چگونه دستکاری را درک کنیم

فهرست مطالب:

چگونه دستکاری را درک کنیم
چگونه دستکاری را درک کنیم

تصویری: چگونه دستکاری را درک کنیم

تصویری: چگونه دستکاری را درک کنیم
تصویری: 11 تاکتیک دستکاری - کدام یک با شخصیت شما مطابقت دارد؟ 2024, نوامبر
Anonim

دستکاری یک تأثیر روانی پنهان است. هر روز شما مورد دستکاری شخص دیگری می شوید. دستیارها شما را مجبور می کنند که نظر خود را تغییر دهید ، و آنچه را دوست ندارید انجام دهید. بنابراین ، مهم است که یاد بگیرید که وقتی می خواهند شما را دستکاری کنند ، درک کنید.

چگونه دستکاری را درک کنیم
چگونه دستکاری را درک کنیم

دستورالعمل ها

مرحله 1

اهداف خود را در نظر بگیرید. و سعی کنید اهداف واقعی حریف خود را درک کنید. ممکن است احساس کنید که او وظایفی کاملاً مخالف با شما دارد. اما او با تمام ظاهر خود اظهار می کند که در کنار شماست. در این حالت مشخص است که شما به یک موضوع دستکاری تبدیل شده اید.

دست اندرکاران تمایل دارند اهداف واقعی خود را پنهان کنند ، وانمود کنند که شما خیرخواه و ناجی شما هستند. اما وظیفه او این است که شما را گمراه کند تا چیزی را حدس نزنید و او را فریب ندهید.

گام 2

اگر با این شخص موافق هستید ، دیدگاه خود را تغییر می دهید یا نه. از این گذشته ، تغییر در نظر ، رفتار و نگرش کسی نتیجه دستکاری است.

اگر گفتگوی شما آنقدر جذاب باشد که بخواهید او را راضی کرده و رفتار خود را تغییر دهید ، یک مورد دستکاری هستید.

مرحله 3

احساسات خود را مشاهده کنید. وقتی هدف دستکاری باشید ، می توانید یک عدم تعادل عاطفی داشته باشید. به نظر می رسد که به خوبی از شما صحبت می شود ، مورد تمجید و تمجید قرار می گیرید ، اما به دلایلی برای شما ناخوشایند است. احساسات منفی بوجود می آیند که نشانه های دستکاری هستند.

مرحله 4

مراقب باشید اگر گفتگو ناگهان شروع به ستایش شما و توضیح در دوستی ابدی کند. ممکن است ستایش با درخواستی همراه باشد که شما نمی خواهید آن را انجام دهید.

اما اگر تحت تأثیر یک عامل دستکاری قرار بگیرید ، پس امتناع از انجام کاری ناخوشایند خواهد بود. شما سعی خواهید کرد که "نظر خوب" خود را در نزد دست اندرکار حفظ کنید. بنابراین ، مداحی را با خویشتنداری كنید.

مرحله 5

اقدامات حریف خود را تجزیه و تحلیل کنید. آیا او سعی دارد با ایجاد احساس ترس یا گناه ، تعادل احساسی شما را از بین ببرد.

دستیار می تواند از ترس شما حمایت کند و اقداماتی را تحریک کند که ظاهراً به شما کمک می کنند. غالباً ، دستكاران احساساتی از قبیل جاه طلبی ، پوچی و تمایل به رقابت را در افراد انجام می دهند.

مرحله 6

رفتار شخص مقابل را در نظر بگیرید. اگر او بیش از حد با پشتکار و پافشاری به چیزی دست یابد ، توصیه می کند ، پس شما یک نمونه از یک بازیگر بدوی دارید.

غالباً این نوع دست اندازها سعی می کنند با نشان دادن همدردی و دوستی خود به اهدافشان برسند. اما هر از گاهی او سعی می کند با درخواست های خود شما را گیج کند.

مرحله 7

دستکاری روانشناختی نوعی تأثیر اجتماعی ، روانی ، پدیده ای اجتماعی-روانشناختی است که عبارت است از تمایل به تغییر درک یا رفتار افراد دیگر با کمک تاکتیک های پنهان ، فریبکارانه و خشن. از آنجا که این روشها معمولاً به هزینه دیگران ، موجب ارتقا the منافع دستکار می شود ، می تواند استثماری ، خشن ، غیر صادق و غیراخلاقی تلقی شود.

تأثیرات اجتماعی همیشه منفی نیست. به عنوان مثال ، پزشک ممکن است بیمار را متقاعد کند که عادت های ناسالم را تغییر دهد. تأثیر اجتماعی معمولاً هنگامی بی خطر تلقی می شود که به حق شخص در پذیرش یا رد آن احترام بگذارد و بیش از حد قهری نباشد. بسته به زمینه و انگیزه ، تأثیر اجتماعی می تواند دستکاری ظریف باشد.

شرایط دستکاری موفقیت آمیز

به گفته جورج سیمون () ، موفقیت دستکاری روانشناختی در درجه اول به میزان دستکاری کننده بستگی دارد:

  • اهداف و رفتارهای پرخاشگرانه را پنهان می کند.
  • آسیب پذیری روانی قربانی را می داند تا تعیین کند که کدام تاکتیک موثرتر است.
  • به اندازه کافی وحشیانه است که نگران آسیب رساندن به قربانی در صورت لزوم نباشد.

در نتیجه ، دستکاری اغلب پنهان می ماند - رابطه ای تهاجمی (انگلیسی).پرخاشگری رابطه ای) یا منفعل-پرخاشگرانه.

چگونه دست اندرکاران قربانیان خود را کنترل می کنند

به گفته بریکر

هریت بریکر () روش های اصلی زیر را برای دستیابی به دستکاری در قربانیان خود شناسایی کرد:

  • تقویت مثبت - ستایش ، جذابیت سطحی ، دلسوزی سطحی ("اشک تمساح") ، عذرخواهی بیش از حد ؛ پول ، تأیید ، هدیه ؛ توجه ، حالات صورت مانند خنده متقلب یا لبخند ؛ پذیرش عمومی؛
  • تقویت منفی - خلاص شدن از یک وضعیت مشکل ساز و ناخوشایند به عنوان پاداش.
  • تقویت ناپایدار یا جزئی - می تواند یک فضای موثر ترس و شک ایجاد کند. تقویت مثبت جزئی یا متناوب می تواند قربانی را به پایداری ترغیب کند - به عنوان مثال ، در بیشتر اشکال قمار ، قمارباز ممکن است گاه به گاه برنده شود ، اما مبلغ بازنده خواهد بود.
  • مجازات - سرزنش ، فریاد ، "بازی در سکوت" ، ارعاب ، تهدید ، سو abuse استفاده ، باج خواهی عاطفی ، تحمیل احساس گناه ، نگاهی عبوس ، گریه عمدی ، تصویر قربانی ؛
  • تجربه یک بار آسیب زا - سو abuse استفاده کلامی ، عصبانیت یا رفتار ترسناک دیگر با هدف ایجاد تسلط یا برتری ؛ حتی یک واقعه از این رفتار می تواند به قربانی یاد دهد که از رویارویی یا تضاد با دستکارگر جلوگیری کند.

به گفته سایمون

سایمون شیوه های مدیریت زیر را شناسایی کرد:

  • دروغ گفتن - تشخیص اینکه کسی هنگام صحبت دروغ می گوید دشوار است و اغلب می توان حقیقت را بعداً که دیر است فاش کرد. تنها راه برای به حداقل رساندن احتمال فریب این است که بفهمیم انواع خاصی از افراد (به ویژه روانپریش ها) استاد فن دروغ و تقلب هستند ، این کار را به روشی سیستماتیک و اغلب ظریف انجام می دهند.
  • فریب با سکوت ، شکل بسیار ظریف دروغ گفتن با محفوظ ماندن مقدار قابل توجهی از حقیقت است. این روش در تبلیغات نیز مورد استفاده قرار می گیرد.
  • انکار - دستکار کننده قبول نمی کند که اشتباهی انجام داده است.
  • منطقی سازی - بازیگر رفتار نامناسب خود را توجیه می کند. منطقی سازی ارتباط نزدیکی با "چرخش" دارد - نوعی تبلیغ یا روابط عمومی ، به دکتر چرخش مراجعه کنید.
  • به حداقل رساندن نوعی نفی است که همراه با منطقی سازی است. دست اندرکار ادعا می کند که رفتار او به اندازه ای که شخص دیگری معتقد است مضر و غیرمسئولانه نیست ، مثلاً با بیان اینکه تمسخر یا توهین فقط یک شوخی بوده است.
  • بی توجهی انتخابی یا توجه گزینشی - با بیان جمله ای از جمله "من نمی خواهم این را بشنوم" ، دستکار کننده از توجه به هر چیزی که ممکن است برنامه های او را برهم بزند ، امتناع می ورزد.
  • حواس پرتی - دستکاری کننده پاسخ مستقیم به یک سوال مستقیم نمی دهد و در عوض مکالمه را به موضوع دیگری تبدیل می کند.
  • بهانه - شبیه حواس پرتی ، اما با ارائه پاسخهای بی ربط ، ناهماهنگ و نامشخص با استفاده از عبارات مبهم.
  • ارعاب مخفیانه - دستکارگر قربانی را مجبور می کند تا با استفاده از تهدیدهای محجبه (ظریف ، غیرمستقیم یا ضمنی) به عنوان طرف دفاع رفتار کند.
  • گناه کاذب نوع خاصی از تاکتیک ارعاب است. دست اندرکار به قربانی خیرخواه اشاره می کند که او به اندازه کافی توجه ، بیش از حد خودخواه و بیهوده نیست. این معمولاً منجر به این واقعیت می شود که قربانی احساسات منفی را تجربه می کند ، به حالت ناامنی ، اضطراب یا تسلیم در می آید.
  • شرمندگی - دست انداز از طعنه و حملات توهین آمیز برای افزایش ترس و اعتماد به نفس قربانی استفاده می کند. دست اندرکاران از این حربه استفاده می کنند تا دیگران احساس بی اهمیت کنند و در نتیجه تسلیم آنها شوند. تاکتیک های شرم آور می توانند بسیار ظریف باشند ، مانند حالت چهره یا نگاه خشن ، صدای ناخوشایند ، اظهار نظرهای بلاغی یا کنایه های ظریف.دستكاران می توانند باعث شوند كه مردم حتی به دلیل وقاحت در به چالش كشیدن اقدامات خود احساس شرم کنند. این یک روش موثر برای القای حس عدم کفایت در قربانی است.
  • محکوم کردن قربانی - در مقایسه با هر تاکتیک دیگر ، این قدرتمندترین وسیله برای مجبور کردن قربانی به عنوان طرف دفاع است در حالی که قصد تهاجمی دستکاری کننده را پوشانده است.
  • بازی در نقش قربانی ("من ناراضی هستم") - شخص دستیار خود را به عنوان قربانی شرایط یا رفتار کسی به منظور دستیابی به ترحم ، همدردی یا ترحم و در نتیجه رسیدن به هدف مورد نظر ، نشان می دهد. افراد دلسوز و وظیفه شناس نمی توانند با درد و رنج دیگران همدردی کنند و دست اندرکار برای دستیابی به همکاری می تواند به راحتی همدلی را بازی کند.
  • نوکر بازی کردن - دست اندرکار مقاصد خودخواهانه را تحت عنوان خدمت به یک هدف اصیل تر ، مبدل می کند ، به عنوان مثال ، ادعا می کند که به دلیل "اطاعت" و "خدمت" به خدا یا شخص دیگر از مقامات به روشی خاص عمل می کند.
  • اغوا - فرد دستکاری کننده از جذابیت ، تمجید ، چاپلوسی یا حمایت آشکار از قربانی برای کاهش مقاومت وی و جلب اعتماد و وفاداری استفاده می کند.
  • پیش بینی گناه (سرزنش دیگران) - فرد دستکاری کننده ، قربانی را اغلب به روشی ظریف و سخت یافتنی ، می کند.
  • تقلب از بی گناهی - دستکار سعی می کند پیشنهاد کند که هر آسیبی که به او وارد شده غیر عمدی بوده است ، یا آنچه را که به آن متهم شده انجام نداده است. دستکار می تواند حالت تعجب یا کینه به خود بگیرد. این تاکتیک باعث می شود که قربانی قضاوت خود و احتمالاً تدبیر خود را زیر سوال ببرد.
  • شبیه سازی سردرگمی - بازیگر سعی می کند خود را احمق جلوه دهد ، وانمود می کند که نمی داند در مورد چه چیزی صحبت می کنند ، یا اینکه مسئله مهمی را که مورد توجه آنها قرار گرفته اشتباه گرفته است.
  • عصبانیت تهاجمی - شخص دستیار برای رسیدن به شدت عاطفی و عصبانیت از عصبانیت استفاده می کند تا قربانی را شوکه کرده و مجبور به اطاعت کند. دستکاری کننده واقعاً خشم را احساس نمی کند ، بلکه فقط یک صحنه را بازی می کند. او آنچه را می خواهد می خواهد و وقتی به خواسته خود نرسد "عصبانی می شود".
  • عیب یابی - خلع ید قربانی ، با جبران خسارت بعدی از جانب قربانی ، به دلیل عدم اهمیت ادراک شده ، با سود دستکاری کننده.

آسیب پذیری هایی که توسط دستکارگران مورد سو استفاده قرار می گیرند

دست اندرکاران معمولاً وقت زیادی را صرف مطالعه خصوصیات و آسیب پذیری های قربانی خود می کنند.

به گفته Breaker ، دست اندرکاران از آسیب پذیری های زیر ("دکمه ها") که ممکن است در قربانیان وجود داشته باشد استفاده می کنند:

  • علاقه به لذت
  • تمایل به تأیید و شناخت دیگران
  • احساسات هراسی (Emotophobia) - ترس از احساسات منفی
  • عدم استقلال (قاطعیت) و توانایی گفتن "نه"
  • هویت نامشخص (با مرزهای شخصی مبهم)
  • اعتماد به نفس پایین
  • منبع کنترل خارجی

آسیب پذیری ها طبق نظر سیمون:

  • ساده لوحی - پذیرفتن این ایده که بعضی از افراد حیله گری ، غیر صادقانه و بی رحم هستند ، یا اینکه آنها مورد آزار و اذیت قرار گرفته را انکار می کنند ، برای قربانی بسیار دشوار است.
  • بیش از حد هوشیاری - قربانی بیش از حد مایل است به سودگراینده سود برسد و طرف او را بگیرد ، یعنی دیدگاه قربانی ،
  • اعتماد به نفس پایین - قربانی اعتماد به نفس ندارد ، فاقد اعتقاد و پشتکار است ، به راحتی خود را در موقعیت طرف دفاع می یابد.
  • بیش از روشنفکری - قربانی بیش از حد تلاش می کند تا دستکاری کننده را درک کند و معتقد است که او دلیل قابل فهم برای آسیب رساندن دارد.
  • وابستگی عاطفی - قربانی دارای شخصیتی تابع یا وابسته است. هرچه قربانی از نظر احساسی بیشتر وابسته باشد ، در معرض بهره برداری و کنترل قرار می گیرد.

به گفته مارتین کانتور () ، افراد زیر در معرض دستکاری های روانی آسیب پذیر هستند:

  • بیش از حد اعتماد - افراد صادق اغلب تصور می کنند که بقیه صادق هستند. آنها بدون بررسی مدارک و غیره به افرادی که به سختی می شناسند اعتماد می کنند. بندرت به اصطلاح متخصص مراجعه می کنند.
  • بیش از حد نوع دوستانه - مخالف روان پریشی ؛ خیلی صادق ، خیلی منصفانه ، خیلی همدلانه ؛
  • بیش از حد قابل تأثیر - بیش از حد مستعد جذابیت شخص دیگر.
  • بیش از حد ساده لوح - که نمی تواند باور کند افراد ناصالحی در جهان وجود دارند ، یا معتقدند که اگر چنین افرادی وجود داشته باشند ، مجاز به عمل نیستند.
  • بیش از حد مازوخیستی - عدم عزت نفس و ترس ناخودآگاه به آنها اجازه می دهد تا به نفع خود استفاده شوند. آنها فکر می کنند که از روی گناه سزاوار آن هستند.
  • بیش از حد خودشیفته - مستعد عاشق شدن با تملق غیر شایسته است.
  • بیش از حد حریص - حریص و غیر صادق می تواند قربانی یک سایکوپات شود که می تواند آنها را به راحتی اغوا کند تا به روشی غیراخلاقی عمل کنند.
  • بیش از حد نابالغ - قضاوت ناکافی و اعتماد بیش از حد به وعده های تبلیغاتی اغراق آمیز.
  • بیش از حد مادی - طعمه آسان برای رباخواران و کسانی که طرح های سریع ثروتمند شدن را ارائه می دهند.
  • بیش از حد وابسته - آنها به عشق شخص دیگری احتیاج دارند و بنابراین ساده لوح هستند و تمایل به گفتن "بله" دارند که باید "نه" پاسخ دهند.
  • بیش از حد تنها - می تواند هرگونه پیشنهاد ارتباط انسانی را بپذیرد. سایکوپات غریبه می تواند دوستی را به قیمت مناسب ارائه دهد.
  • بیش از حد تکان دهنده - تصمیمات عجولانه بگیرید ، به عنوان مثال ، در مورد اینکه چه چیزی بخرید یا با چه کسی ازدواج کنید بدون مشورت با افراد دیگر.
  • بسیار اقتصادی - آنها حتی اگر دلیل ارزان بودن پیشنهاد را بدانند ، آنها نمی توانند معامله را رد کنند.
  • سالمندان - ممکن است خسته باشند و توانایی انجام همزمان بسیاری از وظایف را نداشته باشند. با شنیدن یک پیشنهاد تبلیغاتی ، احتمال کمتری برای تقلب در آنها وجود دارد. افراد سالمند بیشتر از بخت بد افراد بدشانس برخوردار می شوند.

برای دستکاری می توان از خطاهای تفکر سیستماتیک مانند سوگیری شناختی استفاده کرد.

انگیزه های دست اندر کاران

انگیزه های احتمالی دستكاران:

  • نیاز به پیشرفت اهداف شخصی و منافع شخصی آنها تقریباً به هر قیمتی ،
  • نیاز به کسب احساس قدرت و برتری نسبت به دیگران ،
  • آرزو و نیاز به احساس یک دیکتاتور ،
  • به دست آوردن تسلط بر دیگران به منظور افزایش عزت نفس خود.
  • تمایل به بازی ، دستکاری قربانی و لذت بردن از آن ،
  • عادت ، پس از دستکاری مداوم قربانیان ،
  • تمایل به تمرین و بررسی اثربخشی هر روش.

حالات روانی دست اندازها

دستکار ممکن است دارای اختلالات شخصیتی زیر باشد:

  • ماکیاولیسم ،
  • اختلال شخصیتی خودشیفتگی
  • اختلال شخصیت مرزی
  • اختلال شخصیت اضطرابی
  • اختلال شخصیت اعتیاد آور
  • اختلال شخصیت هیستریک
  • اختلال شخصیت منفعل - پرخاشگرانه
  • اختلال شخصیت اجتماعی
  • عصبی بودن نوع A
  • اعتیاد روانشناختی

استراتژی های اساسی دستکاری روانگردان ها

به گفته رابرت هار () و پل بابیاک () ، روانگردان ها دائماً به دنبال تقلب یا فریب خود به دنبال قربانی هستند. رویکرد روان پریشی سه مرحله دارد:

1. مرحله ارزیابی

برخی از سایکوپات ها شکارچیانی بی پروا و پرخاشگر هستند که تقریباً هرکسی را که ملاقات کنند فریب خواهند داد. در عین حال ، دیگران صبورترند و منتظرند قربانی ساده لوح و ساده لوحی از مسیر او عبور کند. برخی از سایکوپاتها از حل هر مشکلی لذت می برند ، در حالی که دیگران فقط کسانی را که آسیب پذیر هستند شکار می کنند. در هر حالت ، سایکوپات به طور مداوم مناسب بودن بالقوه فرد را به عنوان منبع پول ، قدرت ، رابطه جنسی یا نفوذ ارزیابی می کند.در طی مرحله ارزیابی ، سایکوپات قادر است نقاط ضعف قربانی بالقوه را شناسایی کرده و از آنها برای اجرای برنامه خود استفاده کند.

2. مرحله دستکاری

هنگامی که سایکوپات قربانی خود را شناسایی کرد ، مرحله دستکاری آغاز می شود. در آغاز مرحله دستکاری ، سایکوپات یک ماسک ویژه تشکیل می دهد که برای دستکاری قربانی طراحی شده است. سایکوپات برای جلب اعتماد قربانی خود دروغ خواهد گفت. عدم همدلی و احساس گناه به روانگردان اجازه می دهد بدون مجازات دروغ بگوید. او اهمیت گفتن حقیقت را در دستیابی به هدف مطلوب نمی یابد.

هرچه رابطه با قربانی ایجاد می شود ، روان پریش شخصیت وی را با دقت ارزیابی می کند. شخصیت قربانی تصویری از صفات و خصوصیات مورد ارزیابی را به روانگردان می دهد. یک مشاهده گر باهوش می تواند ناامنی ها یا آسیب پذیری هایی را که قربانی می خواهد آنها را به حداقل برساند یا از چشم کنجکاو پنهان کند کشف کند. روانپزشک به عنوان یک متخصص رفتار انسانی ، شروع به آزمایش دقیق مقاومت درونی و نیازهای قربانی می کند و در نهایت یک رابطه شخصی با قربانی ایجاد می کند.

ماسک سایکوپات - "شخصیتی" که با قربانی تعامل دارد - از دروغهایی ساخته شده است که برای فریب قربانی با دقت بافته شده اند. این ماسک ، یکی از بسیاری از موارد ، برای پاسخگویی به نیازهای روانی فردی و انتظارات از قربانی طراحی شده است. تعقیب یک طعمه ذاتاً درنده است. این اغلب منجر به آسیب جدی مالی ، جسمی یا روحی به شخص می شود. روابط سالم و واقعی بر اساس احترام و اعتماد متقابل و افکار و احساسات صادقانه مشترک بنا شده است. تصور غلط قربانی مبنی بر اینکه پیوند سایکوپاتیک دارای هر یک از این خصوصیات است ، دلیل موفقیت این دستکاری است.

3. مرحله فراق

مرحله جدایی زمانی شروع می شود که سایکوپات تصمیم بگیرد که دیگر قربانی بی فایده است. سایکوپات او را رها می کند و به سراغ قربانی بعدی می رود. در مورد روابط عاشقانه ، روانپزشک معمولاً قبل از ترک قربانی فعلی خود ، رابطه خود را با هدف بعدی تضمین می کند. گاهی اوقات یک سایکوپات همزمان دارای سه نفر است که با آنها معامله می کند - نفر اول اخیراً رها شده است و فقط در صورت شکست با دو نفر دیگر باقی می ماند. نفر دوم در حال حاضر یک قربانی است و قرار است در آینده نزدیک آنجا را ترک کند. و نفر سوم ، که روانپزشک از او خواستگاری می کند ، در انتظار جدایی از قربانی فعلی.

توصیه شده: