آیا بی تفاوتی یک واکنش دفاعی است یا جوهر غیرانسانی است؟

فهرست مطالب:

آیا بی تفاوتی یک واکنش دفاعی است یا جوهر غیرانسانی است؟
آیا بی تفاوتی یک واکنش دفاعی است یا جوهر غیرانسانی است؟

تصویری: آیا بی تفاوتی یک واکنش دفاعی است یا جوهر غیرانسانی است؟

تصویری: آیا بی تفاوتی یک واکنش دفاعی است یا جوهر غیرانسانی است؟
تصویری: آزادی چیست؟ (قسمت ۵ از ۶) مجموعۀ تاریخ آزادی (۱) 2024, نوامبر
Anonim

ریشه کلمه "بی تفاوتی" در زبان اسلاوی قدیمی کلیسا است. این در زبورهای قرن سیزدهم یافت می شد و به معنای برابری و ثبات هوشیاری بود. در زبان ادبی روسی قرن هجدهم ، این نشان دهنده آرامش و ثبات ، قدرت و مقاومت است. به طور قطع مشخص نیست که چرا ، اما در اوایل قرن نوزدهم معناشناسی کلمه تغییر کرد و معنای منفی پیدا کرد ، "بی تفاوتی" مترادف با سردی ، بی توجهی و بی تفاوتی شد.

آیا بی تفاوتی یک واکنش دفاعی است یا جوهر غیرانسانی است؟
آیا بی تفاوتی یک واکنش دفاعی است یا جوهر غیرانسانی است؟

روح های مرده

در تعریف مدرن ، بی تفاوتی امری منفعل ، بی تفاوت و فاقد هرگونه علاقه نسبت به واقعیت پیرامونی است. گفته ها و ضرب المثل های زیادی وجود دارد که این احساس را محکوم می کنند ، یا بهتر بگوییم نبود آن. A. P. چخوف یک بار بی تفاوتی را فلج روح خواند. نویسنده برونو یاسنسکی در رمان "توطئه بی تفاوت" چنین نوشت: "از دوستان خود نترسید - در بدترین حالت ، آنها می توانند به شما خیانت کنند ، از دشمنان خود نترسید - در بدترین حالت ، آنها می توانند شما را بکشند ، از بی تفاوتها بترسید - فقط با رضایت ضمنی آنها خیانت و قتل در زمین رخ می دهد ".

حتی یک نظر وجود دارد که بی تفاوتی به عنوان یک بیماری وحشتناک که در آن فرد قادر به زندگی کامل و لذت بردن از احساسات نیست ، به ارث می رسد. دلسوزی برای افراد بی تفاوت چیز خاصی نیست ، آنها بی عاطفه ، بزدل و حتی پست هستند ، همه چیز انسان برای آنها بیگانه است. با توجه به اینکه در پایین ترین مرحله تکامل هستند ، آنها را توسعه نیافته می نامند.

بی تفاوتی به عنوان یک مکانیسم دفاعی

شرایط زندگی مدرن پیچیده و متناقض است. شاید توجیه بی تفاوتی مناسب نباشد ، اما شاید ارزش این را داشته باشد که بدانید چرا یک روح انسانی درخشان سرانجام بی عاطفه و بی تفاوت می شود.

زندگی انسان در قرن 21 پر از استرس و نگرانی است. بحران های اقتصادی و بیکاری ، زیست محیطی مخرب و انبوهی از بیماری ها ، سرعت دیوانه و ریسک - تقریباً غیرممکن است ملاقات شخصی که مسئولیت مشکلاتش را ندارد. همانطور که ضرب المثل قدیمی روسی می گوید ، پیراهن شما به بدن شما نزدیکتر است. همدردی صمیمانه با دیگری ، غالباً کاملاً غریبه ، که در مشکلات خود تا گردن می چرخد ، کاملاً دشوار است.

همه رسانه ها ، به عنوان یكی ، از هر طرف شخص را با اطلاعاتی درباره مرگ و میر نوزادان ، سرقت ها ، فجایع ، جنگ ها ، حوادث و بلایای طبیعی كه هر لحظه در گوشه گوشه جهان رخ می دهد ، محاصره می كنند. بعید است بعد از این همه منفی ، همدلی با همه و همه ، کسی بتواند سلامت روانی خود را حفظ کند. باید اعتراف کرد که در چنین شرایطی فرد به راحتی مجبور به استفاده از مکانیسم محافظتی می شود - تا نسبت به آنچه اتفاق می افتد بی تفاوت باشد.

بشریت ناامید نیست. کمک روانشناختی رایگان ، خدمات اجتماعی ، سازمانهای دولتی و داوطلبانه - در پشت بیشتر آنها افراد دلواپسی آماده کمک هستند. اما اولین چیزی که آنها یاد می گیرند ، به طور مداوم با بلایا روبرو می شوند ، فروتنی و آرامش است ، همان "یکنواختی روح" است که اجداد ما از بی تفاوتی منظور داشتند ، در غیر این صورت همه این افراد دلسوز به سادگی دیوانه می شوند. جامعه تمایل دارد به عبارتی طبقه بندی کند: بی تفاوتی بد است ، پاسخگویی خوب است. اما ، به احتمال زیاد ، حقیقت ، مثل همیشه ، جایی در این بین است.

توصیه شده: