برای برخی ، حرکت شبیه یک فاجعه است ، برای برخی دیگر دیدگاه های جدید ، خوشبختی ، آرامش خاطر است. این چه ارتباطی دارد و چرا این اتفاق می افتد ، سعی کنیم آن را بفهمیم.
چند بار ، پس از یک آشفتگی زندگی دیگر ، این فکر در ذهن شما ظاهر می شود که همه چیز را رها کرده و برای زندگی در شهر دیگری نقل مکان می کنید؟ شغل ، آپارتمان خود را تغییر دهید ، زندگی خود را 180 درجه و ترجیحاً بهتر کنید.
اما ، در بهترین حالت ، یک حرکت بدون فکر شما را ناامید می کند ، در بدترین حالت ، آتش زدن پل های قدیمی ، شما می توانید چیز دیگری را از دست دهید - افراد نزدیک فکر ، امکان ارتباط نزدیک با اقوام ، مکان های به یاد ماندنی نزدیک به قلب شما ، و غیره آگاهی از همه اینها بعداً ، در مکانی جدید به شکل مالیخولیا یا استیصال حاصل خواهد شد. و همه به این دلیل است که در افکار شما یک حرکت فوری تصویری انتزاعی از یک زندگی ایده آل ، در جای دیگری است.
بنابراین ، اگر هنوز در حال و هوای انتقال به شهر دیگری هستید ، باید دو سوال بپرسید:
1. چرا می خواهم حرکت کنم؟
2. آیا باید حرکت کنید؟
بنابراین ، بیایید سوالات را از نزدیک بررسی کنیم.
چرا می خواهم حرکت کنم؟
میل به حرکت غالباً هنگامی رخ می دهد که در زندگی شما سقوطی رخ می دهد - مشاجره با عزیزان ، کودکان اطاعت نمی کنند ، دوستان به هر دلیلی ارتباط با شما را محدود می کنند. برای همه اینها ، در کار انسداد وجود دارد ، دستمزد کم است و فقط احساسات منفی ناشی از برقراری ارتباط با همکاران است. ترکیب همه موارد فوق - آب و هوا ، جاده های نامناسب ، همسایگان غیر دوستانه و غیره و غیره.
باید حرکت کرد؟
اگر با اکثر گفته های بالا موافقید ، منطقی است که تصور کنید با حرکت همه مشکلات شما حل می شود. شاید. با این حال ، قبل از شروع فعالیت پرتحرک مربوط به حرکت ، به این فکر کنید که آیا خودتان دلیل چنین زندگی ای هستید؟ هر چند وقت یکبار به دیگری مهم توجه می کنید؟ چه زمانی کل خانواده آخر هفته را با هم گذرانده اند؟ آیا به کودکان کمک می کنید مشکلات جدی را که فکر می کنند حل کنند؟ آیا رئیس شما به همین دلیل ساده که شما به موقع تحویل نمی دهید ، شما را انتخاب می کند؟ و همکاران نمی خواهند با شما ارتباط برقرار کنند زیرا فاقد درایت هستید. آیا شما همیشه نسبت به همسایگان خود محترمانه رفتار می کنید؟ همیشه آسان تر است که والدین ، همسایگان ، دولت را مقصر همه مشکلات خود بدانیم. اما فقط یک نتیجه وجود دارد - شما باید از خود شروع کنید. برای تغییر زندگی خود ، باید خودتان را تغییر دهید. برای دوره های مورد علاقه ثبت نام کنید یا مدارک خود را برای صعود از نردبان شغلی یا تغییر شغل ارتقا دهید. سعی کنید روابط صحیحی را در خانواده ایجاد کنید ، خیرخواهانه تر باشید و … تغییر دادن خود می تواند موفقیت بیشتری نسبت به حرکت داشته باشد.
اگر پس از پاسخ صادقانه به سالات ، متوجه شوید که این انگیزه گسترده ای نیست و فرار از مشکلات نیست ، بلکه یک قدم عمدی است ، فقط در این صورت می توانید با خیال راحت شروع به ترجمه فکر حرکت به عمل کنید.