هر کس باید به ظاهر خود توجه کافی داشته باشد - این چیزی بیش از حد طبیعی است. اما گاهی این توجه به خودشیفتگی بیمارگونه و همراه با خودشیفتگی ناسالم تبدیل می شود که با گذشت زمان منجر به اختلاف کامل در روابط با جامعه می شود.
شکل گیری شخصیت از اوایل کودکی آغاز می شود ، زمانی که خودشیفتگی کودکان تنها بهانه ای برای محبت است و هیچ ترس والدین را ایجاد نمی کند. با این حال ، با گذشت زمان ، این به یک ویژگی شخصیتی تبدیل می شود و به مشکلی تبدیل می شود که فرد با آن به سادگی محکوم به تنهایی و سو mis تفاهم از سوی افراد دیگر است.
خودشیفتگی در درجه اول تحول شخصیت است. این یکی از انواع روانشناختی شخصیت است که به دلیل توجه بیش از حد به شخص خود ، با مشکلات زندگی شخصی و ارتباط با افراد اطرافش مشخص می شود. یافتن زبان مشترک با خودشیفته ها ، ایجاد خانواده و برقراری ارتباط معمول با شرایط برابر دشوار است.
علل خودشیفتگی
- والدین به کودک القا می کنند که بهترین است ، از هر راه ممکن موفقیت های کوچک او را تشویق می کنند و چشم خود را به روی شوخی های کوچک (و نه چندان) می بندند. کودکان در چنین خانواده هایی کاملاً خراب و بزرگ شده و کاملاً به حلالیت و مجازات خود اطمینان دارند.
- خودشیفتگی ممکن است راهی برای جبران کمبود عشق والدین در دوران کودکی و کودکی عادی باشد. از طریق خود هیپنوتیزم مداوم در مقاومت ناپذیری ، گل نرگس در خود تصویری از کمال خود تشکیل می دهد. علاوه بر این ، تمام تلاش های دیگران برای متقاعد کردن او در غیر این صورت فقط مسئله را تشدید می کند - فرد خودشیفته از جامعه دور می شود و در دنیای توهمات خودش عمیق تر می شود.
نشانه های خودشیفتگی
خودشیفتگی در مردان 2 برابر بیشتر از زنان خود را نشان می دهد. خودشیفتگی در روانشناسی تعریف زیر را دارد - تأکید بر شخصیت خودشیفته. افراد خودشیفته تمایل به خودخواهی ، بیهودگی و خودشیفتگی دارند. به عنوان رئیس ، آنها بیش از حد بی تفاوت هستند یا بیش از حد دقیق هستند. پیش از این ، چنین افرادی با رفتار و طرز رفتار خود ، که باعث تمسخر یا انزجار می شد ، از بین مردم برجسته می شدند. امروزه افراد تحصیل کرده بیشتری در بین آنها هستند که دارای مناصب بالا و خانواده های مرفه هستند. با این حال ، در پشت پرده سعادت و خودکفایی ، خودخواهی خودشیفته معمولی به وضوح آشکار می شود.
برای برقراری ارتباط عادی و آسان ، افرادی که از این نوع تأکید برخوردار هستند مناسب نیستند. پس از صحبت با آنها ، طعم تلخی از اتلاف وقت و افسردگی به وجود می آید. مردم ترجیح می دهند آنها را دور بزنند. خودشیفتگان نمی دانند چگونه همدلی کنند ، از خود مراقبت و حساسیت نشان دهند. تمام قدرت و توجه آنها فقط به خودشان معطوف است.
خودشیفتگان واقعی نسبت به کودکان ، حیوانات و افراد مسن نگرش منفی دارند - نسبت به هر کسی که نیاز به مراقبت و عشق دارد. با این حال ، آنها خودشان از داشتن افرادی در محیط زندگی خود که ترحم می کنند ، لطفاً آنها را حمایت و پشتیبانی نکنند.
انواع گل نرگس
روانشناسان 2 نوع برجسته سازی شخصیت خودشیفته را شناسایی کرده اند.
- گل نرگس کلاسیک. چنین افرادی معتقدند که خورشید فقط برای آنها می تابد. مردم زیبا و باهوش تر از کل دنیا. آنها به خود اجازه می دهند مورد علاقه و تحسین قرار گیرند. آنها با تمام وجودشان لطف بزرگی به این دنیای ناقص می کنند.
- گل نرگس "ناامن". آنها فقط از این نظر متفاوت هستند که فقدان اطمینان مداوم نسبت به خود و نقاط قوت خود را احساس می کنند. در همه چیز ، آنها باید تأیید اهمیت خود را ببینند. نمونه بارز این پدیده ، برخی از ستارگان مدرن است: هرچه طرفداران و تحسین کنندگان بیشتری داشته باشند ، "تاج" آنها محکم تر است.
درمان خودشیفتگی
درمان خودشیفتگی لازم نیست ، زیرا این یک آسیب شناسی نیست بلکه یک ویژگی شخصیتی است. اما اگر مقیاس "تب ستاره ای" فرد خودشیفته از قبل از همه نوع مرزها فراتر رفته باشد ، درمان رفتاری توصیه می شود.
برای خودشیفتگان تأیید کمال خود بسیار مهم است. اگر آنها تحسین کافی از خارج را برای شخص خود دریافت نکنند ، این می تواند به یک شکل بسیار شدید افسردگی منجر شود.
در دوران نوجوانی ، شروع خودشیفتگی می تواند منجر به رفتارهای جنسی غیرطبیعی شود ، که اغلب به صورت خودارضایی نوجوان ظاهر می شود. در مورد خودشیفتگان ، خودارضایی جلوه ای از جذب جنسی به خود است. حتی در صورت داشتن خانواده های تمام عیار و داشتن یک زندگی جنسی منظم ، چنین افرادی دیگر نمی توانند رضایت خود را به طور کامل کنار بگذارند.