هر شخصی این توانایی را دارد که هنگام تصمیم گیری مهم از شهود خود استفاده کند. دانش شهودی از بدو تولد در افراد ذاتی است ، فقط باید بتوانید آن را به موقع به کار گیرید.
تفکر شهودی به معنی توانایی یک شخص در درک اصل چیزها و تصمیم گیری بهتر برای خود است. روند چنین تفکری بلافاصله اتفاق می افتد و در عمیق ترین سطح آگاهی اتفاق می افتد. در این حالت ، یک فرد ، به عنوان یک قاعده ، ناخودآگاه به شهود خود متوسل می شود. با توجه به سرعت و خود به خودی واکنش در حال انجام ، به نظر می رسد که فکر شهودی به خودی خود بوجود می آید.
سهولت درک
افراد با رفتار آسان به اندازه کافی از تفکر شهودی استفاده می کنند. آنها به اعتقادات خود به عنوان حقایق جاودانه و لرزان پایبند نیستند ، آنها همیشه آماده تغییر هستند و قادر به درک موقعیت شخص دیگری هستند. چنین افرادی به غرایز خود بسیار اعتماد دارند ، به قوانین جهان اعتقاد دارند و گاهی آماده فداکاری عقل سلیم و منطق هستند.
خلاقیت
بسیاری از اکتشافات بزرگ از طریق تفکر شهودی صورت گرفته است. بعداً خود دانشمندان اعتراف کردند که دانش خود را از هیچ جا به دست آورده اند. بنابراین ، دیوژنس که در حال استحمام بود ، ناگهان ایده ای درخشان پیدا کرد و او فریاد زد "یورکا!" من در حالی که مست بینشی غیر منتظره بودم ، برهنه به خیابان دویدم. جدول تناوبی نه تنها در نتیجه آزمایشات علمی دانشمند بوجود آمد ، بلکه در نسخه نهایی شیمی دان با استعداد در خواب خواب دید. همه این موارد و بسیاری موارد دیگر بیانگر توانایی خلاقیت افراد با استعداد برای تفکر خارج از چارچوب و گرفتن اطلاعات از بیرون با ایمان است.
مراقبه
توانایی عدم بارگیری بیش از حد خود با اطلاعات و مشکلات ، توانایی آرامش و هماهنگی با وضعیت مدیتیشن منجر به این واقعیت می شود که عدم وجود افکار شما ذهن شما را به سمت ارتباط مستقیم با جریان فکری کیهانی سوق می دهد ، یعنی دانش واقعی
افرادی که مراقبه و کنترل خود را انجام می دهند قادر به یادآوری رویاهای خود هستند ، و از آنها در آینده به عنوان راهنمای عملی استفاده می کنند. این افراد هنگام دانستن توانایی های تفکر بصری ، هنگام حل مشکلات پیچیده ، برای کمک به جهان مراجعه می کنند. بعداً ، آنها در خواب یا در غیر منتظره ترین وضعیت پاسخ روشنی دریافت می کنند.
همزمانی مطلوب شرایط
وقتی افراد در وحدت روح و روان زندگی می کنند ، سعی می کنند قوانین طبیعی را زیر پا نگذارند و به جنبه های مثبت زندگی انسان توجه می کنند ، اساساً با دنیای اطراف خود هماهنگی دارند. چنین تعاملی منجر به این واقعیت می شود که شرایط فرد شروع به رشد مطلوب می کند و اتفاقات مرموزی رخ می دهد: افراد مناسب ابتدا تماس می گیرند ، مشکلات کوچک مانع از بلایا و ناکامی ها می شوند و تصمیمات لازم به خودی خود می گیرند.