همه مشکلات از دوران کودکی ناشی می شود: مشکلات بزرگسالی و ریشه های آنها

فهرست مطالب:

همه مشکلات از دوران کودکی ناشی می شود: مشکلات بزرگسالی و ریشه های آنها
همه مشکلات از دوران کودکی ناشی می شود: مشکلات بزرگسالی و ریشه های آنها

تصویری: همه مشکلات از دوران کودکی ناشی می شود: مشکلات بزرگسالی و ریشه های آنها

تصویری: همه مشکلات از دوران کودکی ناشی می شود: مشکلات بزرگسالی و ریشه های آنها
تصویری: آسیب های دوران کودکی و اثرات آن در طول زندگی 2024, آوریل
Anonim

تجزیه و تحلیل 6 مشکل از زندگی بزرگسالان و ریشه های آنها از کودکی: ناتوانی در لذت بردن ، انفعال و خود سرکوبی ، مقایسه خود با دیگران ، عدم توانایی در ایجاد روابط نزدیک ، روابط وابسته ، مشکلات درک و بیان احساسات. توصیه هایی برای غلبه بر

مشکلات مربوط به بزرگسالی مرتبط با ترومای درمان نشده دوران کودکی
مشکلات مربوط به بزرگسالی مرتبط با ترومای درمان نشده دوران کودکی

فروید معتقد بود که آموزش تأثیر بیشتری در شکل گیری شخصیت و آینده فرد دارد تا ژنتیک. وی گفت: بیشتر مشکلات بزرگسالان ریشه در کودکی دارد ، یعنی در شرایط رشد در خانواده.

بیایید مشکلات محبوب زندگی بزرگسالان و ریشه های آنها را از کودکی تجزیه و تحلیل کنیم: ناتوانی در استراحت و استراحت ، اعتیاد ، ممنوعیت ابراز احساسات و موارد دیگر. با درک دلایل ، می توانید به خود کمک کنید (آنچه را که از دست رفته بود ارائه دهید) و از شر مشکلات فوری خلاص شوید.

ناتوانی در شادی ، استراحت و آرامش

احساس گناه و ترس در پشت این وجود دارد. و این احساسات با نگرش والدین همراه است مانند:

  • "گول نخور"
  • "به طور معمول رفتار کنید"
  • "جلوی پولیشیگری"
  • "سر و صدا نکن" ،
  • "تو چی هستی ، چقدر کم" ،
  • "شما در حال حاضر یک فرد بزرگسال هستید - باید به فکر تحصیل و کار باشید."

در زیر هر یک از این عبارات ، یک پیام وجود دارد "شما مرا آزار می دهید. راحت و ساکت باشید."

به خودتان اجازه دهید گول بزنید و آرام باشید. به خود اطمینان دهید که 10 یا 20 دقیقه استراحت زندگی شما را خراب نمی کند و هیچ دستاورد قبلی را باطل نمی کند. اول ، یک زمان خاص را کنار بگذارید که در آن به خود اجازه می دهید "پسر / دختر بدی" باشید ، یعنی از پدر و مادر درونی خود ناراحت باشید. به تدریج این زمان را افزایش دهید ، بیشتر و بیشتر خود را نشان دهید.

انفعال و خود سرکوبی

کودکانی که با عبارات "مرا رسوا نکنید" ، "ساکت بنشینید و سر خود را بیرون نیاورید" ، "چرا شما نمی توانید مانند بقیه فقط طبیعی باشید" تربیت شده اند؟ و مانند آن ، به بزرگسالان گمشده تبدیل می شوند. آنها خودشان را از انجام آنچه می خواهند منع می کنند ، زمان کارهایی را که دوست ندارند عقب می اندازند و با الکل سرگرم می شوند.

شما باید تمام رویاها و آرزوهای خود را به یاد بیاورید ، از اوایل کودکی شروع کنید و حداقل چیزی را به خود بازگردانید. حداقل یک سرگرمی کسب کنید ، اما حتی بهتر است که تمام زندگی خود را از نو بسازید.

مقایسه خود با دیگران

حسادت و عادت مقایسه خود با دیگران با تجربیات مخرب کودکی همراه است
حسادت و عادت مقایسه خود با دیگران با تجربیات مخرب کودکی همراه است

کودکانی که دائماً مورد انتقاد قرار می گرفتند یا با دیگران مقایسه می شدند ("چرا پتیا 5 و شما 3 نفر دارید؟" ، "چرا شما نمی توانید همان دختر مطیعی باشید که ماشا با خاله ورا است؟" ، و غیره) ، بزرگ می شوند با عادت مقایسه کردن خود با دیگران و اصرار دردناکی برای سرانجام جلب محبت والدینشان. از این گذشته ، چنین عباراتی توسط کودک چنین درک می شود: "اگر شما به اندازه پتیا / ساشا / پاشا / ماشا توانایی / خوب / باهوشی دارید ، پس من شما را دوست خواهم داشت. اما هنوز نه."

دست از تلاش برای به دست آوردن عشق برای چیزی بردارید. همینطور به خودت بده به منحصر به فرد بودن و ارزش بی قید و شرط خود پی ببرید. هر فرد دارای مجموعه ای منحصر به فرد از ویژگی های ذاتی (سرعت واکنش ها ، تحرک سیستم عصبی ، تمایلات و موارد دیگر) و همچنین یک تجربه منحصر به فرد است. همه ما متفاوت هستیم ، بنابراین باید فقط به موفقیت شخصی بپردازید.

حتی در تعلیم و تربیت (از نظر تئوری ، در عمل به ندرت این اتفاق می افتد) ، معلم نمرات را نه تنها بر اساس قوانین و الزامات عمومی ، بلکه بر اساس دستاوردهای شخصی دانش آموز می دهد. به عنوان مثال ، اگر در آخرین دیکته 7 اشتباه وجود داشته باشد ، و در کار جدید - 4 ، اما به طور کلی هنوز هم برای یک سه کشیده می شود ، سپس معلم هنوز یک چهار قرار می دهد.

عدم ایجاد روابط نزدیک (دوستی ، عشق)

بی اعتمادی به دنیا به دو دلیل بوجود می آید: یا والدین کودک را متقاعد کردند که دنیا خطرناک است ("همه مردم فریبکارند" ، "به آنجا نروید") یا با مثال آنها نشان دادند که مردم شیطانی هستند (ضرب و شتم و تحقیر کودک ، خیانت کرد). هر دوی اینها منجر به انزوا می شود.

شما باید از پوسته خود بیرون بیایید. البته ، افراد فریبکار ، خبیث و خطرناک در بین مردم وجود دارند ، اما اینها بیشتر استثنا هستند.شما باید تعامل اجتماعی را بیاموزید ، زیرا نیاز به ارتباط و پذیرش توسط جامعه یکی از نیازهای اساسی هر فرد است.

رابطه وابسته

روابط معتاد در نهایت با افرادی روبرو می شود که عادت دارند کودک آزاری را تحمل کنند
روابط معتاد در نهایت با افرادی روبرو می شود که عادت دارند کودک آزاری را تحمل کنند

ما در مورد مواردی صحبت می کنیم که فردی موقعیت شیرخوارگی را به دست می آورد و والدین خود را در یک شریک زندگی می بیند. او انتظار دارد که شریک زندگی در مورد همه چیز تصمیم بگیرد ، از او حمایت کند ، از او مراقبت کند و … درست است ، گاهی اوقات اعتیاد با خشونت ترکیب می شود.

این رفتار در دو حالت ایجاد می شود: اگر والدین مدام به کودک می گفتند "تو هنوز کوچک هستی" ، او را از استقلال سلب کرد ، و اگر برعکس ، کودک مجبور بود برای والدین خود پدر و مادر باشد (در زندگی بزرگسال ، به نظر می رسد برای زندگی آنچه از دست داده است).

در هر صورت ، شما باید مسئولیت پذیری را یاد بگیرید و به تدریج بر جهان بزرگسالان مسلط شوید. او آنطور که به نظر می رسد ترسناک نیست.

مشکل درک و بیان احساسات

به کسی که از کودکی به او به سبک "گریه نکن" ، "صبور باش" ، "گریه کن" ، "فریاد نزن" و … چیزی به او گفته شود ، عادت دارد که در بزرگسالی جلوی احساسات و احساسات خود را بگیرد. برای اینکه احساس بی ارزشی و تحقیر نشود ، کودک حوزه احساسی را خاموش می کند و در بزرگسالی دیگر نمی تواند آن را روشن کند. در ظاهر ، او به یک ربات تبدیل می شود ، اما احساسات در درون او می جوشند (تجربه های سرکوب شده جمع می شوند ، جمع آوری می شوند در طول زندگی). استرس داخلی به مشکلات روانی و روانی تبدیل می شود. فرد باید یاد بگیرد که احساسات را آزاد کند.

در پایان ، مطالعه کتاب N. I. را توصیه می کنم. شرستننیکووا «خانه کودکی ما. ریشه مشکلات بزرگسالان در کودکان »

توصیه شده: