این اتفاق می افتد که افراد در موقعیت هایی قرار می گیرند که ناراحت کننده هستند. به عنوان مثال ، شخصی که آنها امیدوار بودند ناگهان شکست بخورد ، یا اینکه برخی از خریدها تا حدودی گران تر از برنامه ریزی شده باشد. آنها می توانند به راحتی خلق و خوی را خراب کنند ، اما هنوز هم ، بسیاری به سرعت آنها را فراموش می کنند. اگر در همان زمان فردی برای مدت طولانی ناامیدی ، اضطراب ، ناامیدی و سایر احساسات منفی را تجربه کند ، می توانیم در مورد ناامیدی صحبت کنیم.
سرخوردگی در روانشناسی یک حالت روانی است که به دلیل عدم امکان واقعی یا خیالی در تأمین نیازهای فرد یا ناسازگاری توانایی های موجود با خواسته های فرد بوجود می آید. سرخوردگی را می توان یک حالت عاطفی آسیب زا نامید. این حالت به طور مستقیم در تجارب و رفتار متناظر هنگامی بیان می شود که در مسیر دستیابی به یک هدف خاص مشکلات غیرقابل غلبه ای وجود داشته باشد.
دلایل ناامیدی می تواند موارد زیر باشد: عقب نشینی ، استرس ، موقعیت هایی که باعث کاهش عزت نفس می شوند. در این حالت ، ناامید کننده مانع خاصی است که به دلیل آن انجام برنامه غیرممکن است. علاوه بر این ، موانع می توانند خارجی و داخلی باشند. ممکن است فردی پول کافی (مانع خارجی) یا تجربه ، دانش (درونی) نداشته باشد. درگیری نیز می تواند دلیل این امر باشد: با محیط (مانع خارجی) یا درون فردی. ضرر و زیان می تواند به عنوان یک ناامید کننده عمل کند: ضررهای مالی (خارجی) یا از دست دادن عملکرد ، اعتماد به نفس (داخلی). موانع دیگر را می توان محدودیت ها ، هنجارها و قوانین ، قوانین (خارجی) یا وجدان ، صداقت و صداقت (درونی) دانست.
این فقط به خود شخصیت بستگی دارد که چگونه از این شرایط خارج شود. این کار را می توان از راه های سازنده یا از راه های مخرب انجام داد. اشکال سازنده سرخوردگی را می توان منطقی سازی و تشدید تلاش ها نامید. اشکال اصلی مخرب عبارتند از: تعویض ، جابجایی ، پرخاشگری ، تثبیت ، رگرسیون ، افسردگی.
منطقی سازی پیش فرض تجزیه و تحلیل وضعیت ، جستجوی جنبه های مثبت حتی در یک مورد ناخوشایند ، توجیه برخی نتیجه گیری ها برای آینده است.
تشدید تلاشها در یک تلاش حتی بیشتر برای رسیدن به هدف ، بسیج همه تلاشهای داخلی و خارجی برای این امر آشکار می شود.
تعویض گاهی می تواند به طریقی مثبت نیز مورد بررسی قرار گیرد ، اما با این وجود این راه حلی برای وضعیت ناامیدکننده واقعی نیست. جانشینی وضعیتی است که یک نیاز برآورده نشده با نیاز دیگری جایگزین می شود.
جابجایی شبیه به جایگزینی است ، اما شامل تغییر مستقیم وضعیت ناامیدکننده است. بنابراین ، مردم ناگهان خشم عزیزانشان را که ناشی از یک رابطه کاری است ، از بین می برند.
پرخاشگری یک رفتار مخرب و مخرب یک فرد است که می تواند هم به دیگران آسیب برساند و هم به خود شخص. به طور معمول ، این رفتار ناشی از عقب ماندگی های خاصی است که در آخرین لحظه قبل از رسیدن به مطلوب رخ می دهد.
اصلاح را رفتار کلیشه ای نیز می گویند. این موارد شرایطی است که فرد در انجام برخی اقدامات بی فایده یا خطرناک وسواس پیدا می کند ، حتی اگر مشخص شود قطعاً نمی تواند نتیجه ای به همراه داشته باشد.
عقبگرد به عنوان نقطه مقابل پیشرفت در نظر گرفته می شود. این بازگشت به برخی از اشکال بدوی رفتار است ، وضعیتی که فرد ، همانطور که می گویند ، به کودکی می افتد.
افسردگی یک حالت شخصیتی افسرده و افسرده است که می تواند غم انگیزترین عواقب را به دنبال داشته باشد. با چنین تظاهرات ، ارزش کمک گرفتن از متخصصان را دارد.