مکانیسم های دفاع روانشناختی چیست: مختصر و با کلمات ساده

فهرست مطالب:

مکانیسم های دفاع روانشناختی چیست: مختصر و با کلمات ساده
مکانیسم های دفاع روانشناختی چیست: مختصر و با کلمات ساده

تصویری: مکانیسم های دفاع روانشناختی چیست: مختصر و با کلمات ساده

تصویری: مکانیسم های دفاع روانشناختی چیست: مختصر و با کلمات ساده
تصویری: مکانیسم دفاعی انکار - آموزش روانشناسی در یک دقیقه 2024, نوامبر
Anonim

ما تعریفی از مفهوم "مکانیسم های دفاع روانشناختی" ارائه می دهیم ، عملکردها و انواع مکانیسم های دفاعی را تجزیه و تحلیل می کنیم. ما به س questionsالات پاسخ می دهیم: "چه زمانی و چرا مکانیسم های دفاعی روشن می شوند؟" ، "آیا مکانیسم های دفاعی روان خطرناک هستند؟"

مکانیسم دفاع روانشناختی یک مدل ناخودآگاه از رفتار است که فرد را از آسیب روانی محافظت می کند
مکانیسم دفاع روانشناختی یک مدل ناخودآگاه از رفتار است که فرد را از آسیب روانی محافظت می کند

مکانیسم های محافظت روانی از شخص فیوزهای داخلی است که از روان در برابر آتش محافظت می کند. وقتی تنش درونی چنان شدید می شود که فرد در شرف «پرواز مانند فاخته است» ، مکانیسم دفاع شخصیت فعال می شود. از فرد در برابر درد ، آسیب ، احساسات و احساسات منفی محافظت می کند.

عملکرد مکانیسم های دفاع روانشناختی

مکانیسم های دفاع روانشناختی (MPS) با تعارضات درون فردی به حفظ تعادل درونی ، کاهش استرس و اضطراب در دوره های دشوار زندگی کمک می کنند. به عنوان مثال ، هنگامی که شخصی به شدت چیزی را می خواهد ، اما نمی تواند آن را بدست آورد ، پس خود را متقاعد می کند که واقعاً نمی خواست. سازوکار دفاعی منطقی سازی به این ترتیب کار می کند.

مثالی از سازوکار دفاعی دیگر: فرد خودش را به خاطر برخی خواسته ها شرمنده می کند و بنابراین خیلی زود خودش را متقاعد می کند که این خواسته های او نیست بلکه خواسته های شخصی است. فرافکنی به این ترتیب کار می کند.

و اگر شخصی واقعاً نمی خواهد درخواست کسی را برآورده کند ، زیرا در سیستم ارزشی وی نمی گنجد یا با خواسته ها و اعتقادات او مطابقت ندارد ، او دائماً آن را فراموش می کند. این نمونه ای از ازدحام جمعیت است.

بیایید انواع را با جزئیات بیشتری تجزیه و تحلیل کنیم.

انواع مکانیسم های دفاع روانشناختی

تقسیم یکی از مکانیسم های دفاعی روان است
تقسیم یکی از مکانیسم های دفاعی روان است

روانشناسی حدود 50 نوع دفاع روانی از فرد را می شناسد. بیایید به طور خلاصه محبوب ترین ها را شرح دهیم:

  1. تصعید تغییر مسیر مجدد هر انرژی ناخودآگاه به یک کانال تولیدی و قابل قبول از نظر اجتماعی است. به عنوان مثال ، شخص تمایل جنسی راضی نشده را به سمت خلاقیت سوق می دهد.
  2. انکار - نادیده گرفتن پدیده های نامطلوب. "اگر من مشکلی را نمی بینم ، آنجا نیست."
  3. سرکوب (سرکوب ، سرکوب) - "فراموش کردن" یک واقعه آسیب زا. به عنوان مثال ، شخصی از پدر الکلی و ظالم خاطره ای ندارد. سرکوب کامل و جزئی است.
  4. جانشینی - هدایت انرژی از یک شی inac غیرقابل دسترسی به یک شی access قابل دسترسی. به عنوان مثال ، همسر از شوهر خود رنج می برد ، نمی تواند با او مقابله کند و کودک را خرد می کند (پرخاشگری که متوجه شوهرش می شود را به سمت او سوق می دهد).
  5. منطقی سازی عبارت است از جستجوی توضیحی منطقی برای آنچه باعث عواطف و احساسات منفی می شود. به عنوان مثال ، یک مرد تقلب رفتار خود را اینگونه توضیح می دهد: "تعدد زوجات در همه مردان ذاتی است." P. S. بحث باید برای این شخص قانع کننده به نظر برسد و از نظر او منطقی به نظر برسد. در درک دیگران ، این بحث ممکن است شبیه یک افسانه ، داستان باشد.
  6. فرافکنی انتقال خصوصیات ناخواسته فرد (عواطف ، احساسات ، تجربیات ، خواسته ها ، اهداف ، انگیزه ها و …) به افراد دیگر است. به عنوان مثال ، شخصی قادر به خیانت و متمایل به دنبال منافع شخصی در همه چیز ، دیگران را به فریب ، خودخواهی و تجارت متهم می کند.
  7. Introjection (شناسایی) تصاحب کیفیت دیگران است. به عنوان مثال ، کودکی که قادر به پذیرفتن ایده بد بودن مادرش نیست و او را دوست ندارد ، خود را به بد بودن متقاعد می کند (به همین دلیل مادرش او را مجازات می کند).
  8. Somatization یعنی دور شدن از مشکلات و منفی نگری به سمت بیماری. به عنوان مثال ، قبل از یک جلسه مهم و دردناک با یکی از اقوام ، فرد بیمار می شود (به همین دلیل نمی تواند به جلسه برود).
  9. آموزش واكنشي ، جايگزيني يك خواسته واقعي (احساسي شرم آور ، انگيزه ترسناك و غيره) با يك خواسته كاملاً مخالف است. به عنوان مثال ، مردی که عاشق همسر یکی از دوستانش می شود ، خود را متقاعد می کند که او نه تنها نسبت به او بی تفاوت نیست ، بلکه نفرت انگیز است. او عشق را جایگزین نفرت ، انزجار می کند.
  10. رگرسیون بازگشت به مرحله قبلی رشد ، عقب نشینی در واکنشهای کودکان است. به عنوان مثال ، کودکی که یک کار عالی را با یک گلدان انجام داد ناگهان (بعد از بیماری مادر) فراموش کرد که چگونه این کار را انجام دهد.
  11. روشنفکری - عقب نشینی در استدلال انتزاعی ، علمی ، جدا شدن احساسات و سردی. به عنوان مثال ، فردی که از تنهایی رنج می برد اغلب فلسفه می زند: «همه مردم تا حدی تنها هستند. ارتباط یک توهم است. روابط در تلاشند تا از دست خود فرار کنند. به هر ترتیب ، دیر یا زود همه ما تنها می مانیم."
  12. انزوا (تقسیم) - قطع بخشی از شخصیت. به عنوان مثال ، یک شخص هرگونه عملی را که دوست ندارد به آلتره خود می اندازد: سو abuse مصرف الکل ، عصبانیت خشم یا چیز دیگری.
  13. تثبیت - تثبیت در یک احساس خاص ، موضوع یا شی ، هدف و غیره به عنوان مثال ، یک فرد عادت دارد که با پرخاشگری (جسمی ، کلامی) به هر انتقادی پاسخ دهد.
  14. جبران خسارت ، پوشاندن مجتمع ها از طریق توسعه کیفیت های دیگر یا دستیابی به توانایی های برجسته در زمینه های دیگر است. به عنوان مثال ، فردی با عقده حقارت و بی فایده ای با پیروزی در مسابقه چیزهای مادی سعی در ادعای خود و تسکین درد خود دارد. به عنوان مثال ، افرادی که سطح درآمد کمی دارند ، آخرین مدلهای تلفن را به صورت اعتباری بیرون می کشند و سپس به آنها "پرداخت" می کنند.
  15. خویشتنداری - اجتناب از موقعیت هایی که با ضربه همراه است. به عنوان مثال ، شخصی با آسیب رد که از ترس دوباره ترک می شود ، روابط صمیمی را رها می کند.
  16. واکنش - پخش مجدد حوادث آسیب زا (از جمله از طریق آهنگ ها ، فیلم ها یا موارد مشابه) برای از بین بردن تنش. این یک مکانیسم سالم است که واقعاً به شما کمک می کند تا از طریق ضربه و تسکین درد کار کنید.

برخی از این مکانیسم ها زیرگروه هستند. به عنوان مثال ، نه نوع خردورزی وجود دارد: بی تفاوتی ، خود فریبی ، بی اعتبار کردن قربانی یا هدف ، منطقی سازی مستقیم و غیرمستقیم ، پیش بینی کننده و مرتبط ، برای خود و دیگران.

وقتی مکانیسم دفاعی روان روشن می شود

مکانیسم دفاعی روان در پاسخ به یک شوک عاطفی شدید روشن می شود
مکانیسم دفاعی روان در پاسخ به یک شوک عاطفی شدید روشن می شود

روان ، مانند هر سیستم برای ثبات تلاش می کند. بنابراین ، اگر شخصی خودش نتواند آگاهانه با منفی انباشته شده روی او کنار بیاید (ترس ، گناه یا شرم ، عصبانیت ، پرخاشگری و موارد دیگر) ، این شامل دفاع های ناخودآگاه می شود و در نتیجه خود را نجات می دهد.

فعال سازی و غیرفعال سازی مکانیسم های محافظتی ناخودآگاه و برخلاف میل فرد صورت می گیرد. به عنوان یک کمک کوتاه مدت ، این گزینه از روان ما مفید است (همه مکانیسم های دفاعی دارند ، فعال سازی آنها طبیعی است). با این حال ، اگر شخصی اغلب در شرایط آسیب زا قرار بگیرد ، دفاع به رفتار معمول او تبدیل می شود و این در حال حاضر غیر عادی است. به عنوان مثال ، رگرسیون به infantilism ، جایگزینی به الکل یا اعتیاد به کار و …

فروید معتقد بود که فقط تصعید مکانیسم مثبت دفاع روانی است و با خطر همراه نیست. همه مکانیسم های دیگر خطرناک هستند و اگر به طور مکرر استفاده شوند مخرب هستند. آنها باید با استراتژی های رفتاری آگاهانه جایگزین شوند.

توصیه شده: