ترس ترس از نزاع است. ترس از دیدن موش ها بعید است زندگی شما را سخت کند. اما ترس از مردم می تواند آن را غیر قابل تحمل کند: به هر حال وجود عادی بدون برقراری ارتباط ، بدون تماس با دیگران غیرممکن است. شما باید بفهمید که چه چیزی باعث ترس شما از مردم شده است و شروع به غلبه بر آن کنید.
اغلب اوقات دلیل چنین ترس از کودکی ناشی می شود: اگر در مدرسه از همسالان خود آزرده شدید ، در حیاط مورد تحریک و تحقیر قرار گرفتید ، پس مجبور شدید خود را کنار بگذارید و خود را از برقراری ارتباط محافظت کنید. و شما هنوز هم از مردم انتظار مشکل دارید ، دردسر. همچنین ، بسیاری از انتقاد در آدرس خود ، سو mis تفاهم می ترسند - این به دلیل اعتماد به نفس پایین ، اعتماد به نفس است. فرد با بستن خود در پوسته خود از همه ، مهارت های ارتباطی خود را از دست می دهد ، نمی داند چگونه در جامعه رفتار درستی داشته باشد. این مشکلات فقط ترس را افزایش می دهد ، یک حلقه معیوب ایجاد می شود که می تواند با مجبور کردن خود در ارتباط ، مانند بارون مونهاوزن که خودش را از باتلاق تنهایی بیرون می کشد ، قطع شود. مسیر را به افراد با تمرینات ساده اما بسیار م effectiveثر آغاز کنید. در هر فروشگاه با یک سوال در مورد هر کالایی با یک مشاور تماس بگیرید. درباره جوانب مثبت و منفی محصول صحبت کنید ، از همه طرف درباره آن بحث کنید و سپس خرید را کنار بگذارید. بنابراین شما نه تنها در ارتباطات تمرین خواهید کرد ، بلکه یاد می گیرید که نظر خود را بیان کنید ، بر انتخاب خود اصرار ورزید. می توانید تلفن را به عنوان دستیار در اختیار داشته باشید: با هر مکان ممکن تماس بگیرید ، از قیمت بلیط های تئاتر ، سینما ، جدول زمانی قطارها ، شرایط استخدام مطلع شوید. اگر بلافاصله و باریک کار نکرد ، نگران نباشید. به هر حال ، شما همیشه می توانید مکالمه را با قطع تلفن به پایان برسانید. در اینجا مهم است که به نحوه نگاه خود فکر نکنید ، حالات صورت ، حرکات را دنبال نکنید - برای شروع ، این ارتباط راحت تر است. در خیابان ، از رهگذران بپرسید ساعت چند است ، چگونه به یک مکان بروید یا راندن. با جزئیات بپرسید ، جزئیات را مشخص کنید. غریبه ها فقط از ارائه یک سرویس کوچک به شما خوشحال خواهند شد و شما مهارت مکالمه روزمره را کسب خواهید کرد ، به تدریج احساس خواهید کرد که ارتباطات می تواند مثبت باشد و باعث شادی شود. درک این نکته مهم است که مردم اول از همه در مورد خودشان فکر می کنند ، از بیرون چگونه نگاه می کنند و در مورد شخص گرانقدر شما اصلاً فکر نمی کنند ، اغلب احساس ناامنی ، خجالتی بودن می کنند - دقیقاً مثل شما. سعی کنید به آنها کمک کنید ، مکالمه را با مهربانی ، صریح و علاقه مند انجام دهید - فقط در صورت امکان ، نه با خیالی ، بلکه از قلب. و ترس به تدریج از بین می رود ، فرصت های جدیدی در زندگی شخصی شما ، در حوزه حرفه ای ایجاد می شود. اگر احساس می کنید که نمی توانید ترس از مردم را به تنهایی از بین ببرید ، با یک متخصص تماس بگیرید: روانشناس ، روان درمانگر. او به شما کمک می کند مشکل را درک کنید ، دلایل آن را پیدا کرده و آنها را برطرف کنید.