بسیاری از افراد ، حتی افرادی که در مناصب بالا هستند و مجبورند برای کارمندان و افراد زیرمجموعه سخنرانی و سخنرانی کنند ، هنگام تماس با یک غریبه ترس و خجالتی غیرقابل توجیهی را تجربه می کنند. در چنین شرایطی چه کاری می توان انجام داد؟
دستورالعمل ها
مرحله 1
اول از همه ، لازم است که از وضعیت جدا شوید یا مورد دوم را پیش پا افتاده تشخیص دهید. چند سوال از خود بپرسید:
در واقع چه اتفاقی می افتد؟
چرا می ترسم بالا بیایم و با یک نفر صحبت کنم؟
اگر این کار را انجام دهم چه اتفاقی می افتد؟
اگر من از قصد خود صرف نظر کنم چه اتفاقی می افتد؟
هدف خود را تعریف کنید:
چرا با این شخص ملاقات می کنید؟
چرا این شخص شما را می شناسد؟
با این حال ، به یاد داشته باشید که در اولین قدم - غلبه بر کمرویی و ترس از قرار ملاقات - هدف شما آموزش مهارت های ارتباطی خود است. با شرایط به عنوان یک روند رشد شخصی رفتار کنید.
گام 2
اولین کاری که باید انجام دهید این است که "مقدمه" کنید. در واقع ، شما می خواهید کاری را انجام دهید که صدها هزار نفر هر روز انجام می دهند. مردم یکدیگر را می شناسند ، مردم ارتباط برقرار می کنند و راه های خود را جدا می کنند. به یاد داشته باشید که شما فردی منحصر به فرد و تکرار نشدنی هستید ، کمتر از دیگران شانس ملاقات و ایجاد رابطه با یک شخص را دارید. به یاد داشته باشید که حتی کسانی که از نظر بسیاری از معیارها ، از ظاهر تا رشد فکری ، به طور قابل توجهی از شما پایین ترند ، روابط را با موفقیت ملاقات می کنند و توسعه می دهند. با خود تکرار کنید: "اگر چیزی برای کسی در دسترس است ، پس برای من هم دشوار نیست!"
مرحله 3
بردار مقادیر را تغییر دهید. بیایید رفتار و برداشت های مداوم و الگویی را بشکنیم. هر آشنایی در خیابان اساساً تحقیقاتی است. تصور کنید که شما یک محقق هستید که در حال مطالعه واکنش مردم نسبت به رفتار شما است. شما قرار نیست یک شخص را بشناسید ، بلکه واکنش او ، احساسات او را مشاهده کرده و برای خود نتیجه گیری کنید. اصلا ترسناک نیست. ما در قرن XXI زندگی می کنیم ، هیچ کس با تبر سنگی به شما ضربه نخواهد زد و شما را فدای یک خدای بت پرست نخواهد کرد. دنیای احساسی شخصی را که با او تماس گرفته اید کشف کنید. باور کنید ، هیجان انگیز بودن آن کمتر از گوش دادن به داستان هایی درباره دیگران نیست.
مرحله 4
یک شی یا موقعیتی را شناسایی کنید که می توانید روی آن تماس بگیرید. به عنوان مثال ، اگر شخصی که دوست دارید سگ را قدم می زند ، پیش او بروید و با حیوان شروع به صحبت کنید و از او تعریف کنید: "چه سگ ناز هستی ، چقدر باهوش و آراسته هستی"! سپس می توانید با س questionsال از صاحب یا صاحب خانه ، درمورد اینکه از کجا می توانید چنین توله سگ بخرید ، اکنون هزینه توله سگهای این نژاد چقدر است؟.. تصور اینکه صاحب سگ علاقه ای به برقراری ارتباط نداشته باشد دشوار است. با تو. سپس می توانید با دادن یک کاغذ با آدرس ایمیل به او ، از او بخواهید تا پیوندی به سایت اختصاص داده شده به این نژاد ارسال کند. مطمئن باشید که همراه با پیوندها ، یک شماره تلفن دریافت خواهیم کرد. آنها در حال حاضر در انتظار شما هستند!..
مرحله 5
به احساس اساسی فرد بپیوندید. اگر دختری در خروجی یک ساختمان ایستاده و منتظر باران است ، سپس با خود یا با یک مکالمه خیالی درباره باران های مکرر در این زمان از سال صحبت کنید و سپس از او بپرسید که چه فکری می کند؟ اگر او مکالمه را ادامه می دهد ، پس از چند دقیقه می توانید با او تماس بگیرید تا خودش را معرفی کند و پیشنهاد دهید زیر چتر با شما همراه شود. شما ، البته ، باید در طول راه با او باشید …