پرخاشگری کودکان نه تنها در شایعات محله ، بلکه در اخبار نیز به یک موضوع مکرر تبدیل شده است. و اگر بچه ها دچار هیستریک می شوند یا سعی می کنند با مشت ضعیف همسالان خود را بزنند ، در این صورت نوجوانان گاهی اوقات با حمله به بزرگسالان یا فیلمبرداری از ضرب و شتم گروهی یک همکلاسی بر روی تلفن مشکل دارند. دلایل این رفتار نیاز به اصلاح اجباری همراه با یک متخصص صالح دارد.
زندگی روی آتشفشان
برخی از موارد طغیان خشم کودکان به دلیل استعداد ارثی ، آسیب های مغزی ، ضربه به هنگام تولد و غیره است. عشق و مراقبت کمی وجود دارد - کودک به مراقبت های پزشکی ، درمان ویژه نیاز دارد. اما بعضی اوقات والدین اشتباهات تربیتی خود را با بیش فعالی کودک توجیه می کنند ، حتی اگر هیچ یک از پزشکان چنین تشخیصی برای او نداشته باشند. و حتی سعی می کنند با وسایل خریداری شده به توصیه یک داروساز ، آن را سرکوب کنند. اما در هر موقعیتی شما به یک دیدگاه بیرونی نیاز دارید. علاوه بر این ، دیدگاه یک متخصص.
خیلی اوقات ، والدین خودشان احساسات خود را با کودک حفظ نمی کنند. آنها با صدای بلند رسوایی می کنند ، می توانند دست خود را در برابر یکی از عزیزان بلند کنند. و اگر خود کودک زیر دست داغی قرار بگیرد اغلب خودش پرواز می کند. غالباً می توانید ببینید که چگونه مادر به جای دلجویی از کودک افتاده ، او را هل می دهد ، فریاد می کشد و قول می دهد که اگر دست از گریه بر ندارد ، ترک کند. آیا تعجب آور است که دختران و پسران در چنین خانواده هایی فقط با فریاد و دعوا قادر به ابراز احساسات هستند؟ این احساس را به او اضافه کنید که کودک هنگام تولد ناخواسته ، یا از جنس اشتباه ، یا در یک لحظه اشتباه غیرضروری است … یا ناسازگاری او با انتظارات والدین: آنها یک دختر شجاع و سرزنده می خواستند ، اما او بلغمی و درون گرا است ذاتاً
عدم توانایی در ابراز احساسات ، کودک را به سمت پرخاشگری در سایر موقعیت های آسیب زا برای او سوق می دهد. این می تواند حرکت دوست صمیمی ، انتقال به مدرسه دیگری ، مرگ عزیزی یا تولد برادر کوچکتر باشد ، که اکنون به مرکز توجه خانواده تبدیل شده است.
واقعی یا وانمود؟
گفتگوی جداگانه تأثیر در رفتار کودک از بازیها یا فیلمهایی است که برای سن او مناسب نیستند. اغلب والدین متوجه می شوند که با علاقه به کارتون ها ، جایی که فریاد و دعوا زیاد است ، به نظر می رسد جایگزین بچه ها می شوند. آنها اغلب گریه می کنند ، دعوا می کنند ، بد می خوابند. تصادفی نیست که علامت گذاری سنی در بازی ها و فیلم ها اعمال شد. صحنه هایی که بیش از حد خشونت آمیز هستند ، مهم نیست که کودک هر چند سال داشته باشد. بنابراین ، این برنامه پنج ساله می تواند ترسناک و کشیده شود ، حتی اگر قهرمانان خوبی در آنها پیروز شوند. و یک نوجوان با خون و قتل فراوان برای بازی های رایانه ای مضر خواهد بود.
کودکان خردسال به راحتی نمی فهمند که همه چیز در فیلم ها و کارتون ها وانمود است ، آنها آنچه روی صفحه اتفاق می افتد را واقعیت می دانند. بنابراین ، اگر شخصیت آنها در بازی آسیب دیده باشد ، ممکن است درد واقعی را تجربه کنند ، یا صادقانه اعتقاد داشته باشند که پریدن از پشت بام یک خانه کشنده نیست. بچه های مسن تر ، اگرچه واقعیت اتفاقات رخ داده را درک می کنند ، اما آنها مجوز ناخودآگاه برای انجام اقدامات خطرناک را دارند. آنها می توانند کسی را فقط برای سرگرمی کتک بزنند ، زیرا آنها در بازی هزار بار این کار را انجام داده اند و چیزی برای آن نگرفتند. علاوه بر این ، در بازی ، یک دشمن زخمی یا کشته شده در واقع نمی میرد - فقط از صفحه ناپدید می شود.
جلب اعتماد کنید
کمک به فرزندتان برای غلبه بر پرخاشگری نه تنها امکان پذیر است ، بلکه ضروری است. سعی کنید وقت بیشتری را با کودکان بگذرانید ، به کارهای آنها علاقه مند باشید ، اما در عین حال ، این کار را خودسرانه انجام ندهید ، آنها را تحت فشار قرار ندهید. یاد بگیرید و احساسات خود را درک کنید. البته ، شما باید از سنین پایین شروع کنید. آیا دختر پسری را که قاشقش را برداشت ، می زند؟ از دختر دعوت کنید که بگوید این رفتار دوست کوچک را دوست ندارد ، بعداً یک اسباب بازی به او می دهد ، اما فعلا خودش به آن نیاز دارد. به طور کلی ، یک جایگزین بدهید.
گاهی اوقات ترشحات اولیه بدنی به بیرون راندن خشم کمک می کند. برای کودک خود کیسه مشت بخرید ، در قسمت ورزش ثبت نام کنید. اما مهمتر از همه ، مراقب رفتار خود باشید.چگونه با خانواده خود صحبت می کنید؟ چگونه به بی ادبی فروشنده یا پرخاشگری هادی در اتوبوس پاسخ می دهید؟ اگر رانندگی می کنید چه کلماتی را به رانندگان دیگر می گویید؟ از این گذشته ، کودکان به سادگی ماتریس رفتاری والدین خود را کپی می کنند. اگر احساس می کنید که خودتان را کنار نمی آورید ، فرصتی پیدا کنید تا با یک روانشناس یا روان درمانگر مشکل را حل کنید.