی و تمایل زیادی به خواب رفتن در اسرع وقت می شود. تعریف خستگی اخلاقی بسیار دشوارتر است ؛ انواع مختلفی از تظاهرات آن وجود دارد: از بی تفاوتی موقتی تا افسردگی طولانی مدت.
دستورالعمل ها
مرحله 1
اگر مجبور باشید یک کار یکنواخت و نه چندان جالب انجام دهید ، یک فرد که در حالت بی تفاوتی قرار دارد ، می تواند به تدریج از یکنواختی زندگی و نبود وقایع روشن احساس تحریک کند. خستگی اخلاقی خود را در عدم رضایت از وضعیت فعلی امور و تحریک نسبت به همه اطراف نشان می دهد.
گام 2
با کار طولانی مدت و عدم استراحت کافی ، فرد نه تنها از نظر جسمی ، بلکه از نظر روحی نیز خسته می شود. خستگی انباشته شده و ریتم دیوانه وار زندگی منجر به فرسودگی عصبی می شود ، که در غیاب احساسات و تمایلات بیان می شود. تنها نیاز پیش می آید - دوری از تمدن ، و فرد احساس ویرانی ، خستگی می کند.
مرحله 3
مشکلات و نگرانی های مداوم شخصی می تواند منجر به ناامیدی و نتیجه گیری شود که هیچ شادی در زندگی وجود ندارد. یک فرد خسته از نظر اخلاقی احساس می کند گوشه گیر است: هیچ چیز قابل تغییر نیست و وقایع زندگی شامل غلبه بر مشکلات است. زندگی با کشمکش ادامه می یابد و نگران آینده است.
مرحله 4
موقعیت های استرس زای مکرر در هنگام کار ، شخص را مجبور می کند که دائماً در حالت آماده باش باشد و تنش عصبی منجر به این واقعیت می شود که فرد شروع به جستجوی هر چیزی می کند و دیگران را به عنوان منبع تهدید درک می کند. خستگی اخلاقی و نگرش منفی نسبت به مردم و زندگی بوجود می آید.
مرحله 5
با سو mis تفاهم طولانی در برقراری ارتباط با عزیزان یا تلاش های ناموفق برای دستیابی به روابط صمیمانه ، خستگی اخلاقی رخ می دهد که در فروتنی بروز می کند. فرد سرانجام متوجه می شود که همه تلاش ها ناموفق است و کسی را که با او زبان مشترکی پیدا نکرده است از زندگی خود پاک می کند. وی از نظر اخلاقی از تماس با شخص خاصی خسته می شود.
مرحله 6
وقتی شخصی برای رضایت از منافع و شرایط دیگران مجبور به اقدام می شود و مغایر اصول خود است ، احساس کم اهمیت بودن خود را آغاز می کند. فرد از این واقعیت که نمی تواند خودش باشد اعتماد به نفس خود را از دست می دهد و درد روحی را تجربه می کند. یک فرد مجبور به بازی کردن یک نقش است ، او از نظر اخلاقی افسرده است.
مرحله 7
ارزیابی مجدد جهانی ارزش ها ، ناامیدی در اعتقادات ، توانایی ها و عدم عملکرد موفقیت آمیز منجر به یک حالت افسردگی می شود. فرد غمگین و بی احساس می شود و راهی برای برون رفت از شرایط نمی بیند. خستگی اخلاقی بی تفاوتی نسبت به همه چیز و قبل از هر چیز نسبت به زندگی شماست.
مرحله 8
احساس تنهایی ، کمبود عشق و یک رابطه واقعاً صادقانه می تواند منجر به خستگی ذهنی شود. یک فرد احساس می کند برای هیچکس جالب نیست و در این دنیا به او نیازی ندارد. او در مواقع دشوار کسی را ندارد که بتواند از او کمک و پشتیبانی کند ، بنابراین مالیخولیای عمیق آغاز می شود.