هرکسی در ذهن خودش است. شاید مردم در اصل ساخته شده اند تا دیدگاه های خود را در مورد زندگی و عقاید در مورد جهان اطراف خود داشته باشند. افرادی که دیدگاه مشابهی دارند ، با افراد متفاوت - مخالف ، دوست می شوند. و این طبیعی است ، در غیر این صورت زندگی به ملالت اتوپیایی تبدیل می شود.
با این حال ، مردم غالباً از پذیرفتن احتمال وجود دیدگاههای دیگر امتناع می ورزند و آنها را به عنوان پیشینی نادرست می پذیرند. آنها لجباز هستند و سعی می کنند ثابت کنند که فقط نظر آنها درست است و حق وجود دارد ، که باعث خشم گفتگو کنندگان و دیگران می شود.
منطقی نیست که بگوییم این وضعیت بر کسی تأثیر نگذاشته است. تظاهرات منشأ ذاتی همه ، به ویژه کمال گرایان است.
با این حال ، شما نباید شخص را فقط بخاطر اشتیاق به سیگار کشیدن سرزنش کنید ، زیرا این سیگار باعث راحتی و رضایت او می شود. برای ترساندن فرد سیگاری می توانید به تصاویر ریه های سوخته متوسل شوید ، اما نباید جدی تصور کنید که او آن را بپذیرد و اصلاح کند. تنها نتیجه گیری برای وی این خواهد بود که ارزش دارد زمان بسیار کمتری با مبلغ صرف شود ، در غیر این صورت هر از گاهی تکرار می شود.
وقتی مردم بلند صحبت می کنند ، انتظار نداشته باشید که طرف مقابل به راحتی توصیه های او را بپذیرد و آنها را دنبال کند. این حداقل احمقانه است. اگر به هر دلیلی ، چنین شرایطی اتفاق افتاده باشد ، فقط می توان یک نتیجه گرفت: حریف هنوز از نظر شخصیتی بالغ نشده است.
یک واقعیت جالب این است که اغلب دیدگاه های افراطی در مورد شرایط می تواند به ما یاد دهد و مهمتر از همه ، ما را در زندگی نجات می دهد. به عنوان نمونه می توان به جایگزینی اشاره کرد.
به طور کاملاً فرضی ، می توانیم فرض کنیم که اکثریت قریب به اتفاق یک شر جهانی را در او ببینند. با این حال ، بسیاری از مادران بی فرزند که به هر دلیلی توانایی فرزندآوری را از دست داده اند ، این فرصت را آخرین فرصت برای زندگی شاد و سعادت خانوادگی می دانند.
از تمام موارد بالا ، این تز به شرح زیر است: شما نباید سعی کنید نظر شخص دیگری را مطابق با نظر خود تغییر دهید. باید تحمل بیشتری نسبت به دیگران داشته باشید. شاید آن وقت یک دانه خوبی در دنیا وجود داشته باشد.