حسگرها در جامعه شناسی

حسگرها در جامعه شناسی
حسگرها در جامعه شناسی

تصویری: حسگرها در جامعه شناسی

تصویری: حسگرها در جامعه شناسی
تصویری: حکمت جامعه شناسی: سام ریچاردز در TEDxLacador 2024, آوریل
Anonim

حسگر یکی از کارکردهای اجتماعی است که در ساختار نوع اجتماعی وجود دارد. برای اولین بار ، کارل گوستاو یونگ حسگرها را به عنوان یک عملکرد اجتماعی توصیف کرد. در جامعه شناسی "حسگر" شخصی است که سنسورها در نوع اجتماعی آن طرف اصلی و قدرتمند است.

حسگرها در جامعه شناسی
حسگرها در جامعه شناسی

از لاتین ترجمه شده ، "حسگر" به معنای "درک" است. ادراک از طریق حواس انجام می شود. در روانشناسی و فیزیولوژی ، "حسی" به معنای "داده شده در احساسات" است. ما از طریق بینایی ، شنوایی ، بویایی ، تعادل ، لمس ، حساسیت از عضلات ، پوست و اندام های داخلی و غیره احساسات را دریافت می کنیم.

حسگر یکی از چهار عملکرد اجتماعی است. همراه با شهود ، یک عملکرد غیر منطقی است. در نوع شناسی K. G. احساس یونگ احساس نامیده می شود.

یک ویژگی بارز سنجش این است که تعامل با جهان از نقطه نظر این عملکرد در صفحه مادی ساخته شده است. یک فرد از نوع حسی بر هر آنچه مربوط به احساساتی است که از طریق حواس دریافت می شود و همچنین اعمال جسمی متمرکز است.

جهان حسی دنیای اشیا specific خاص است که مستقیماً با کمک حواس درک می شود و قابل انجام حرکت حرکتی است (این اشیا، ، همراه با اشیا world جهان پیرامون ، بدن انسان را نیز شامل می شوند).

حسگر یک شخص ماده است و هرچیزی که مستقیم یا غیرمستقیم با آن ارتباط دارد.

ویژگی های مشخصه حسگرها:

  • حسگرها نمی توانند مدت طولانی بحث کنند ، به چیزی فکر کنند ، حالتهایشان را مرتب کنند ، در آنها آویزان شوند ، در بلاتکلیفی به سر ببرند.
  • حسگر یک فرد عمل در همان اندازه است که یک فرد احساس است.
  • اگر فرد سنجشگر راه عملی مشخصی برای خروج از فعالیت خود نبیند ، به سرعت علاقه خود به آن را از دست می دهد.
  • حسگرها ، به عنوان یک قاعده ، به خوبی در فضا قرار دارند ، به ندرت جهت خود را از دست می دهند.

اگر فرد سنجشگر مجبور باشد در دنیای ایده ها عمل کند (به عنوان مثال ، اقدامات خود را برنامه ریزی کند ، اهداف خود را تعیین کند و راه هایی را برای دستیابی به آنها انتخاب کند ، احساسات خود یا احساسات دیگران را درک کند) ، پس کمبود مواد توسط پافشاری ، هدفمند بودن ، ویژگی خاص در تعیین وظایف ، وضوح در درک خواسته های فعلی خود ، چشم اندازی از تأثیر عملی اعمال او

حسی در جامعه شناسی ، مانند هر عملکرد اجتماعی دیگر ، می تواند درون گرا (سفید) و برونگرا (سیاه) باشد.

سنجش درون گرا عبارت است از سنجش احساسات بدنی درونی. دوما ، گابین ، استیرلیتز ، هوگو از انواع حسی سفید در جامعه شناسی هستند.

سنجش برون گرا عبارت است از سنجش عملکرد ، حرکت فیزیکی ، جذب فعال گسترده محیط. انواع سیاه-حسی در جامعه شناسی شامل ژوکوف ، ماکسیم گورکی ، درایزر ، ناپلئون است.

توصیه شده: