چگونه می توان از یک بحران میانسالی بدون خسارات مهلک جان سالم به در برد

چگونه می توان از یک بحران میانسالی بدون خسارات مهلک جان سالم به در برد
چگونه می توان از یک بحران میانسالی بدون خسارات مهلک جان سالم به در برد

تصویری: چگونه می توان از یک بحران میانسالی بدون خسارات مهلک جان سالم به در برد

تصویری: چگونه می توان از یک بحران میانسالی بدون خسارات مهلک جان سالم به در برد
تصویری: #سوژه (30): بحران میانسالی، حجت الاسلام مسعود بهنام، کربلا، 1438 ق 2024, نوامبر
Anonim

بحران میانسالی برای یک فرد و عزیزانش یک آزمایش سخت است. باید به عنوان یک پدیده موقتی در نظر گرفته شود. مقاله تعریفی از بحران ، ویژگی ها و علائم آن ارائه می دهد. توصیه های عملی به افراد مبتلا به این بیماری و محیط نزدیک آنها کمک می کند تا این دوره را بدون خسارات مهلک پشت سر بگذارند.

چگونه می توان از یک بحران میانسالی بدون خسارات مهلک جان سالم به در برد
چگونه می توان از یک بحران میانسالی بدون خسارات مهلک جان سالم به در برد

بحران میانسالی نوعی بحران معنوی است که در سن بلوغ اجتماعی و جسمی رخ می دهد. در تجلیات آن ، شبیه بحران معنای زندگی است. تفاوت در ویژگی سن است. به معنای وجود در هر دوره از زندگی فکر کنید.

بحران چیست

این وضعیتی است که استراتژیهای زندگی و الگوهای رفتاری قبلی و همچنین اصول جهان بینی ، ارتباط خود را از دست داده و از کار می افتند. تلاش برای زندگی به روش قدیمی محکوم به فنا است ، و فقط جلوه های آن را تشدید می کند.

چه کسی مستعد بحران میانسالی است

بیشتر اوقات ، آنها افراد کاملاً ثروتمند و موفق از هر دو جنس هستند. آنها در زندگی اجتماعی و شخصی به مقام والایی دست یافته اند. به طور شایسته ای با تأمین هزینه های خانواده کنار آمد و فرزندان خود را پرورش داد. یک زندگی تثبیت شده مشخصه ، یک حوزه فعالیت و علایق ثابت است.

علائم بحران میانسالی

احساس فزاینده شادی ، بی علاقگی یا افسردگی و حتی مالیخولیا. تمام زندگی قبلی با دستاوردهای خود معنای خود را از دست می دهد. به نظر می رسد شخصی ربات است و برای خودش زندگی نکرده است ، با برده داری وظایف خود را نسبت به دیگران انجام می دهد. محیط و کار آشنا باعث کسالت و تحریک می شود. کارایی کاهش می یابد ، شرایط عمومی رنج می برد ، خواب آشفته است. اختلالات روان تنی (درد در نقاط مختلف بدن ، ضعف) و تظاهرات عصبی را می توان مشاهده کرد. آنها با تلاش برای مجبور کردن خود برای بازگشت به زندگی قدیمی خود همراه هستند.

چه عواملی باعث بروز چنین علائمی می شوند

1. تغییرات هورمونی در بدن که وارد مرحله نهایی وجود خود می شود. این اغلب با افزایش میل جنسی (جذب به جنس مخالف) همراه است. تمایل به احساس جوانی.

2. تکمیل برنامه انسانی بیولوژیکی. کودکان بزرگ می شوند و استقلال می یابند. والدینی که بیش از حد به زندگی فرزندان خود دل بسته اند ، پس از جدایی ، احساس پوچی و بی فایده ای را تجربه می کنند.

3. درآمد کافی کافی باعث می شود وقت آزاد زیادی داشته باشید ، استرس سیستم زنده ماندن را کاهش می دهد. همه قادر به پر کردن فضای خالی نیستند ، زیرا قبلاً به شدت زندگی می کردند و برای هستی می جنگیدند.

4- کاهش یا عدم وجود م sexualلفه جنسی با شریک زندگی مشترک معمول.

5. غلبه روابط اقتصادی ، بیش از روابط ذهنی ، در خانواده و محیط نزدیک یک فرد.

اشتباهات معمولی مرتکب شده توسط افرادی که چنین بحرانی را تجربه می کنند.

1. تلاشی برای تغییر همه چیز. رادیکال ترین تصمیمات شامل فروش مشاغل ، انتقال به مکان های دیگر و قطع رابطه با خانواده و دوستان است. آنها به عنوان بندهایی تصور می شوند که در زندگی شاد دخالت می کنند. در نتیجه ، از دست دادن وضعیت و مشکلات مالی.

2. ایجاد خانواده های جدید با شرکای جوان. بسیاری در چنین روابطی بازگشت معنایی را می بینند ، روحیه جوانی. چرخه تکرار می شود و فرد در همان وابستگی های قبلی قرار می گیرد ، اما با شخصیت های مختلف. در لحظه عاشق شدن و افزایش قدرت ، برای مدتی احساس رفاه ایجاد می شود. اما عواقب آن وحشتناک است. افزایش کوتاه مدت و به دنبال آن کاهش. روابط قدیمی ، پایدار و قابل اعتماد قدیمی از بین رفته است. و اتصالات جدید دردناک تر و پیچیده تر هستند. اختلاف سنی به اختلاف علایق و نیازها تبدیل می شود. احساس سن تشدید می شود ، حسادت و نارضایتی رشد می کند.

3. سو Ab مصرف الکل یا سایر مواد روانگردان.سرخوشی و رفتار نامتعارف مرتبط با آنها توهم شادی و سرگرمی ایجاد می کند. با این حال ، این هیجان کوتاه مدت به افسردگی شدید ، از دست دادن قدرت ، از دست دادن سلامتی تبدیل می شود.

چگونه می توان از بحران میانسالی بدون ضرر جان سالم به در برد

1. دانستن و درک اینکه این یک فرآیند مربوط به سن است و با بازسازی هیجانی و فیزیولوژیکی بدن همراه است.

2. با افزایش علائم ، مرخصی بگیرید و به گوشه های آرام طبیعت (ماهیگیری ، شکار) یا سفر طولانی دیگر (به یوگی های تبت) بروید.

3. از کلیشه های قدیمی رفتار دور شوید و نیازهای معنوی جدیدی کسب کنید. در رشد شخصی شرکت کنید ، در دوره های آموزشی شرکت کنید ، دانش جدید کسب کنید.

4- هنگام عاشق شدن ، نسبت به مظاهر آن برخورد معقولانه داشته باشید و مانند یک "فیل دیوانه" رفتار نکنید و همه چیز را در اطراف نابود کند. بدون هشدار و ضربه زدن به عزیزان می توانید تمام احساسات را دریافت کنید. با اطمینان دانستن که متناهی هستند.

5- هرگونه تمرین معنوی ، خصوصاً چیگونگ ، ووشو ، یوگا و سایر موارد مفید است.

مشاوره به بستگان شخصی که دچار بحران شده است.

1. صبر و درک عالی ، علی رغم مظاهر ناخوشایند و ترسناک.

2. این شرایط را موقتی و دردناک در نظر بگیرید.

3. در گروه های پشتیبانی درمانی شرکت کنید.

4- به دنبال نقاط تماس جدید بگردید ، علاقه جدید برانگیخته ، از جستجوهای معنوی حمایت کنید.

5- اقدامات عجولانه و عاطفی که منجر به نابودی خانواده و زندگی روزمره می شود ، انجام ندهید.

در پایان ، باید توجه داشت که بحران نوعی شرایط دردناک است. و مانند هر شرایط دیگر ، با بهبودی پایان می یابد. دوره دشوار با احساس بلوغ و آرامش می گذرد و پایان می یابد. علایق معنوی جدید بر نیازهای نفسانی غالب می شوند و زندگی دوباره معنا می یابد. به نظر می رسد که هیچ کس مقصر چیزی نیست و مرگ منیت قدیمی باعث ایجاد احساسات جدیدی از خوشبختی و رفاه می شود. فقط منبع آنها تغییر می کند - در هر انسانی موجود است. یک حقیقت بزرگ آشکار می شود - شادی در زندگی روزمره زندگی. خیلی کوتاه است

توصیه شده: