مردم همه کشورها و قاره ها با داستان سیندرلا آشنا هستند. چندین هزار سال است که در تفاسیر مختلف آن وجود دارد و حتی در مصر باستان نیز شناخته شده بود. میلیون ها دختر همیشه ساده لوحانه اعتقاد داشته اند که اگر مهربان ، سخت کوش و متواضع باشند ، دیر یا زود در قالب یک عشق بزرگ و ناب پاداش می گیرند. اما بسیاری از سیندرلا های مدرن عقیده دیگری دارند و دیگر به افسانه های عشق اعتقادی ندارند.
سیندرلا مدرن آن دسته از دخترانی هستند که مانند قهرمان افسانه معروف برادران گریم ، خود را در یک وضعیت دشوار زندگی می بینند. آنها می توانند در خانواده های تک والد یا خانواده های ساخته شده بر روی بقایای روابط قبلی رشد کنند. یکی از والدین غالباً زمان کافی و میل به تربیت و رشد خود را ندارد. و در ساختارهای جدید خانوادگی ، گاهی اوقات اضافی به نظر می رسد ، به خصوص در مواردی که خواهران و برادران کوچک ظاهر می شوند ، والدین تمام عشق و علاقه خود را به آنها می بخشند. آیا تعجب آور است که ، از زمان کودکی کمتر مورد توجه و عشق قرار گرفته اند ، گاهی اوقات خود قادر به نشان دادن احساسات بالا نیستند؟ بله ، بسیاری از دختران امروز هنوز می خواهند به یک معجزه در قلب خود باور کنند ، مانند داستان افسانه ای سیندرلا ، آنها می خواهند در زندگی خود ، کسی (ترجیحاً با ظاهری زیبا و زیبا) با مرسدس سفید ظاهر شد ، اما عشق در مقیاس ارزشهای زندگی آنها در وهله اول نیست. با این وجود ، در داستان افسانه ای ، در مورد احساس بزرگ و روشن یک دختر کارگر فقیر برای یک پسر برابر اجتماعی ، نه ثروتمند و مهربان ، هم گفته نشده است. شما یک زن جوان کثیف را می بینید که با شور و اشتیاق آرزو دارد که حداقل از دور به توپ سلطنتی نگاه کند ، قصری که خیلی شبیه خانه خودش نیست و زیبایی های غیراخلاقی با لباس های مجلل و خیره کننده. و شاهزاده ، جستجوی یک فرشته زمینی را آغاز کرده بود ، هرگز تصور نمی کرد که او را در جنگل با یک بسته هیزم و گونه های خاکستر آغشته ببیند. این واقعیت است ، نه "سیندرلا" افسانه ، کاملاً آگاه ، با تشکر از زرادخانه قدرتمند رسانه های داخلی و خارجی در مورد آنچه باید انجام شود تا جشن زندگی نباشد ، آنها رویای خود (در مورد یک قلعه و یک مرسدس) را به واقعیت تبدیل می کنند. آنها با صرف تمام پس اندازهای خود در خرید لوازم آرایشی و لباس ، سعی می کنند خاک فرزندان نوزادان خانواده های ثروتمند را خاک بریزند. و برخی از خانمهای جوان با چشمان گرسنه و گرسنه ، با استدلال اینکه هنوز هم کافی برای همه شاهزادگان وجود ندارد ، موافقت می کنند که هر "بوراتینوی ثروتمند" را برگردانند ، و تنها ارزش خود را برای فروش بگذارند. متأسفانه ، اگر مقدار زیادی از چنین محصولی به بازار عرضه شود ، طبق تمام قوانین اقتصاد ، به شدت افت می کند. و این موج جدیدی از بدبینی را به وجود می آورد … اما آیا ارزش این را دارد که دختران فقیر را محکوم کنیم به این دلیل که آنها نمی خواهند شومینه های کثیف را در تمام زندگی خود تمیز کنند و لوبیاها را از کیسه های نخود در کیسه هایی که عمدا توسط شخصی مخلوط شده جدا کنند؟ "چرا آن را برای کسی است ، و بقیه آن را با کره؟" - سیندرلا مدرن بپرسید. به نظر می رسد توصیه به آنها منطقی است: کار کنید و همه چیز را بدست آورید. و آنها ، که با تجربه تلخ خود آموخته اند ، تلافی می کنند: "و چه تعداد از آنها ، در المپ ، افراد کارگر را دیده اید؟" بخش قابل توجهی از زنان جوان ، که اصول اخلاقی خود را از دست نداده اند ، در تلاشند تا از طریق زندگی با کار آنها. اما ، آنها در دنیای بی رحمانه تجارت با فشار دادن دندانها و پنجه های خود به بالا ، آنها حتی از زنان فروشنده در سوپرمارکت ها باور به افسانه های عشق را متوقف می کنند. و ، با این حال ، اگر با نتایج نظرسنجی های مختلف جامعه شناسی زنان روسی در مورد اینکه آیا آنها به عشق اعتقاد دارند ، شما به طرز شگفت انگیزی تعجب خواهید کرد: حداقل دو سوم زنان به این سوال پاسخ مثبت می دهند. برای این ، آنها به قلعه های افسانه ای و شاهزادگان در قلعه های باورنکردنی احتیاج ندارند ، زیرا آنها آماده عشق هستند و شاهزاده خود را پسری دوست دارند و نزدیک است.