مشکلات و مشکلات تمایل به جمع شدن و همپوشانی دارند. و سپس گره های بزرگی از مشکلات شکل می گیرد ، که همانطور که به نظر ما می رسد ، قادر به گشودن آن نیستیم. ما قلب خود را از دست می دهیم ، بی علاقگی و افسردگی ایجاد می شود.
اما همه چیز خیلی غم انگیز نیست ، زیرا هر مشکلی یک راه حل دارد. و حتی اگر مشکلات به صورت لایه لایه روی هم قرار بگیرند ، این وضعیت قابل اصلاح است. نکته اصلی این است که یاد بگیرید چگونه مشکلات را حل کنید ، حتی اگر تعداد آنها زیاد باشد.
بیاموزید که مشکلات را به عنوان جزئی جدایی ناپذیر از زندگی خود درک کنید. در ابتدا دشوار خواهد بود ، اما سپس بسیار خوشحال خواهید شد. فقط سعی کنید هر مسئله را به عنوان مشکلی حل کنید. این روند می تواند برای خودتان بسیار هیجان انگیز و جالب باشد.
مشکلات باید به تدریج ، یکی یکی ، یکباره و به آهستگی برطرف شوند. برای هر مشکلی می توان راه حل یافت ، هیچ مشکلی غیرقابل حل وجود ندارد. بعضی اوقات تنها با دور شدن از خود مسئله می توان راه حلی یافت - یعنی برای مدتی ، دیگر به فکر آن نپردازید و شرایط را رها کنید. به چیزی جالب یا سرگرم کننده بروید یا به کارهای روزمره خود بپردازید. تصمیم گیری در چنین لحظاتی خود به خودی انجام می شود ، اما معمولاً همیشه درست است.
اگر از فکر کردن برای حل مسئله خسته شده اید ، اعصاب شما در حد مجاز است و حتی یک فکر سازنده در سر شما وجود ندارد - فقط به رختخواب بروید. مغز در خواب به پردازش اطلاعات ادامه می دهد و صبح افکار شما روشن می شود و دیگر اوضاع به این اندازه حل نمی شود. بسیار مهم است که یاد بگیرید فرصت ها را در مشکلات مشاهده کنید. ما اغلب متوجه آنها می شویم ، اما تنها پس از مدتی. مطمئناً بعد از مدتی مشکلات خود را با لبخند به یاد خواهید آورد.