چگونه زندگی خود را شادتر کنیم: تجربه شخصی من

چگونه زندگی خود را شادتر کنیم: تجربه شخصی من
چگونه زندگی خود را شادتر کنیم: تجربه شخصی من

تصویری: چگونه زندگی خود را شادتر کنیم: تجربه شخصی من

تصویری: چگونه زندگی خود را شادتر کنیم: تجربه شخصی من
تصویری: چگونه علایق،هدف و شغل ایده آل خود را پیدا کنیم | How to find your passion 2024, ممکن است
Anonim

ما همیشه متوجه کمبودهای دیگران می شویم و مشکلات ما تقریباً هرگز. شلوغی روزمره ، زندگی روزمره و کار دوست داشتنی زندگی ما را به بردگی تبدیل می کند. اما آیا واقعاً چنین است یا فقط تعصبات ماست؟ اما هرکسی می تواند این سوال را خودش پاسخ دهد. در این مقاله می خواهم تجربه خود را در مورد چگونگی زندگی شادتر به اشتراک بگذارم.

عکس گرفته شده از اینترنت
عکس گرفته شده از اینترنت

همانطور که دوست داریم مشکلات را دور بزنیم ، آنها اجتناب ناپذیر هستند. و این واقعیتی است که شما فقط باید با آن کنار بیایید. از این گذشته ، آنچه در اینجا اهمیت دارد این نیست که آنها چه هستند ، بلکه نحوه برخورد ما با آنها است. بلافاصله دو برچسب بسیار معروف به ذهن خطور می کند ، که قبلاً با همه تماس می گرفتیم: "خوش بین" و "بدبین". بدون اینکه به جزئیات این اصطلاحات بپردازم ، می گویم که نگرش شما نسبت به جهان ، اول از همه ، حالت درونی روح شماست. محیط ما نقش مهمی در این امر دارد. و پایه و اساس آن از کودکی گذاشته می شود.

ساده ترین راه این است که کسی را به خاطر مشکلات خود مقصر بدانید. بنابراین ، ما خود را توجیه می کنیم ، و به نظر می رسد زندگی راحت تر است. فقط مشکل حل نشده است ، بلکه در جایی در اعماق ما حل و فصل می شود. اما اگر با جزئیات بیشتر نگاه کنید ، می فهمید که مسئله فقط تلاقی شرایط است ، البته نه دلپذیرترین ، اما در بیشتر موارد خارج از کنترل ما.

یک حکمت ژاپنی فوق العاده در این مورد وجود دارد: "اگر مشکلی قابل حل باشد ، دیگر جای نگرانی نیست و اگر نمی توان آن را حل کرد ، نگرانی در مورد آن بی فایده است." به عنوان یک قاعده ، تقریباً همه با این جمله موافقند ، فقط تعداد کمی از آن در عمل استفاده می کنند. بنابراین ، اولین قانون برای یک فرد خوشبخت این است که یاد بگیرد چگونه شرایط مختلف زندگی خود را با آرامش بپذیرد. البته بدون احساسات نمی توانید این کار را انجام دهید. و به طور کلی ، برای 70٪ افراد غیرواقعی به نظر می رسد. اما این بهانه ای بیشتر برای خودمان نیست. فقط همه برای یادگیری خویشتنداری به زمان متفاوتی نیاز دارند.

مشکل دوم ما مربوط به غریزه گله است. از آنجا که در یک جامعه زندگی می کنیم ، سعی می کنیم "مانند بقیه" باشیم. از نظر ما بسیار راحت و ایمن است. اما آیا واقعاً چنین است؟ فکر میکنم نه. به هر حال ، هر شخص یک فرد است. فقط این است که ما از همان بدو تولد ، به دنبال پایه های دیرینه زندگی ، به زندگی در سیستم عادت کرده ایم. از آنجا که از چهارچوب فراتر می رویم ، اول از همه با انتقاد روبرو می شویم. و ما آن را به عنوان چیزی وحشتناک درک می کنیم. ما خودنمایی می کنیم ، به رویا می رویم ، به حالت عادی برمی گردیم. و اینجا دوباره ، خیلی چیزها به محیط ما بستگی دارد. زیرا چه نوع محیطی ، چارچوب آن چنین است. نمی توانید از انتقاد و سو mis تفاهم از طرف جامعه بترسید. ما زندگی خود را می گذرانیم و تاریخ خود را می نویسیم. بنابراین ، قانون دوم یک فرد خوشحال این است که یاد بگیرید آنچه را به شما گفته می شود بشنوید ، نتیجه بگیرید اما به نظر شخص دیگری وابسته نباشید.

هر شخص توانایی بسیاری از چیزها را دارد. بعضی اوقات نمی توانیم تصور کنیم که امکانات ما چقدر می تواند بی حد باشد. بنابراین ، شما باید توجیه خود را متوقف کنید ، یاد بگیرید که احساسات خود را کنترل کنید و از بیرون آمدن از جمعیت نترسید.

توصیه شده: