ترس غیر قابل توضیح ، فلج کردن اراده و حرکات شخص ، با ظاهر غیرمنتظره آن ترسیده و غیر منطقی و غیرقابل کنترل به نظر می رسد. این حملات وحشت می تواند مداوم و ناراحت کننده باشد. برای غلبه بر یک وضعیت ناخوشایند ، باید دلایل ظاهر آن را بدانید.
دستورالعمل ها
مرحله 1
نگرانی های ناخودآگاه که فرد در موقعیت های خاصی تجربه می کند و به مرور مرتب نمی شود ، می تواند به ترس غیرقابل کنترل و احساس درماندگی تبدیل شود. چنین وحشتی در شرایط خاص بوجود می آید و با مشکلات شخصی حل نشده در داخل همراه است. یک شخص ممکن است در ابتدا در صحبت در جمع احساس ناراحتی کند. بدون تلاش برای غلبه بر کمرویی طبیعی ، فرد به دنبال جلوگیری از سخنرانی در جمع است ، در حالی که تحلیل نمی کند از چه عواقب خاصی می ترسد. بعداً ، وضعیت نگران کننده وخیم تر شده و اعتماد به نفس یک فاجعه قریب الوقوع را بر می انگیزد. هر گونه ترس باید آگاه باشد.
گام 2
اگر فردی به فرار از مشکلات عادت کرده باشد ، با گذشت زمان قادر به تصمیم گیری در هر موقعیت غیر استاندارد نمی شود. هر چیز جدید و ناآشنایی او را گیج می کند و فرصت فعالیت فعال را از او می گیرد. عادت چشم بستن بر روی مشکلات می تواند منجر به لک و لک شود ، در صورتی که فرد هنوز مجبور به ایستادن برای خودش است. شما باید بتوانید بر مشکلات غلبه کنید.
مرحله 3
ترس می تواند به یک عادت تبدیل شود. از نظر فیزیولوژیکی ، فرد در هنگام ترس دچار هجوم آدرنالین در خون می شود. اگرچه حمله اضطرابی برای فرد یک وضعیت هشدار دهنده و دردناک است ، اما او همچنان به زنجیره خاصی از واکنشها در بدن خود عادت می کند. یک وضعیت تحریک آمیز منجر به ضربان قلب سریع ، تجربه طوفانی از احساسات و آرام شدن موارد زیر می شود. فرد نامتعادل ذهنی می تواند به ترس او وابسته شود و او را بخشی از شخصیت خود بداند. او شروع به فرض گرفتن شرایط می کند و تا حدی انتظار ادامه یافتن غم انگیز آن را دارد. چنین شخصی ، در اعماق روح خود ، به مقاومت خود در برابر آزمایش هایی که به دام او افتاده ، افتخار می کند.
مرحله 4
حملات هراس ویژگی افراد ناامن است که تمایل دارند با بدبینی به زندگی نگاه کنند و بیشتر روی موارد منفی تمرکز کنند. ترحم به خود ، عدم تمایل به اقدام ، کمک گرفتن از متخصصان منجر به این واقعیت می شود که شخص خودش خودش را به گوشه ای سوق می دهد. هنگامی که یک فکر منفی درخشید یا اخبار ناخوشایند را شنید ، به یک ترس هراسناک تبدیل می شود ، که بقیه زندگی شما را خراب می کند. فرد زندانی ترس خود می شود ، که شروع به کنترل او می کند و شرایط او را دیکته می کند. اگرچه با کمک یک متخصص واجد شرایط و خواست خود ، ترس را می توان شکست داد.