هنگامی که فرد از سنین جوانی به سنین بالغ می رود ، مرحله "ارزیابی مجدد ارزش ها" را آغاز می کند. بسیاری از مردان دقیقاً دستاوردهای خود ، انطباق آنها با اهداف و رویاهای جوانی را تجزیه و تحلیل می کنند و اغلب خود را ناامید می کنند. بسیاری از خانم ها نگران این هستند که دیگر مانند گذشته زیبا و لاغر نیستند. هنگامی که کودکان بزرگ از خانه والدین خارج می شوند ، اغلب به اصطلاح "سندرم لانه خالی" اضافه می شود. نتیجه این بحران بدنام میانسالی است. ویژگی های اصلی آن چیست؟
علائم بحران میانسالی در مردان
برخی از مردان تحریک پذیر ، عصبی ، گزیننده می شوند. غالباً با عینیت به آنها خیانت می شود ، می توانند به دلیل یک چیز کوچک ، با بی احتیاطی بر سر بستگان و دوستانشان بیفتند.
با این حال ، آنها همچنین می توانند بی احساس شوند ، نسبت به همه آنچه آنها را احاطه کرده است ، بی تفاوت باشند. آنها اغلب تنبل می شوند.
همچنین ، غیر معمول نیست که مردانی که در طول بحران میانسالی به فکر شکست خود ، عدم تحقق ، تغییر شغل بدون دلیل مشخص می افتند ، به دنبال یک سرگرمی جدید می روند ، شروع به انجام کار اساسی جدید می کنند (حتی آنهایی که در آن آنها قبلاً کوچکترین علاقه ای نشان نمی دادند).
به عنوان مثال ، یک "تکنسین" متقاعد شده می تواند در زمینه نقاشی ، ادبیات تلاش کند و یک انسان گرای برجسته می تواند مبلمان خانگی را شروع کند.
یک مرد همچنین ممکن است ناگهان درگیر گردشگری شدید ، ورزش های خطرناک ، پرش با چتر یا پرواز با هواپیمای آویزان شود. هرچند چندی پیش او در مورد چنین مشاغلی منفی صحبت کرد و افرادی را که به نظر او جان خود را بیهوده به خطر می انداختند ، محکوم کرد.
گاهی اوقات یک مرد (در صورت تأمین مالی) با وجود اینکه نیازی به چنین تکنیکی نبود ، یک ماشین گران قیمت خریداری می کند. این نشانه آن است که او می خواهد از نظر ذهنی به سالهای جوانی خود برگردد ، زمانی که بسیاری آرزوی چنین خریدهایی را دارند!
در مواردی که مرد دچار یک بحران میانسالی بسیار دشوار است ، می تواند به دنبال آن برود تا تمام زندگی خود را کاملا تغییر دهد. به عنوان مثال ، ترک خانواده ، مهاجرت به محل زندگی جدید ، ثبت نام در یک کار چرخشی یا اعزامی فقط برای دور بودن از خانه.
بحران میانسالی چگونه در زنان بروز می کند؟
علامت اصلی چنین بحرانی در میان جنسهای جوان ، وسواس در ظاهر آنها است. یک زن شروع به توجه ویژه به مدل مو ، آرایش ، مراقبت از پوست ، کمد لباس می کند ، زمان بیشتری را جلوی آینه می گذراند و خیلی بیشتر به آرایشگر یا آرایشگر می رود. او از این فکر که دیگر زیبایی ، هماهنگی ، خاصیت ارتجاعی پوست دیگر وجود ندارد ، عصبی است و نگران است که آیا شوهر یا شریک زندگی او نسبت به او سرد شود. حتی یک شوخی بی ضرر در مورد ظاهر او می تواند اشک شما را ناراحت کند و در شدیدترین موارد حتی منجر به افسردگی شود. در این دوره بود که زنان به امید بازگشت جوانی و زیبایی سابق خود به جراح پلاستیک روی می آورند.