بسیاری از کارشناسان مطمئن هستند که فقر یا بدبختی از همان کودکی در انسان ذاتی است. و تأییدهای بسیاری در مورد این موارد در داستانهای شخصی کسانی وجود دارد که از روانشناس مشاوره می گیرند. کلمات "دردسر" و "فقر" ریشه یکسانی دارند ، بنابراین باید به این فکر کرد که چرا یک شخص دائماً خود را به دردسر می اندازد و خود را به فقر یا بدبختی محکوم می کند.
فقر ، فقر ، مانند ثروت ، قبل از هر چیز یک اعتقاد درونی است که فرد دقیقاً لیاقت نوع زندگی خود را دارد. چنین اعتقادی را ذهن ما از کودکی برنامه ریزی می کند ، این بدان معناست که ثروت و فقر فقط حالتی از ذهن و افکار انسانی است.
از زمان تولد ، شخص به معنای واقعی کلمه اطلاعات محیط و محیطی را که مدت مدیدی در آن زندگی می کند یا در آن قرار دارد ، جذب می کند. صرف نظر از اینکه محیط بد یا خوب باشد ، ضمیر ناخودآگاه ما همه آنچه را که برای زندگی اتفاق می افتد جذب می کند.
هنگامی که کودک متولد می شود ، او فردی با شخصیت منحصر به فرد خود است ، اما به تدریج تأثیر والدین ، مهد کودک ، مدرسه ، دوستان شروع به شکل گیری عقاید و عقاید خاصی در مورد دنیای اطراف خود می کند. اگر کودکی از اوایل کودکی در محاصره فقر باشد و همه عادات یک فرد فقیر به او القا شود ، در این صورت احتمال زیادی وجود دارد که در بزرگسالی نتواند از فقر فرار کند و در جهان باقی بماند. که توسط محیط و والدین شکل گرفته است.
فقط چند دلیل اصلی وجود دارد که چرا فرد گروگان فقر و فقر ژنتیکی می شود.
محیط
در خانواده ای که آپارتمان هرگز حتی اجازه تغییر محیط ، مرتب سازی مجدد مبلمان یا خرید حداقل چیز جدید را نداشت ، به نظافت ، حفظ نظم و نظافت توجه نکردند ، کودک در عقاید محدود کننده تربیت می شود. او متقاعد خواهد شد که لایق چیز دیگری نیست و حتی اگر شبانه روز شروع به کار کند ، این امر منجر به این نمی شود که چیزی در محیط او تغییر کند.
یک اتاق کثیف و ناپاک ، سقوط مداوم در آپارتمان شرایطی را برای تغییر چیزی نه تنها در فضای مادی ، بلکه در افکار ایجاد نمی کند. و اگر حتی در افکار او شخص اعتراف نکند که می تواند از خاک و فقر خلاص شود ، تمام اقدامات او فقط برای زنده ماندن در شرایطی است که در آن قرار دارد.
عدم تمایل به صرف هزینه برای خودتان
این باور که فرد نمی تواند یک سکه اضافی برای خودش هزینه کند نیز از همان کودکی شکل گرفته است. اگر کودک همیشه در همه چیز محدود بود ، آنها چیزهای جدید یا اسباب بازی نمی خریدند ، با اشاره به این که در خانواده هیچ پولی وجود ندارد ، پس عبارت "بی پولی" برای همیشه در سر کودک باقی می ماند و به تدریج او مراقبت از خودش را متوقف می کند و حتی چیزهای جزیی می خواهد.
با بالغ شدن ، چنین فردی دیگر انتظار هیچ چیزی را ندارد و حتی سعی نمی کند خوشبخت شود. خرید لباس یک بار و مادام العمر ، مانند پدر و مادربزرگ و مادربزرگش ، شاید او هرگز یک پنی اضافی برای خودش خرج نمی کند ، و تلاش می کند در همه چیز پس انداز کند ، فقط به یک دلیل: "بدون پول" این باور ارتباط زیادی با بدبختی ژنتیکی و فقر دارد.
خود را در همه چیز محدود کنید
شاید برخی هنوز زمانهایی را بخاطر بسپارند (و کسی هنوز در آنها زندگی می کند) که مردم چیزی را برای استفاده در آینده یا "برای هر مورد" خریداری می کردند. بسیاری از چیزهای غیر ضروری می تواند در آپارتمان ها جمع شود ، که دور ریختن آنها حیف است و استفاده از آنها هیچ جا نیست.
اعتقاد بر این است که جهان بینی اکثر مردم اتحاد جماهیر شوروی با دیدگاه فقرا یا گدا مطابقت دارد. خرید زیاد غیرممکن یا ممنوع بود ، بنابراین افراد تربیت شده در آن روزها هنوز هم می توانند این دیدگاه را حفظ کنند و خود را در همه چیز محدود کنند و بدین ترتیب فقر را جذب کنند نه ثروت.
برنامه نویسی فقر
برای برخی از افراد ، خرج كردن پول برای خود یكی از ترسهای ذاتی آنهاست. اگر کودک دائماً چیزی را از او دریغ می کردند ، در ابتدا او آزرده خاطر می شد ، و سپس به این واقعیت عادت کرد که به طور کلی لیاقت هر چیز جدیدی را ندارد و حق هیچ گونه هدیه ای را ندارد. بعلاوه ، کودک دیگر باور نمی کند که می تواند چیزی را در زندگی خود تغییر دهد و حتی به دنبال آشکار کردن توانایی های خود و باور به توانایی های خود نیست. فردی که برای فقر برنامه ریزی شده است نمی تواند به طور مستقل از حلقه معیوب خارج شود و شروع به عمل کند.
لازم به یادآوری است که هیچ کس مقصر این واقعیت نیست که فرد در پریشانی یا گدایی است. اگرچه او همیشه یک عالمه بهانه پیدا می کند که چرا نمی تواند ثروتمند شود ، یا حداقل زندگی مناسب و معقولی برای خود به دست آورد. اما بهانه ها راهی برای فقیر و فقیر ماندن ، پنهان شدن در پشت تردیدهای مداوم ، بدخلقی ، افسردگی یا موارد مشابه است. متأسفانه ، این امر فرد را از فقر نجات نخواهد داد. اما همه چیز خیلی غم انگیز نیست. دلایلی وجود خواهد داشت - یک راه حل وجود دارد. اگر به تنهایی نتوانید از فقر برنامه ریزی شده خلاص شوید ، یک متخصص در زمینه روانشناسی شخصیت می تواند به شما کمک کند.