فضای شخصی فقط یک اصطلاح نیست. هر شخصی به تنهایی احتیاج دارد ، جایی که خود را در خارج از دستکاری های دیگران احساس کند ، در امنیت کامل ، خود را استاد زمان ، افکار ، احساس آزادی کامل می داند. چگونه می توان زندگی خود را سازمان داد تا احساس راحتی روانی داشته باشید و از فضای شخصی خود در برابر نفوذهای ناخواسته محافظت کنید؟
فضای شخصی هر شخص را احاطه کرده است. این را می توانید با چشم غیر مسلح مشاهده کنید به عنوان مثال تا چه حد اجازه می دهیم افراد مختلف به ما نزدیک شوند. ما سعی می کنیم غریبه ها را - در فاصله یک و نیم متر - دور کنیم. اگر فرد غریبه یا ناآشنایی از یک خط خیالی عبور کند - این یک نفوذ است ، خوشایند یا ناخوشایند - این سوال دوم است. در شعاع یک و نیم متری فقط "دوستان" می توانند باشند. اما یک عزیز این فاصله را به صفر می رساند - و این نشانه اعتماد ماست. در واقع ، "فضای شخصی" ابعاد مختلفی دارد: مادی ، معنوی یا روانی و بسیار صمیمی. در اینجا ، تنها با خودمان است که می توانیم افکارمان را مرتب کنیم ، احساس الهام کنیم ، به روح خود نگاه کنیم ، درباره برنامه های آینده فکر کنیم ، با وجدان خودمان صحبت کنیم ، آسیب روانی را درمان کنیم ، آرام شویم و هماهنگی و سکوت را احساس کنیم. خودمان
مرزهای مادی فضای شخصی
هر فرد در فضای خاص خود ، در جایی که احساس "راحتی" می کند ، در امنیت نسبی به چیزهای خودش احتیاج دارد. هرچه مرزهای فضای شخصی مادی گسترده تر باشد ، احساس محافظت از جهان خارج می کنیم. بیایید توجه کنیم که مثلاً در آشپزخانه شخص دیگری چه احساسی داریم. خستگی استرس خیلی سریع بروز می کند. اما به تنهایی - می توانیم ساعتها باشیم. فضای شخصی با حوله خود شما شروع می شود ، که هیچ کس به جز شما لمس نمی کند ، قلم آبنمای شخصی ، میز تحریر ، رایانه شخصی ، اتاق شخصی خود که می توانید در را ببندید و احساس استقلال کنید ، با خود تنها باشید. مرزهای مادی فضای شخصی به کجا ختم می شود؟ به احتمال زیاد ، جایی که یک منطقه "مشترک" وجود دارد ، جایی که شما با کسانی که در این نزدیکی هستند زندگی می کنند. شخصی که همه چیز را با فضای شخصی خود مرتب کند ، بندرت به قلمرو شخصی شخص دیگری تعدی خواهد کرد. با این حال ، افرادی وجود دارند که به راحتی به فضای شخصی فضای دیگری حمله کرده و آن را زیر سلطه خود در می آورند ، حتی اگر این امر مملو از تعارض باشد.
فضای شخصی روانشناختی
اگر همه چیز با مرزهای فضای مادی کم و بیش آشکار باشد ، فضای شخصی روانشناختی یک مفهوم ظریف و پیچیده است. می توانید آن را دنیای درونی بنامید که شامل احساسات ، خاطرات ، دلبستگی ها ، عشق ، دوستی ، ارزشهای شخصی انسانی بسیار شخصی است. به نظر می رسد نفوذ در این منطقه اثیری دشوار است. اما در حقیقت ، معلوم می شود که انجام این کار از همیشه آسان تر است. س questionsالات نامناسب "آیا دوست دارید بچه دار شوید؟" ، "آیا با … می خوابید" و سایر س questionsالات شخصی از قبل به معنای حمله به فضای شخصی شما است. این به ویژه هنگامی دردناک است که افراد نزدیک به دنیای درونی تعدی کنند. یک مادر هوشیار دفتر خاطرات دخترش را پیدا می کند و درباره یادداشت های ساخته شده به بحث و گفتگو می پردازد. یک عزیز در تلاش است تا افکار ، امور روزمره ، مکاتبات شخصی شما را کنترل کند. یک همسر حسود در تلفن همراه خود غر می زند یا به دنبال "ردپای جنایات" در رایانه شما است. یک ظالم در خانه (شوهر ، پدر ، برادر) از ظاهر شما انتقاد می کند و استفاده از لباسی که به نظر وی خیلی سکسی است یا استفاده از آرایش را منع می کند. بهترین دوست جزئیات زندگی صمیمی شما را استخراج می کند. کنترل مداوم می تواند شخص را بی قرار ، ناخوشایند کند! در چنین مواردی ، فرد منزوی می شود ، مخفی می شود. و نه همیشه بخاطر سرزنش کردن.زندگی وقتی که کسی دائماً از روی دوش شما به دنیای صمیمی نگاه می کند ، به طور غیررسمی به روح شما می خزد ، زندگی بسیار سخت است.
برای حفظ حاکمیت شخصی چگونه رفتار کنیم؟
شجاع و صبور باشید ، با درایت و ظرافت برای عزیزان خود توضیح دهید که برای شما ناخوشایند است وقتی آنها وارد اتاق شما می شوند بدون اینکه دست بزنند ، وسایل شما را غرغر می کنند ، از حوله خود استفاده می کنند یا محتویات کیف ، کامپیوتر ، تلفن همراه را تجزیه و تحلیل می کنند ، جا رختی. سعی کنید عزیزانتان را که به فضای روانشناختی شما حمله می کنند متقاعد کنید که چنین راهی منجر به وخامت روابط می شود. چشم انداز تاریکی را ترسیم کنید - چگونه دروغ می گویید ، کنار می کشید ، پنهان می شوید ، پنهان می شوید ، از خود در برابر تماس محافظت می کنید ، در نتیجه "کنترل کننده" های آزار دهنده شما خطر از دست دادن اعتماد ، نگرش صادقانه و ارتباطات گرانبها را دارند که خشک و رسمی می شود. جسورانه عمل کنید و از هیچ حرفی دریغ نکنید. سعی کنید برای مدتی "هنرمند کلمات" شوید! هرکسی که بخواهد روح شما را تسخیر کند ، خود به خود تبدیل به دشمن می شود و به دشمنان حقیقت گفته نمی شود. و یکی از ناخوشایندترین مجازات ها برای شخصی که به زور زندانی می شود ، کنترل و نظارت کامل بر فضای شخصی وی است - اما آیا خانواده زندان نیست؟ از اینکه بیش از حد رقت انگیز به نظر برسید نترسید. مشاجرات باید دقیق و قانع کننده باشد اما گفتگو نباید عصبی باشد. با آرامش و خردمندانه صحبت کنید. اگر آنها شما را درک نمی کنند ، "طرح B" را روشن کنید و به وسایل و امور شخصی خود نزدیک شوید. درگیری ها فراموش خواهند شد ، اما نتیجه کار شما را راضی خواهد کرد ، شما یک پیروزی کوچک کسب خواهید کرد و قلمرو شخصی خود را بازپس خواهید گرفت.
از طرف دیگر ، به خود نگاهی انتقادی بیندازید. شاید رفتار شما کامل نباشد و دلیل بی اعتمادی را ایجاد کنید؟ یا شاید شما خودتان غالباً با تعامل رفتار کنید ، بی خیالانه در روابط با افراد دیگر مرزهای فضای شخص دیگری را به شدت نقض می کنید؟ از استقلال خود مراقبت کنید ، فراموش نکنید که فضای شخصی فقط شما نیستید.