اختلال افسردگی - جنون ، که نزد روان شناسان بیشتر با نام اختلال دو قطبی یا افسردگی جنون شناخته می شود ، یک بیماری روانی است که با تغییرات خلقی همراه است. بیماران می توانند چندین مرحله را طی کنند - اپیزودهایی که برخی از آنها سازنده هستند و در عملکرد فرد در جامعه تداخلی ایجاد نمی کنند ، در حالی که برخی دیگر می توانند برای خود بیمار یا دیگران خطرناک باشند.
اختلال دو قطبی چیست
در اصل ، اصطلاح "روان پریشی شیدایی" به تمام اختلالات خلقی اشاره داشت. این مفهوم در اواخر قرن نوزدهم مطرح شد و تا دهه شصت قرن بیستم وجود داشت ، زمانی که کارل لئونارد ، دانشمند آلمانی ، روانپزشک ، طبقه بندی بینی خود را از بیماری های روان پریشی ایجاد کرد. لئونارد اصطلاح اختلال دو قطبی را ابداع کرد و آن را با اختلال تک قطبی مقایسه کرد. به عبارت ساده تر ، وی بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی را از بیماران مبتلا به دوره های افسردگی متناوب با دوره های شیدایی متمایز کرد. روان پریشی ، که در یکی از نام های بیماری وجود دارد ، یکی از مراحل جدی آن است.
در جهان ، اختلال دو قطبی حدود 4٪ از جمعیت را تحت تأثیر قرار می دهد.
با توجه به شدت دوره ، این بیماری به اختلال دو قطبی نوع I و II و اختلال سیکلوتومی تقسیم می شود. اختلال دو قطبی I خطرناک ترین است ، دوره های افسردگی می توانند در زندگی اجتماعی و شخصی اختلال ایجاد کنند و دوره های شیدایی هم برای بیمار و هم برای دیگران خطرناک است. اختلال دو قطبی II خطر کمتری دارد ، اما مراحل افسردگی در آن طولانی تر است ، اما دوره های شیدایی معمولاً به شکل هایپومانیا ، یک اختلال کمتر شدید ، ظاهر می شود. اختلال سیکلوتومی خفیف ترین نوع بیماری است.
غالباً در اختلالات دو قطبی ، مواردی که ماهیت فصلی دارند و اختلالات همراه با تغییر سریع فازها ، تناوب دوره ای اپیزودها از هم متمایز می شوند.
اپیزودهای هیپومانیک و جنون
هیپومانیا یکی از مراحل "خفیف" اختلال دو قطبی است. در طی آن ، بیماران ممکن است فقط کمی تحریک پذیرتر ، اما فعال ، پرانرژی و حتی احتمالاً موفق تر باشند. مشخصه هایپومانیا ، مانند شیدایی ، افزایش اعتماد به نفس و در درجات مختلف ، افزایش عزت نفس است.
با حرکت از بیماری گوپومانیا به شیدایی ، احساس نه تنها هوشمندانه و موفق بودن ، بلکه "ضد گلوله" ، خطای ناپذیر ، پر از ایده ها و انرژی درخشان برای اجرای آنها دردناک است. بیمار در یک دوره شیدایی به وفور افکار خود "خفه" می شود ، گفتارش آشفته و خودجوش می شود ، زبان او با کلماتی که در ذهن خسته متولد می شوند همگام نمی شود. قطع کردن بیماران دشوار است ، گاهی اوقات آنها شروع به صحبت با قافیه می کنند و نه تنها ناامیدانه ژست می گیرند ، بلکه رقص می کنند ، بدون اینکه پخش قطع شود. بی خوابی یکی از علائم مشخص یک دوره جنون است. بیماران احساس می کنند آنقدر انرژی دارند که 2-3 ساعت خواب در روز برای بهبودی کافی است.
علائم دیگر مرحله شیدایی عبارتند از:
- افزایش میل جنسی ؛
- رفتار آرام و پرخطر
- افزایش تحریک پذیری ؛
- سرمایه گذاری های مالی نامعقول ، عیاشی و هزینه های پرخطر
- ولع مصرف الکل و مواد مخدر.
تمرکز برای بیمار دشوار است ، افکار او از یک به دیگری می پرند. در مرحله شیدایی است که فرد می تواند پرخاشگر و مستعد روان پریشی شود ، تا اختلال توهم و توهم. اپیزودهای شیدایی نه تنها برای بیماران ، بلکه برای اطرافیان نیز خطرناک است.
اپیزودهای افسردگی
در مرحله افسردگی ، ممکن است بیمار روزها از رختخواب بلند نشود ، با این استدلال که دیگر نیازی به رفتن به جایی ندارد و هیچ قدرتی برای انجام این کار ندارد.فعالیت یک قسمت جنون با بی علاقگی ، اعتماد به نفس در انحصار فرد - در محکومیت بی اهمیت بودن و بی فایده بودن وجود فرد جایگزین می شود.
علائم یک دوره افسردگی عبارتند از:
- کاهش یا افزایش غیر طبیعی اشتها ؛
- از دست دادن میل جنسی ؛
- بلاتکلیفی
- افزایش اضطراب ؛
- احساس گناه بیشتر
- از دست دادن تمرکز
مرحله افسردگی همچنین می تواند روان پریشی شود و به صورت حاد با توهم و توهم همراه شود. در یک دوره افسردگی ، بیمار اغلب برای خودش خطرناک است ، زیرا اغلب اوقات افکار خودکشی وی را ملاقات می کند. که می تواند اجرا کند.
قسمتهای احساسی ترکیبی
اپیزودهای مختلط خطرناکترین مورد در اختلال دو قطبی است. در طی آنها ، بیمار همزمان علائم افسردگی و شیدایی را نشان می دهد. او ممکن است در طی سخنرانی الهام بخش "درخشان" خود گریه کند یا بدون دلیل از رختخواب بپرد و به یک فعالیت شدید بپردازد ، بیمار می تواند به طور همزمان برنامه ریزی های بزرگی انجام دهد و احساس شکست کند. حملات هراس به پرخاشگری ختم می شود.
در هر مرحله از اختلال ، بیمار نیاز به کمک پزشکان واجد شرایط دارد.