چند نفر هر از گاهی این سوال را از خود می پرسند؟ آدم همیشه چیزی می خواهد. و هرچه بیشتر به دست آورد ، نیازهای او بزرگتر می شود. و غالباً حتی لذت آنچه دریافت شده است با حسرت برای آنچه هنوز وجود ندارد تیره می شود.
هرم نیازها
یک فرد به این دنیا می آید و خواسته ها او را گرفتار می کند: ساده ترین ، اطمینان از فعالیت حیاتی ارگانیسم. نیاز به غذا ، گرما ، خواب. بعلاوه ، طبق گفته روانشناسان ، کودک برای چیزی تلاش می کند که هنوز آن را ندارد: مانند یک بزرگسال باشد ، راه رفتن را یاد بگیرد ، ارتباط برقرار کند ، برخی از وظایف اجتماعی را انجام دهد. علاوه بر این ، آنها با پیرتر شدن در یک توالی خاص بوجود می آیند.
در روانشناسی ، این پدیده توسط A. Maslow توصیف شد و "هرم نیازهای انسان" نامیده شد. طبق این نظریه ، اولین چیزهایی که در شخص ایجاد می شود باید برآورده شوند و به همین دلیل احساس گرسنگی ، تشنگی ، خستگی نمی کند.
مرحله دوم هرم نیاز به امنیت و محافظت است. به لطف او است که کسی می خواهد خانه ای مستحکم بدست آورد و کسی با موفقیت ازدواج می کند تا مدافع پیدا کند. این روش معمولاً به درک امنیت بستگی دارد.
بعدی میل به عضویت در یک گروه است که به وضوح در نوجوانان آشکار می شود. این نیاز به تعلق ، احساس بودن در بخشی از چیز بزرگتر است. این اوست که باعث می شود شخص از قوانینی که این یا آن سلول اجتماعی ارائه کرده پیروی کند.
پس احترام و شناخت لازم است. یک فرد تلاش می کند تا در هر جایگاهی موقعیت پیشرو را بدست آورد تا شایستگی های وی توسط جامعه ای که خود را در آن می داند ، قدردانی شود.
و راس هرم میل به خود واقعی سازی است ، یعنی تحقق توانایی های بالقوه. در اینجا ، دیگر مبارزه برای مکانی در آفتاب نیست که عامل فعالیت فرد می شود ، بلکه میل او برای انجام کاری است که تمایل به انجام آن دارد. اعتقاد بر این است که به همین دلیل است که در تاریخ مواردی وجود دارد که امپراطورها به پرورش دهنده سبزیجات تبدیل می شوند و بازرگانان موفق ناگهان به عنوان زاهدان در جنگل ها ترک می شوند.
ویژگی های اجرای نیازها
بر اساس این نظریه ، شخص تنها زمانی احساس خوشبختی و آرامش می کند که همه دسته نیازها برآورده شود. و شرط اصلی پیشرفت بیشتر به سمت خواسته های بالاتر رضایت مستمر خواسته های قبلی است. به عبارت ساده ، حتی اشتیاق شدید به امنیت در هنگام گرسنگی کسل می شود و تمایل به خود واقعی سازی در شخصی که در محیط خود طرد شده است ، ایجاد نمی شود.
با این حال ، حتی افرادی که در جامعه به وزن خاصی رسیده اند ، مورد احترام و نفوذ هستند ، گاهی اوقات احساس پوچی و ناراحتی می کنند: به اوج نرسیده است ، آنها خودشان متوجه نشده اند.
نتیجه گیری این است که تأمین همزمان همه سطوح نیاز بسیار دشوار است. اما تمایل به این امر ذاتی انسان است ، بنابراین او دست از تلاش برنمی دارد و فقط گاهی احساس می کند که همیشه چیزی را که وجود ندارد می خواهد.