3 داستان موفقیت شایسته سازگاری

فهرست مطالب:

3 داستان موفقیت شایسته سازگاری
3 داستان موفقیت شایسته سازگاری

تصویری: 3 داستان موفقیت شایسته سازگاری

تصویری: 3 داستان موفقیت شایسته سازگاری
تصویری: When Is The Rapture? 3. Answers In 2nd Esdras 17 2024, دسامبر
Anonim

راه موفقیت هرگز آسان نیست. قبل از صعود به قله ، باید چندین بار سقوط کنید. برای کنار آمدن با شکست ها و عبور از موانع ، صبر و شهامت لازم است. ما باید سخت کار کنیم اما نتایج ارزش آن را دارد. و چندین داستان وجود دارد که تأیید عالی این موضوع است.

برای موفقیت مبارزه کنید
برای موفقیت مبارزه کنید

معروف ترین نجار

در تاریخ 25 مه 1977 ، فیلم جنگ ستارگان جورج لوکاس اکران شد. هریسون فورد یکی از شخصیت های اصلی را بازی کرد. برای به دست آوردن یک نقش ستاره ای ، یک بازیگر فوق العاده مجبور بود تحقیرهای کارگردانان را تقریباً 10 سال تحمل کند.

هریسون فورد به مدت 2 سال تلاش کرد هالیوود را فتح کند. اما مدیران متوجه او نشده اند. رویای حرفه بازیگری تقریباً وقتی ناخوشایند هریسون فورد "نامناسب" خوانده شد ناپدید شد.

بازیگر هریسون فورد
بازیگر هریسون فورد

هریسون تصمیم گرفت حرفه بازیگری خود را رها کند و نجاری شد. او 8 سال دیگر برای آنها کار کرد. هنوز هم او فیلمبرداری را به طور کامل کنار نگذاشت. او به حضور در اکران ها ادامه داد و نقش های پرفروش دریافت کرد. من اغلب از گروه فیلمبرداری می شنیدم که اصلاً مناسب نقش های اصلی نیست.

هریسون با بازی در نقش اصلی خود … ساخت طبقه ای جعلی در دفتر فرانسیس کوپولا. در آنجا بود که جورج لوکاس به او برخورد کرد.

هریسون پیش از این در گرافیتی به کارگردانی لوکاس بازی کرده بود. اما جورج برای فیلم جدید خود "جنگ ستارگان" به دنبال بازیگران کاملاً متفاوتی بود. و من قصد نداشتم کسانی را که در "گرافیتی" بازی کرده اند ببرم. با این حال ، او برای فورد استثنا قائل شد. اینگونه بود که هان سولو هریسون فورد ظاهر شد. و بعد از مدتی ، بینندگان قهرمان ما را در قالب ایندیانا جونز دیدند.

برای موفقیت مبارزه کنید

فیلم "راکی" برای سیلوستر استالونه یک موفقیت بزرگ بود. برای رسیدن به موفقیت چشمگیر ، بازیگر مجبور شد مسیر بسیار دشواری را طی کند.

وی تا سن 24 سالگی تقریباً در تمام استودیوهای فیلم در نیویورک گشت و گذار می کرد. وی 5-6 بار از هر استودیو بازدید کرده است. و دائماً او را بیرون می کردند. دلایلی که سیلوستر نتوانست نقش اصلی را داشته باشد ، ظاهر غیر استاندارد و اختلال گفتاری بود.

سیلوستر استالونه بازیگر اکشن
سیلوستر استالونه بازیگر اکشن

اگر او در فیلم ها بازی کرد ، پس در جمع. به موازات این ، او به عنوان پاک کننده قفس در باغ وحش کار می کرد.

یک روز ، وقتی در کتابخانه نشسته بود ، کتابی را دید - زندگی نامه ادگار پو. سیلوستر پس از خواندن تصمیم گرفت نویسنده شود. او شروع به نوشتن متن کرد. اما هیچ کس آنها را خریداری نکرده است. سیلوستر برای فروش 1 فیلمنامه به قیمت 100 دلار ، چند ماه به طور مداوم نوشت. اما این منجر به موفقیت نشد. متن های زیر هنوز برای هیچ کس مفید نبودند.

حتی پول برای پرداخت اجاره نیز وجود نداشت. بنابراین ، جواهرات همسرش را فروخت. او این کار را مخفیانه انجام داد ، به همین دلیل سرانجام ازدواج به هم خورد. اما این هم کمکی نکرد. بنابراین مجبور شدم سگ محبوبم را بفروشم. همانطور که سیلوستر گفت ، او آنقدر سگ را دوست داشت که حتی در آن لحظه گریه کرد.

سیلوستر دچار یک افسردگی جدی شد. یک بار ، برای اینکه به نوعی از بین برود ، در یک مسابقه بوکس شرکت کرد. و بعد از 2 روز فیلمنامه فیلم "راکی" را نوشت و آن را به قیمت 25 هزار دلار فروخت. فکر می کنید بعد از آن چه کاری انجام داد؟ درست است ، من سگم را خریدم. من 15 هزار دلار برای آن هزینه کردم. به هر حال ، در فیلم سیلوستر با مورد علاقه خود بازی کرد.

این فیلم موفقیت چشمگیری داشت. و از آن لحظه به بعد ، حرفه سیلوستر استالونه اوج گرفت.

دوستی با آینه

هیچ چیز در کودکی پیش بینی نمی کرد که جیم کری به یک بازیگر موفق و مشهور تبدیل شود. خانواده اش ثروتمند نبودند. و خود جیم دائما از ترس رنج می برد. والدین او سیگاری های سنگینی بودند و جیم می ترسید که آنها بمیرند. ترس به حدی بود که وقتی پدر و مادرش را در حال سیگار کشیدن دید ، اغلب خود را در دستشویی حبس کرده و گریه می کرد.

جیم هیچ دوستی نداشت. او تقریباً تمام اوقات فراغت خود را در اتاقش جلوی آینه گذراند. جیم عاشق چهره سازی ، چهره پردازی بود. در 10 سالگی ، او استادانه صاحب چهره خود شد.پس از مدتی ، جیم نامه ای را در برنامه کارول برنت نوشت و در آن فرصت خواست تا ویترین های کمدی خود را به نمایش بگذارد. اما او رد شد.

کمدین جیم کری
کمدین جیم کری

و سپس پدرم شغل خود را از دست داد. جیم مجبور به ترک تحصیل و استخدام شد. اما وضعیت مالی خانواده بهبود نیافت. آنها ابتدا خانه خود را از دست داده و به زندگی در یک کاروان نقل مکان کردند. و سپس آنها وانت را گم کردند. مدتی یک خانواده 6 نفره در یک چادر زندگی می کردند.

با وجود این ، او سعی کرد قلب خود را از دست ندهد. او مردی بازیگوش و سرزنده بود.

وقتی او 16 ساله بود ، جیم روی صحنه رفت. اینگونه بود که اولین حضور وی به عنوان یک کمدین اتفاق افتاد. این یک شکست بود. اما چگونه این می تواند جلوی جیم را بگیرد؟ وی به اجرای خود ادامه داد.

چند ماه بعد ، مرد سرسخت مورد توجه رادنی دنگرفیلد impresario قرار گرفت. او برای کمدین جوان تور برگزار کرد. به لطف این ، جیم ابتدا وارد تئاتر کمدی شد و سپس به کلی مشهور شد. فیلم سینمایی «آس ونتورا. جستجوی حیوانات خانگی”. فیلم "ماسک" شهرت بیشتری کسب کرد.

نه افراد نزدیک و نه فقط آشنایان نمی دیدند که جیم در افسردگی جدی است. او عادت دارد که تمام احساسات منفی را درون خود نگه دارد. و بازیهای شیطانی جلوی آینه فقط به او در این امر کمک کرد. او هنوز سعی می کند تمام مشکلات گذشته را با شوخ طبعی به یاد بیاورد. اما گاه و بیگاه در مصاحبه ها ، یادداشت های غم انگیز می لغزند و مشخص می شود که کودکی جیم خوش نبود.

توصیه شده: