در واقع ، پاسخ در خود سوال نهفته است. شما باید به احساسات ، خواسته ها ، نیازهای خود برای مدت زمان بیشتری توجه کنید و سپس سیر حوادث بعدی به درستی برنامه ریزی می شود. و هیچ احساسی وجود نخواهد داشت که شما زندگی شخصی دیگری را زندگی می کنید ، والدین یا افراد معتبر دیگر آن را دیکته می کنند.
دستورالعمل ها
مرحله 1
خودت اصرار کن بگذارید منطق استدلال شما دیگران را بترساند ، بگذارید اقدامات شما برای بحث عمومی خانواده مطرح شود ، اما شما از اشتباهات خود درس می گیرید ، و این بسیار عاقلانه تر و موثرتر از مراجعه به دیگران است. متأسفانه ، شخص چنان مرتب و منظم است که تجربیات خودش در عمق ما فرو می رود و در نتیجه ما را از خطاهای این نوع در آینده محافظت می کند. ما زندگی شخص دیگری را متفاوت می فهمیم. یک شخص تا زمانی که خودش یک مشکل بیگانه را تجربه نکند ، اهمیت خاصی نمی دهد.
گام 2
به شهود خود اعتماد کنید. فرد موفق کسی است که روده خود را دنبال کند. اگر شرایط به یک طرف اضافه می شود ، و حس ششم شما راه بازگشت را به شما می گوید ، در صورت تمایل به او اعتماد کنید. چرا اگر از قبل احساس می کنید این مال شما نیست ، داوطلبانه خود را به زندگی ناخوشایندی مجبور می کنید؟ فقط شما مسئول تصمیمات و اعمال خود هستید. برای خود رویدادهایی بسازید که لذت و لذت را برای شما به ارمغان بیاورد - این مسیر درست سرنوشت شماست.
مرحله 3
کاری را که دوست دارید انجام دهید. اگر هنوز خود را در این زندگی پیدا نکرده اید ، پس نباید ناامید شوید. هر چیزی زمان خودش را دارد. انواع دوره ها و آموزش های اوقات فراغت به شما کمک می کند نقاط قوت خود را بهتر درک کنید. در برخی سمینارها شرکت کنید و قلب خود را گوش دهید. در کدام منطقه از فعالیت ها ضرب و شتم بیشتری پیدا کرد و در کجا سکوت کرد؟ به آنچه احساس محبت زیادی کرده اید ، سپس به مطالعه ادامه دهید. حتی اگر در لحظه ای که بیشتر وقت خود را صرف انجام کاری غیرعاشقانه می کنید ، این سرگرمی نفس تازه ای از انرژی حیاتی به شما می کشد. و سپس سرگرمی شما به فعالیت اصلی شما تبدیل خواهد شد.