پرخاشگری به خودی خود یک احساس نیست. این نتیجه یک احساس دیگر است - اصطلاحاً ناامیدی (تحریک) ، که اساسی است. وقتی شخصی کار نمی کند ، نگاه می کند یا آنطور که دوست دارد پیش نمی رود ، آزار می یابد. فرد حتی بدون اینکه دلایل تحریکش را متوجه شود ، از قبل آماده حمله است. حمله کردن ، حمله کردن با سرزنش کردن ، حمله کردن با اتهامات ، ریختن خشم - این همان کاری است که یک متجاوز در حالت ناامیدی انجام می دهد. در عین حال ، اهمیتی نمی دهد که پرخاشگری وی به کجا معطوف شده است ، این می تواند کاملاً خارجی باشد یا برعکس ، نزدیک باشد ، اما زیر دست داغ ظاهر شود. چه باید کرد؟ چگونه به پرخاشگری پاسخ دهیم؟
دستورالعمل ها
مرحله 1
پس از حمله ای تهاجمی ، کمی استراحت کنید. فقط در کنار متجاوز حضور داشته و اوضاع را تحت کنترل خود در آورید. اتفاق می افتد که چند لحظه برای ارزیابی کافی آنچه اتفاق افتاده و فکر کردن در مورد پاسخی شایسته و همچنین رفتارهای بعدی شما کافی است.
گام 2
با پرخاشگری به پرخاشگری و توهین با توهین پاسخ ندهید. و نکته حتی این نیست که خم شدن به سطح متجاوز بی فایده است ، شما فقط خطر این را دارید که از این مشاجره لفظی به عنوان یک برنده خارج نشوید ، زیرا ، به احتمال زیاد ، حریف افسار گسیخته شما به عنوان یک مهاجم تجربه بسیار غنی تری از شما دارد.
مرحله 3
سعی کنید با متجاوز در مورد هر چیزی که شما را متهم می کند موافقت کنید. علاوه بر این ، تمام حملات او را به عنوان یک توصیه خوب در نظر بگیرید. اشاره ، رضایت معمولاً این باعث دلسردی بیشتر اوضاع می شود و سرعت او کم می شود. از لحن مودبانه استفاده کنید. مهاجم به زودی متوجه می شود که شما مانند او نمی شوید ، فریاد نزنید و سر و صدا نکنید ، سر و صدا او به سرعت عبور می کند.
مرحله 4
نگاهی دقیق تر بیندازید - آیا این یک خون آشام پرانرژی پیش روی شما نیست؟ با این کار ، فقط اجازه دهید او شخص را به گرمای سفید برساند ، و پاسخ گریه ها ، اشک ها و گریه ها را بدهد. آنها در واقع منتظر این هستند. این یک پیروزی برای آنها است. در واقع ، با تحریک ، گریه و فریاد ، کانالهای انرژی شما باز می شوند و سپس متجاوز با آرامش از طریق آنها انرژی حیات را از شما پمپ می کند. در پایان ، شما تسلیم اشک ها و بی عدالتی هایی می شوید که متوجه شما شده اند ، و خون آشام در این زمان آرام است و از زندگی لذت می برد. نتیجه گیری: اجازه ندهید خود را به هیستریک و تحریک سوق دهید.
مرحله 5
با خشم از متجاوز نپرسید: «با چه حقی سرم فریاد می زنی؟ چطور جرات کردی؟! " انتظار نداشته باشید که او درخواست های شما را بشنود ، نه ، همه او در احساسات خود است. با چنین درخواست هایی نمی توان آن را از آنجا خارج کرد. س theال را طور دیگری مطرح کنید:”از چه چیزی ناراحت هستید؟ مشکلی پیش آمده است؟ بیایید با هم آن را رقم بزنیم. " توجه خود را نه به رفتار مهاجم ، بلکه به حالت ناامیدی وی معطوف کنید. به دلیل تحریک او.
مرحله 6
از متجاوز نترسید. به عنوان یک قاعده ، از نظر ظاهری فقط ترسناک است. رفتار سگ ها را به خاطر بسپارید. کسی که با صدای بلند و شرور پارس کند ، هرگز گاز نخواهد گرفت. و اگر نیش زد ، فقط در صورت احساس یا مشاهده ترس و بی دفاعی شما. مردم اساساً همان حیوانات هستند ، خصوصاً در حالت پرخاشگری. عبارات استعفا و ترس را از چهره خود بیرون بریزید ، لرزید ، لرزید ، آرامش و حتی بی حوصلگی را نشان دهید. مهاجم به سرعت پژمرده می شود. خوب ، یا او پرخاشگری خود را به جهتی دیگر هدایت می کند (بشقاب را پایین بیاندازید ، روزنامه را پاره کنید ، در را لگد بزنید - تخلیه می شود) و به زودی فروکش خواهد کرد.
مرحله 7
از محل درگیری خارج شوید. متجاوز را رها کنید. نه به زیبایی ، نه به صورت نمایشی ، نه به در زدن ، بلکه به زبان ساده ، به انگلیسی ، بی صدا و بدون ایجاد فضیلت آزرده معمولاً متجاوزان زودرنج هستند. اقدامات بعدی شما به تصمیم شما بستگی دارد - آیا وانمود کنید که اتفاقی نیفتاده است (سپس منتظر تکرار چنین افراطی باشید) ، یا اینکه پیشنهاد دهید پشت سر هم بنشینید و خوب صحبت کنید ، یعنی با آرامش در مورد مسئله بحث کنید