خشونت خانگی علیه زنان یا کودکان هنوز یک مشکل بزرگ است. بسیاری از سر عادت ، که هنوز یاد اتحاد جماهیر شوروی می افتند ، وقتی این موضوع ممنوع شد ، همچنان پابرجا هستند. زنان اغلب فکر می کنند که از این طریق بهتر خواهد شد ، اما مشخص نیست که چه کسی بهتر است. در حقیقت ، دلایل زیادی وجود دارد ، شما باید میزان جدی بودن آنها را دریابید. چرا یک زن رنج می برد؟
به خاطر کودکان تحمل بی رحمی را تحمل کنید
اعتقاد بر این است که فرزندان قطعاً به پدر احتیاج دارند. آیا کودکان وقتی خیلی کوچک هستند ، با وحشت تماشای کتک خوردن پدرشان به مادرشان را می بینند و آنها خود را در گوشه های تاریک پنهان می کنند ، آیا آنها به چنین والدینی احتیاج دارند. آنها می گویند ، در بزرگسالی مادر خود را به خاطر این سرزنش می كنند ، بهتر است كه ما كودكی آرامی داشته باشیم ، اما بدون آن.
وابستگی مادی به پدر خانواده
برای زنی که جایی برای رفتن ندارد چه باید کرد ، والدینش مدتهاست که دیگر رفته اند ، زندگی با دوستانشان و شرمساری آنها و خانواده هایشان نیز راه خوبی نیست. بنابراین زنان در خانواده می مانند ، اما گوشه خاص خود را دارند.
پوچ ترین موردی است که زن همچنان به همسر خود عشق می ورزد
همیشه این جمله وجود داشته است که "ضرب و شتم ، این بدان معناست که او دوست دارد". آنها امیدوارند لحظه ای فرا برسد که او ناگهان ، با یک فرصت جادویی ، تغییر کند ، دوست داشتنی و مهربان شود. اما چنین موردی به هیچ وجه اتفاق نمی افتد. زن به تحمل خود ادامه می دهد و این به عادت او تبدیل می شود.
گروه خاصی از زنانی که مورد آزار و اذیت قرار گرفته اند معتقدند که همه چیز به ترتیب امور است ، زیرا این رفتار پدران آنهاست.
آنها در چنین خانواده ای بزرگ شده اند و شاهد ضرب و شتم با الگوی والدین خود بوده اند ، یا شاید فرزندان خانواده به یکدیگر آسیب رسانده اند. همه اینها کلیشه ای از رفتارهای خانوادگی را در سر کودک شکل می دهد.
دلیل تحمل خشونت هرچه باشد ، تا زمانی که زنان این رفتار را مجاز می دانند ، هیچ تغییری در زندگی آنها ایجاد نخواهد شد.