چگونه زمان را تسلیم کنیم

چگونه زمان را تسلیم کنیم
چگونه زمان را تسلیم کنیم

تصویری: چگونه زمان را تسلیم کنیم

تصویری: چگونه زمان را تسلیم کنیم
تصویری: تسلیم شدن و رها کردن یعنی چی؟ کی باید تسلیم بشیم و کی باید تلاش کنیم ؟ 2024, نوامبر
Anonim

ما مدام از کمبود وقت شکایت داریم. این به ویژه توسط ساکنان شهرهای بزرگ به شدت احساس می شود. اما آیا تا به حال فکر کرده اید که شاید ما فقط نمی دانیم چگونه آن را به درستی خرج کنیم؟ بیایید سعی کنیم بفهمیم ساعت چند است؟

چگونه زمان را مدیریت کنیم
چگونه زمان را مدیریت کنیم

زمان به واحدهای متداول تقسیم می شود. فردی که قوانین طبیعت و چرخه ماهیت پدیده های آن مانند تغییر روز و شب ، فصل ها ، فاز ماه قابل مشاهده از زمین را مطالعه کرده ، واحدهای اندازه گیری متعارفی را ایجاد کرده است. به این ترتیب یک روز ظاهر شد ، تقسیم به ساعت ، یک ساعت به دقیقه ، یک دقیقه و نه ثانیه. یک هفته نیز ظاهر شد ، یک ماه ، یک دهه ، یک چهارم ، یک سال ، یک قرن و غیره ظاهر شد.

و این دقیقاً اتفاق افتاده است ، اما ما با کمک این واحدهای جهانی همه چیز را اندازه می گیریم. ما زمان صرف شده در محل کار ، مدت زمان خواب ، استراحت ، تعطیلات ، تعطیلات ، غذا ، سالن بدن سازی و غیره را اندازه گیری می کنیم. زندگی خودش به این دوره های زمانی تقسیم می شود. ما می دانیم که چه تعداد از افراد باید در مهد کودک باشند ، چه تعداد در مدرسه ، م instسسه ، چه تعداد کار باید انجام دهند ، چه زمانی باید بازنشسته شوند و حتی چه موقع تقریباً باید بمیرند. معلوم می شود که انسان خود این الگو را خلق کرده و خود برده آن شده است.

سیستم همه چیز را تعیین می کند - زمان صرف شده در محل کار ، جاده ، ناهار. زمان ورود قطار ، هواپیما ، قطار برقی. زمان رسیدن ، میانگین زمان سفر ، متوسط زمان ، در ترافیک ، آسانسور ، مسواک زدن ، شستن ظرف ها و … همه زندگی فقط اعداد است! ما میانگین محاسبه ایستای همه چیز در جهان را می دانیم. ما حتی از میانگین مدت زمان رابطه جنسی هم اطلاع داریم. میانگین زمان فیلم ها و آهنگ های موسیقی. میانگین زمان صرف مطالعه کتاب هر شخص با استفاده از سیستم اندازه گیری های ساکن متوسط به سطح اعداد پیش پا افتاده می رسد. تقریباً چیزی از فردیت باقی نمی ماند - هر یک فقط یک حسابی یک رایانه الکترونیکی است!

اما این دانش برای ما آسانتر نیست ، و نه بدتر. البته می توانیم ساعت را از پنجره به بیرون پرتاب کنیم ، ساعت را در تلفن ، در رایانه ، در مایکروویو ، در یخچال ، در ماشین تنظیم کنیم. اما حتی اگر به سوابق زمانی رسیدها ، بلیط پارکینگ ، ساعت های پشت بام ، صفحه نمایش تلویزیون توجه نکنیم ، زندگی ما به هرج و مرج تبدیل می شود. ما قادر به کار نخواهیم بود ، با کسانی که با آنها توافق کرده ایم دیدار نخواهیم کرد ، قادر به گرفتن هواپیما به دریای گرم نخواهیم بود و ضرر خواهیم کرد. به طور کلی ، ما کاملاً قادر به تعامل در جامعه نخواهیم بود.

زمان در مسیر نابخشودنی خود می رود. نمی توان جلوی آن را گرفت ، نمی توان آن را تسریع کرد. زمان به موازات ما زندگی می کند - ما یا با آن سازگار می شویم یا همیشه دیر به آن می رسیم - سعی می کنیم عقب بیفتیم. زمان چیزی است که به ما بستگی ندارد - ما به آن وابسته هستیم. هر کاری که بکنیم ، هر چه تلاش کنیم ، نمی توانیم هر از گاهی فرار کنیم. فقط برای انطباق با آن باقی مانده است. یا به عبارت دیگر ، کنترل زمان را در دست بگیرید.

کنترل زمان به معنای استفاده از این واحدهای متعارف برای کنترل مطلق موجود متعارف است. این به معنای استفاده از زمان برای اهداف خاص خود است.

آیا می دانید سی دقیقه در روز می تواند شما را میلیونر کند؟ یا آیا ده دقیقه در روز شما را به مقاومت ناپذیرترین زن تبدیل می کند؟ یا مطمئن ترین مرد؟ یا روزی سی دقیقه دیگر به هماهنگی دنیای درونی خود می روید؟

و موضوع بسیار ساده است و از کم شروع می شود. ابتدا با استفاده از ساعت و زنگ ساعت به خود یاد دهید که همزمان بلند شوید و بخوابید. یا اگر هنوز هم مشکل است ، هر روز پانزده دقیقه وقت بگذارید تا آپارتمان را تمیز کنید.

پانزده دقیقه ، نه بیشتر ، نه کمتر - پانزده دقیقه را روی ساعت علامت گذاری کنید و یک هدف تعیین کنید - برای مثال ، شستن کفها. خوب ، روز بعد هدف این است که وان را برای درخشش تمیز کنیم. روز بعد یخچال را بشویید ، یا پنجره آشپزخانه را بشویید ، یا فرش را تمیز کنید ، یا ظروف را بشویید.دو هفته دیگر آپارتمان شما می درخشد و برق می زند! وقتی دیگر نمی دانید چه کاری باید انجام دهید ، تمام وسایل موجود در کمد ملافه را مرور کنید یا کفش های قدیمی خود را مرتب و دور بیندازید. بنابراین ، در طی پانزده دقیقه در روز در هر ماه ، آپارتمان ، خانه شما به یک لانه تمیز و آراسته تبدیل می شود ، که در آن تفکرات جدید الهام بخش و ایده های خود به خود می آیند.

بنابراین ، با هر چیز دیگری - هدفی را انتخاب کنید ، سپس کاری را که به شما داده شده است انجام دهید ، اما وقت خود را پیدا نکردید. پنج دقیقه در روز دقیقاً نه صبح برای مراقبه - لطفا! اکنون شما به مدت پنج دقیقه در روز به مرکز وجود خود نزدیک و نزدیکتر می شوید. ده دقیقه در روز برای آشکار کردن ذات زنانه - لطفا - ساعت هشت و ده دقیقه ، یک رقص پرشور با موسیقی مورد علاقه خود را به ایده آل خود اختصاص داده است. شما می خواهید ثروتمند شوید - لطفاً - سی دقیقه در روز ، کنترل درآمد و هزینه ها ، مشاهده قیمت سهام ، مشاهده سرمایه گذاری های جدید ، افتتاح یک تجارت جدید ، معرفی فن آوری های جدید توسعه.

برای خلاقیت روزانه نیم ساعت وقت بگذارید. نیم ساعت برای کاری که مدتهاست می خواهید انجام دهید ، اما هرگز وقت آن را پیدا نکردید. دقیقاً سی دقیقه بدون اینکه حواس شما پرت شود. اوقات شخصی خود را در مقابل خانواده تنظیم کنید تا کسی شما را آزار ندهد و با آرامش کاری را انجام دهید که مدتهاست می خواهید انجام دهید. نقشه کشی ، گلدوزی ، مدل سازی. خواهید دید که نیم ساعت کافی نیست ، اما غیرت نداشته باشید - تا فردا وقت بگذارید و ببینید که برای ادامه پروژه خلاقیت خود ، هر روز چگونه تلاش خواهید کرد تا به این "نیم ساعت" که مدتها در انتظار آن بود نزدیک شوید.

بنابراین ، چیز بزرگی از چیزهای کوچک رشد می کند. یا "برای فردا" تمام زندگی من به تعویق افتاده است و گرد و غبار را در چمدان های قدیمی جمع می کند ، یا اینکه فردا با "پنج دقیقه" شروع می شود و هرگز تمام نمی شود.

در پایان ، زمان کنترل شده به طور متعارف ما را تعیین نمی کند ، یا به طور قاطع چارچوب رشد موجود را به ما نشان می دهد ، و شخص خود با استفاده از چارچوب زمان محدود ، پتانسیل خود را تا بی نهایت گسترش می دهد. و اگر از نظر معنوی رشد کند ، زندگی خود فراتر از زمان می رود و ادامه می یابد ، بی نهایت از انحنای زمان و مکان استفاده می کند تا مرزهای آگاهی و حوزه های نفوذ در زندگی و آنچه فراتر از زندگی است را گسترش دهد.

توصیه شده: