نهاد اصلی تربیت کودک خانواده است. آنچه کودک در نوزادی و نوجوانی در خانواده به دست می آورد ، آن را به خاطر می آورد ، در طول زندگی بعدی خود به دست می آورد و به کار می برد.
در روند تربیت ، والدین می توانند تعدادی از الزامات را برای فرزندشان مطرح كنند كه این حتی شرط لازم برای تربیت است. با این وجود ، اگر تحقق الزامات با جیغ ، تهدید ، خشونت حاصل شود ، کودک می تواند تأثیر منفی بگذارد. در این حالت ، والدین هرگز به هدف خود نخواهند رسید ، بلکه فقط کودک را در مقابل خود قرار می دهند ، رفتار او نیز نسبت به بزرگسالان پرخاشگر می شود. در هر صورت ، باید منافع و نظرات در یک موقعیت خاص در نظر گرفته شود.
در اقدام در راستای آموزش دموکراتیک ، باید مراقب بود که در این کار زیاده روی نکنید. والدین می توانند از فرزندان خود مراقبت کنند ، آنها را از مشکلات محافظت کنند و همه چیز را به عهده خودشان بگیرند. بنابراین ، روند شکل گیری شخصیت کودک کند می شود ، ارضای نیازهای کودک به منصه ظهور می رسد. در نهایت ، کودک برای زندگی بزرگسالان آماده نخواهد شد ، برای او دشوار است که مشکلات را به تنهایی حل کند ، زیرا قبل از آن همه چیز توسط والدینش برای او تصمیم گرفته شد. نوجوانانی که از این طریق تربیت می شوند بیشترین خرابی را در دوران نوجوانی دارند.
برای تربیت صحیح کودک ، باید بسیاری از عوامل و تفاوت های ظریف را در نظر بگیرید ، اما در هر صورت این نکات باید در نظر گرفته شود:
1) احترام به نظر کودک ؛
2) رفتار برابر با کودک در خانواده ؛
3) در دسترس بودن زمان برای گوش دادن به کودک ، مشاوره دادن به او ، کمک به حل مشکل.
4) تربیت کودک به روشی دموکراتیک (نه برای خشونت علیه او ، نه برای تهدید او).
در هر شرایطی ، شما باید رویکرد صحیحی نسبت به کودک پیدا کنید ، والدینی منصف و دوست داشتنی باشید که علاقه مند به رشد شخصیت شایسته هستند.