زندگی چنان مرتب شده است که افراد ، حتی افراد تحصیل کرده آرام ، بدون تعارض ، می توانند دشمن داشته باشند. طبیعی ترین واکنش این است که با ضد خصومت به بدخواهان مشتاق خود پاسخ دهید. نفرت متقابل می تواند سالها طول بکشد. از نظر انسانی ، این قابل درک است. اما بهتر است بر خود غلبه کنید ، نگرش خود را نسبت به دشمن تغییر دهید و سعی کنید آشتی کنید.
دستورالعمل ها
مرحله 1
اگر م belمن هستید ، به یاد داشته باشید که تمام ادیان بزرگ جهان از شما می خواهند که در برابر اشتباهات ، کاستی ها و حتی رذایل دیگران تسلیم شوید و دشمنان خود را ببخشید. "قضاوت نکن ، مبادا خودت قضاوت شوی!" - این یکی از دستورات مسیحیت است. احساساتی مانند عصبانیت ، نفرت از گناهان سنگین محسوب می شود. در صورتي كه به هيچ وجه نتوانيد نرم كنيد ، دشمن خود را ببخشيد ، با روحاني صحبت كنيد ، در مورد اين مشكل صريحاً به او بگوييد.
گام 2
به این موضوع هم فکر کنید. بسیار نادر است که در درگیری که منجر به یک نزاع شدید شود ، و در نتیجه - به دشمنی ، فقط یک طرف مقصر است. بیشتر افراد تمایل دارند خود را توجیه کنند و دیگران را قضاوت کنند. با این وجود ، سعی کنید به طور کلی به یاد بیاورید که خصومت از کجا آغاز شده است ، به طور عینی و بی طرفانه رفتار خود را تجزیه و تحلیل کنید و پاسخ این س findال را پیدا کنید: آیا تقصیر شما از این اتفاق بوده است؟ ممکن است شما رفتاری ناعادلانه داشته باشید ، از این شخص ، یا شخصی از خانواده ، دوستانش (حتی اگر ناخواسته) آزرده شده باشید؟ در مواردی که خود منتقدانه بپذیرید که مسئولیت دشمنی رخ داده را نیز به دوش می کشید ، تغییر نگرش نسبت به بدخواه خود برای شما بسیار آسان تر خواهد بود و همچنین سعی در آشتی کردن خواهید داشت.
مرحله 3
اغلب اتفاق می افتد که اساس خصومت ، حسادت ابتدایی است. فرض کنید شما باهوش تر ، با استعدادتر ، موفق تر از بدخواه خود هستید و برای او مانند "چاقوی تیز" است. او به معنای واقعی کلمه آرامش خود را از دست می دهد ، شروع به سرزنش شما در شکست ها ، متوسط بودن می کند. چنین شخصی ممکن است همکار ، همسایه ، همکلاسی سابق یا فقط یک آشنای شما باشد. اینجا چه می توانم بگویم؟ چنین افراد معیوبی ارزش توجه شما را ندارند. نباید با آنها خصمانه برخورد کرد. از این گذشته ، تنها احساسی که در افراد عادی ایجاد می کنند ترحم نفرت انگیز است. به چنین افرادی توجه نکنید.
مرحله 4
سرانجام ، اگر خودتان نمی توانید بفهمید که چرا دشمن شما را دوست ندارد ، سعی کنید صریحاً برای او توضیح دهید. از لحن یا تهدیدهای "دادستانی" متهم استفاده نکنید. فقط با خونسردی از او بخواهید که پاسخ دهد: با او چه کردی ، چگونه او را آزردی. شاید در طول مکالمه مشخص شود که همه چیز به دلیل یک سو mis تفاهم آزار دهنده ، سو mis تفاهم متقابل اتفاق افتاده است. در این صورت تغییر رفتار نسبت به یکدیگر برای شما بسیار آسان خواهد بود. اگر دیدید که طرف مقابل حال و هوای گفتگو ندارد ، اصرار نکنید. وقتی فرد برای برقراری ارتباط باز است ، بهتر است زمانی را برای مکالمه انتخاب کنید.