چگونه می توان بر خلاف میل شخص تأثیر گذاشت ، او را وادار به پذیرفتن نظر خود و تحقق اراده خود کرد؟ دانشمندان بزرگ و دیکتاتورهای بزرگ ، دیپلمات ها و افسران اطلاعاتی ، جادوگران و همه کسانی که می خواستند اراده و ذهن شخص دیگری را فرمان دهند ، در مورد این سالات تأمل می کردند.
لازم است
اگر چنین وظایفی را برای خود تعیین نکنیم ، بلکه فقط بخواهیم با نظر خود بهتر درک و حساب کنیم ، در این صورت آشنایی با مفاهیم اساسی و فنون اساسی تأثیرگذاری بر یک شخص مفید خواهد بود. NLP یا برنامه نویسی عصب شناسی به ما در این امر کمک می کند
دستورالعمل ها
مرحله 1
مرحله 1. تعیین سیستم پیشرو ادراک انسان ، یعنی نظامی که در شناخت و درک انسان از جهان غالب است.
متخصصان سه مورد اصلی را تعریف می کنند: شنیداری ، دیداری و حسی جنبشی. با سیستم شنوایی غالب ، فرد بیشتر اطلاعات را از طریق گوش درک می کند - "می شنود". با بصری - در تصاویر درک می کند - "می بیند" ؛ با حرکات حرکتی - اعمال - "انجام می دهد". در اکثریت قریب به اتفاق ، یک فرد دارای یک سیستم مختلط است ، یعنی سیستم غالب با سیستم کمکی تکمیل می شود. به عنوان مثال ، "شنیداری" اغلب درک خود را با تصاویر تکمیل می کند: "سر و صدای دریای بی پایان آبی را می شنود".
چگونه می توان سیستم غالب انسانی را تعریف کرد؟ او خودش در مورد آن به شما خواهد گفت! از آنجا که بیان کلامی (کلامی) افکار و خواسته های شخص فقط برای یک شخص مشخص است. بنابراین ، اگر شخصی رو به شما کند ، بگوید: "به من گوش کن!" ، این نه تنها نشانه سیستم شنوایی برجسته او است ، بلکه دعوت نامه ای برای برقراری ارتباط با او در این سیستم است ، یعنی او می خواهد شنیده اگر گفت: "به این نگاه کن!" - این بدان معنی است که او جهان را با چشم خود درک می کند ، و برای او تصاویر اطراف منبع اصلی اطلاعات در مورد جهان است. وقتی او پیشنهاد می کند ، "بیایید جایی برویم؟" - این بدان معنی است که برای او عمل یک حالت آشنا و راحت است. این مثالها ساده ترین آنهاست ، اما اگر توجه بیشتری به اظهارات شخص گفتگو داشته باشید ، ظواهر زیادی را در بروز سیستم مسلط وی پیدا خواهید کرد.
گام 2
مرحله 2. تنظیم. تنظیم برای ایجاد یک فضای راحت و درک متقابل با گفتگوی شما ، که باید درک کند که گفتگو در "یک سیستم مختصات واحد" انجام می شود ، لازم است. بسیاری از درگیری ها و سوings تفاهم ها دقیقاً به این دلیل اتفاق می افتد که افراد در دسته های مختلف فعالیت می کنند و بستر معنایی برای گفتگو پیدا نمی کنند.
بنابراین ، شما با دقت به صحبت های مکالمه گوش می دهید ، با توجه به مجریان ، تعیین می کنید که کدام یک از سیستم های پیشرو است. به اسم ، صفت و فعل گوش دهید. چه چیزی بیشتر است چگونه شخص وقایع ، افراد ، پدیده ها را توصیف می کند؟ هنگامی که فهمید کدام سیستم پیشرو است ، می توانید "تنظیم" کنید. شما در صحبت های خود از همان واژه ها و تعاریف ، مترادف و متضاد ، تعجب و ریتم گفتار به عنوان صحبت کننده خود استفاده می کنید. اگر سیستم شما خواهر و برادر نباشد ، این در ابتدا کاملاً دشوار خواهد بود. با برخی از تمرینات ، به راحتی می توانید به سطح مورد نیاز تنظیمات برسید. برای تمرین اولیه ، به مکالمات همکاران یا افراد اطراف خود ، سخنرانی های سیاستمداران ، مصاحبه های مشاهیر و غیره گوش دهید ، آنها را تجزیه و تحلیل کنید ، سیستم پیشرو را شناسایی کنید. سعی کنید متن سخنرانی پاسخ را بنویسید ، سوالاتی را برای این شخص فرموله کنید.
مهم است که این تنظیم توسط روشهای دیگر نیز پشتیبانی شود. اول از همه ، تنظیم حرکت. موثرترین راه "آینه کاری" است. به عنوان مثال ، شخصی که روبروی شما نشسته است کف دست خود را به هم چسبیده است. تو را هم ببند یک پا را روی پای دیگر بیندازید - آن را به همان طرف گفتگو بیندازید. اگر موهای خود را صاف کرد یا به ساعت خود نگاه کرد ، "آینه" کنید ، اما نه بلافاصله و به صراحت ، بلکه بعد از مدتی. به عبارت دیگر ، شما به او اطلاع می دهید که "مال شما" هستید. علاوه بر حرکات ، باید ریتم تنفس و گفتار ، میزان صدا ، لحن صدا و موارد دیگر را نیز در نظر بگیرید.به گفتگوی خود اجازه دهید تا باز شود و شما در مورد او چیزهای بیشتری خواهید آموخت از اینکه شاید در مورد خودش می داند.
مرحله 3
مرحله 3. تأثیر. بنابراین ، شما سیستم پیشرو گفتگوی خود را شناسایی کرده اید و درک کرده اید که با چه "زبانی" باید با او ارتباط برقرار کنید. شروع کنید اگر می خواهید درخواستی را بیان کنید ، آرزو کنید ، تقاضا کنید - به همان کلمات عملگر متکی باشید که او برای اجرا می شنود ، می بیند و می پذیرد. در همان زمان ، از حرکات ، لحن ، سرعت گفتار و ویژگی های بیان احساسات خود که برای او آشنا هستند استفاده کنید ، فقط پیام شما باید تا حدودی تقویت شود: حرکات کمی تیزتر ، لحن کمی بالاتر و غیره شما می توانید شیوه ارتباطات خواسته های خود را با مکالمه خود (با آرامش ، پرخاشگری ، با التماس بیشتر) انتخاب کنید ، اما در هر صورت این امر باید در "سیستم مختصات" او انجام شود. به محض اینکه می فهمید پیام شما پذیرفته شده است و طرف مقابل شما برای برقراری ارتباط آماده است ، ما به مرحله نهایی می رویم.
مرحله 4
مرحله 4. لنگر انداختن. این روش را می توان به عنوان "تلفیق مواد عبور داده شده" تعریف کرد. به محض اینکه فهمیدید با گفتگو "در یک طول موج یکسان" هستید ، باید آنچه را که در مورد آن توافق کردید ، تلفیق کنید. حتی اگر توافق امکان پذیر نبود ، روش لنگر دادن به شما امکان می دهد دفعه بعد مکالمه خود را "یادآوری" کنید.
موثرترین در تکنیک لنگر کردن ، احساسات لمسی ، "لنگر" است. راه های زیادی وجود دارد و آنها بر اساس شرایط و سطح روابط با شخص گفتگو انتخاب می شوند. به عنوان مثال ، هنگام راه رفتن با صحبت کننده ، در پایان بحث ، دست او را کمی بالای آرنج فشار دهید ، یا کف دست او را بین کف دست خود فشار دهید. این می تواند یک صدای خاص باشد ، به عنوان مثال ، یک کف زدن سبک ، برخی از ژست های خاص شما ، یک نگاه ، یعنی چیزی که موضوع گفتگوی شما را با شما مرتبط کند ، این نشانه شخصی شما خواهد بود. این علامت نباید مزاحم باشد و باید در "سیستم مختصات" باشد. به عنوان مثال ، اگر شما "دیده می شوید" ، نباید بگویید "با شما تماس بگیر" یا "صلیب".
دفعه بعدی ، "لنگر" خود را فعال کنید: مکالمه را از آرنج بگیرید ، اصل مکالمه را در "سیستم مختصات او" به او یادآوری کنید ، ارتباطات را روی موجی که گفتگوی شما روی آن راحت است ادامه دهید. به زودی درخواست ها و خواسته های شما برآورده می شود ، و می فهمید که اهداف شما بدون رسوائی ، ملامت و توهین با موفقیت محقق می شود.