در مورد عشق مادری که فایده ای ندارد

فهرست مطالب:

در مورد عشق مادری که فایده ای ندارد
در مورد عشق مادری که فایده ای ندارد

تصویری: در مورد عشق مادری که فایده ای ندارد

تصویری: در مورد عشق مادری که فایده ای ندارد
تصویری: گریه دکتر هلاکویی در اومد : اسم مادر خیلی برای شما بزرگه! farhang holakouee2021 new 2024, ممکن است
Anonim

برخی از اختلالات روانشناختی که در سنین هوشیاری بوجود می آیند ، رابطه مستقیم با فرزندپروری و تأثیر مادر دارند. کمبود عشق یا محافظت بیش از حد منجر به پرخاشگری در کودک ، ترس ، ناتوانی در تحقق بخشیدن به خود ، ابراز وجود در زندگی می شود. کدام نوع عشق مادرانه به درد بچه ها نمی خورد؟

مادر سمی
مادر سمی

سبک ها (انواع) مختلفی برای تربیت وجود دارد. با این حال نمی توان همه آنها را سمی توصیف کرد. منفی ترین گزینه ها برای بروز عشق مادرانه ، به طور معمول ، شامل یک فرم تهاجمی ، محافظت بیش از حد و تمایل مادر به کمال گرایی است. چه خصوصیاتی از این دست عشق را مشخص می کند و چگونه برای خود کودک خطرناک است؟

سه نوع مادر سمی

متجاوز این مادری است که معتقد است کودک فقط متعلق به خودش است ، او او را برای خودش به دنیا آورده است. او قصد ندارد که به خواسته های او رضایت دهد و حتی کوچکترین استقلال در کارها بدهد. او همیشه از رفتار کودک ناراضی است ، و به شکل خشن ابراز منفی می کند: با فریادها ، سرزنش ها و مجازات هایی که اعمال جسمی را مستثنی نمی کند. مادر متجاوز معتقد است که تولد کودک یک شاهکار است ، بنابراین همه باید به او نگاه کنند و به او افتخار کنند و کودک تولد خود را تنها مدیون او است. مدل اصلی تربیت در این امر خلاصه می شود که چگونه به کودک یاد دهیم که تمام زندگی خود را مدیون باشد و چگونه این بدهی ها را به او پرداخت کند. چنین کودکانی ، در حال رشد ، کاملاً به دنیا اعتماد ندارند ، آنها همیشه بسته هستند ، ایجاد هرگونه رابطه برای آنها فقط عذاب است. در نهایت ، کودک نقش قربانی را انتخاب می کند یا همان مهاجم می شود.

کمال گرا برای چنین مادری همه چیز باید کامل باشد و کودک نیز باید کامل باشد. هر کاری که او - یک کودک - انجام می دهد و در آینده انجام خواهد داد نیز باید ایده آل باشد. مدل اصلی رفتار چنین مادری کنترل بر تمام اعمال فرزندش و رعایت او از همه قوانین تعیین شده است. چک های مداوم ، الزامات جدید و کنترل مجدد - و غیره. حداقل همدردی ، عاطفه و ترحم ، حداکثر قوام ، صلابت و لجبازی - این تصویر از یک مادر کمال گرا است. برای کودک ، چنین تربیتی تضمین می کند که در آینده او همیشه از خود و افراد اطرافش ناراضی خواهد بود. از نظر او هر کاری که او انجام خواهد داد به اندازه کافی خوب نیست و برای دستیابی به آرمان ، باید حتی بهتر انجام شود. علاوه بر این ، چنین کودکانی غالباً به خود اعتماد ندارند ، زیرا آنها همیشه منتظر ارزیابی فعالیتهای خود هستند ، و دریافت نکردن آنها ، آنها به سادگی نمی دانند که چگونه باید ادامه دهند. این افراد حتی با رسیدن به خواسته های خود در کار ، روابط ، شغل ، تجارت یا پول هرگز از نتیجه راضی نخواهند بود. اگر کودک نتواند به هیچ ارتفاعی در زندگی دست یابد ، نتیجه آن می تواند افسردگی مداوم باشد.

مامان بیش از حد دلواپس به نظر می رسد که مراقبت از کودک مشکلی ندارد. اما ، اگر در زندگی کودک همه چیز توسط مادر تصمیم گرفته شود ، همه اعمال و حتی خواسته ها و افکار تحت کنترل او است ، در نتیجه کودک قادر به تصمیم گیری نیست و تمام مسئولیت زندگی او به مادر منتقل می شود.. هر موقعیتی که هم در کودکی و هم در بزرگسالی به وجود بیاید فقط با اجازه و تأیید مادر حل می شود. اگر مادر مشاوره ندهد یا تصمیم بگیرد که شخص باید متفاوت رفتار کند ، در این صورت فرد فقط همانطور که مادر می خواهد رفتار خواهد کرد. کم کم خواسته های او کاملاً از بین می رود و او قادر به درک خود در زندگی نیست. چنین افرادی اغلب تنها می مانند و یا زوجهایی را ایجاد می کنند که در آن شریک زندگی نقش مادر را بازی می کند.

توصیه شده: