چرا ما را فریب می دهند و چگونه می توانیم از پس آن برآییم؟

فهرست مطالب:

چرا ما را فریب می دهند و چگونه می توانیم از پس آن برآییم؟
چرا ما را فریب می دهند و چگونه می توانیم از پس آن برآییم؟

تصویری: چرا ما را فریب می دهند و چگونه می توانیم از پس آن برآییم؟

تصویری: چرا ما را فریب می دهند و چگونه می توانیم از پس آن برآییم؟
تصویری: روانشناسی خودفریبی 2024, آوریل
Anonim

همانطور که روانشناسان به اتفاق آرا می گویند ، خیانت مردان بدون دلیل مشخص رخ نمی دهد. او اشاره می کند که چیزی در خانواده فرو ریخته و به اشتباه پیش رفته است. رابطه جنسی ، به همین ترتیب ، از جنبه جنسی از اهمیت اساسی برخوردار نیست ، زیرا یک مرد می تواند در خانه و در هر زمان صمیمیت پیدا کند. احساس قابل توجه و خاص ، پر کردن احساسات لازم - این چیزی است که در قلب تقلب نهفته است. بیایید بفهمیم چه مشکلی در خانواده رخ می دهد و چگونه می توان با آرامش این مسئله را حل کرد.

چرا ما را فریب می دهند و چگونه می توانیم از پس آن برآییم؟
چرا ما را فریب می دهند و چگونه می توانیم از پس آن برآییم؟

دلایل خیانت

مدت هاست که یک سو mis تفاهم در خانواده ایجاد شده است ، اما این زوج جرات نمی کنند یک گفتگوی محرمانه و محرمانه داشته باشند. هر کس از یک سو در ترس از آسیب رساندن به همسرش با این گفتگو در دنیای کوچک خودش زندگی می کند ، از سوی دیگر کینه و عصبانیت را در خودش پنهان می کند. تعجب آور نیست که یکی از همسران یا حتی هر دو برای جبران لذت برقراری ارتباط و تفاهم با شریک زندگی دیگر به کنار می روند.

وقتی مردم در مورد مشکل خود صحبت نمی کنند ، وضعیت خیلی بد نیست ، هر روز که همه عصبانیت ها بیرون می ریزد ، وضعیت بدتر است. همسران دائماً یکدیگر را به مشاجره تحریک می کنند و توافقنامه صلح هرگز منعقد نمی شود. سرزنش های مداوم در مورد مشکلات مالی ، ظاهر ، تربیت فرزندان و غیره موجی از نارضایتی ذهنی و تنهایی ، از حقارت خودشان سرانجام همسر را پوشانده است. بنابراین ، او سعی می کند حمایت و عشق را که در خانواده به او داده نمی شود ، در کنار خود پیدا کند.

هنگامی که یک زن و شوهر ، در اثر شور و اشتیاق پیش آمده ، رابطه را مشروعیت می بخشند و پس از مدتی متوجه می شوند که اشتباه کرده اند. اشتیاق با عشق اشتباه گرفته شد و در حال حاضر دو نفر کاملاً غریبه با یکدیگر هستند.

یک مرد برای همسر خود ارزش و احترام قائل است ، او مادر فرزندانش است ، اما او عاشق معشوقه خود است. احساس وظیفه و مسئولیت به او اجازه نمی دهد که ازدواج را فسخ کند ، اما او نیز نمی خواهد از زن محبوبش جدا شود. همانطور که زندگی نشان می دهد ، معمولاً چنین مثلث عشقی می تواند برای مدت طولانی وجود داشته باشد. یک مرد همه چیز را از همسرش پنهان می کند ، احساسات او را پس انداز می کند ، و به هیچ وجه معشوقه خود را در نزدیکی خود نگه دارد.

همسر از طرفداران راه رفتن است. قبل از ازدواج ، او زنان زیادی داشت ، وفاداری نقطه قوت او نیست و برای او تقلب در نظم امور است.

چگونه از تقلب زنده بمانیم؟

طبق آمار ، تقلب یکی از دلایل اصلی طلاق در سراسر جهان است. بسیاری از افراد با اطلاع از روابط طرفین تصمیم به پایان دادن به رابطه با همسر شرور گرفته و درخواست طلاق می کنند. هرکسی خودش تصمیم می گیرد. اما شاید ارزش تجزیه و تحلیل شرایط و شروع آن از ابتدا باشد. از بین بردن آن ، ساختن آن بسیار دشوارتر است. خودتان بپذیرید که این بحران خانوادگی نیز تقصیر شماست. فقط این نیست که نیمی از شما به کناری رفت ، این بدان معناست که شما چیزی را در رابطه اضافه نکردید (منظور ما از طبیعت دون خوانوف نیست).

همانطور که روانشناسان توصیه می کنند ، شما باید خود را به عنوان یک قربانی درک نکنید و صریح با همسرتان صحبت کنید. خیلی اوقات ، خانواده ها که با هم یک بحران مشابه را پشت سر گذاشته اند ، حتی بیشتر نزدیکتر می شوند ، اگرچه این رابطه قبلاً کاملاً از بین رفته بود. البته شوهر باید رابطه را متوقف کند و دوباره مسئولیت های خانواده را بر عهده بگیرد. بهتر است همسر اهمیت خود را دوباره احساس کند ، به سرگرمی مورد علاقه خود که دستانش به آن نمی رسید ، بپردازد و سعی کند فقط احساسات شاد را دریافت کند. و مهمترین چیز برای هر دو: گوش دادن به همسر روح خود ، دانستن اینکه او چه می خواهد و چه آرزوهایی دارد.

توصیه شده: