افسردگی نهفته یا پنهان: علائم و نشانه های اصلی

فهرست مطالب:

افسردگی نهفته یا پنهان: علائم و نشانه های اصلی
افسردگی نهفته یا پنهان: علائم و نشانه های اصلی

تصویری: افسردگی نهفته یا پنهان: علائم و نشانه های اصلی

تصویری: افسردگی نهفته یا پنهان: علائم و نشانه های اصلی
تصویری: مراقب نشانه های گمراه کننده بیماری قند باشید ! 2024, ممکن است
Anonim

در دنیای مدرن ، انواع مختلف افسردگی بر تعداد فزاینده ای از افراد تأثیر می گذارد. متخصصان خاطرنشان می كنند كه اخیراً یك حالت نهفته از حالت افسردگی ، ناخودآگاه توسط چیزی پوشانده شده ، بخصوص گسترش یافته است. به چنین افسردگی پوشیده یا پنهان گفته می شود. به چه دلایلی می توانید به این اختلال در خود یا یکی از عزیزان مشکوک شوید؟

افسردگی نهفته یا پنهان: علائم و نشانه های اصلی
افسردگی نهفته یا پنهان: علائم و نشانه های اصلی

علائم و نشانه های افسردگی پنهان

اولین چیزی که باید در زمینه افسردگی نهفته درک و به خاطر بسپاریم این است که ، به عنوان یک قاعده ، یک فرد بیمار کاملا از وضعیت فعلی خود بی اطلاع است. او حتی این تصور را که ممکن است مشکلی در روان او پیش آمده را قبول نمی کند. برای شخصی که در تصویر دنیای خود است ، چیزی به نام افسردگی وجود ندارد. او به دنبال دلایل و دلایل دیگری خواهد بود که به دلیل آنها علائم خاصی ظاهر می شود ، یا تا زمانی که این شرایط بسیار سخت نشود اصلاً به هیچ تغییری در وضعیت خود توجه نخواهد کرد.

شناخت نوع نهفته افسردگی حتی برای پزشکان نیز دشوار است ؛ داده های خانواده ، دوستان و محیط نزدیک می تواند نقش مهمی در تشخیص داشته باشد. اگر می دانید به چه نکاتی باید توجه کنید ، اغلب از خارج ، مشکوک به افسردگی پوشیده در فرد دشوار نیست.

علائم بدنی ، فیزیولوژیکی افسردگی پوشیده

در بسیاری از موارد ، اشتهای فرد در این حالت تغییر می کند. بیمار می تواند چندین برابر بیشتر از قبل غذا بخورد ، در حالی که تنظیمات چشایی نیز تغییر می کند. افسردگی با اشتیاق به غذاهای شیرین ، تند ، برای هر نوع سلیقه ای روشن و غنی ، غذاهای عجیب و غریب مشخص می شود. تمایل به مصرف قهوه یا شکلات داغ ، کاکائو بیشتر و نوشیدن منظم هر نوع نوشیدنی الکلی نیز غالب است. شخصی که قبلا از سوشی متنفر بود ، اما اکنون دائماً آنها را برای خودش سفارش می دهد ، ممکن است خودش تعجب کند که چرا چنین اشتیاق زیادی به غذاهای دریایی دارد. با این حال ، بیمار نمی تواند تصور کند که افسردگی ناخودآگاه مقصر همه چیز است. گزینه دیگر ، رد تقریباً کامل یا کامل غذا است. یک فرد باید تحت اللفظی تغذیه شود.

حالا سر شکاف می یابد ، پاشنه پا درد می کند ، سپس به گردن فشار می آورد ، سپس نفس کشیدن سخت و دردناک است. برای بیمار مبتلا به افسردگی ماسک ، جلبکها معمولی هستند - این برخی احساسات دردناک است که می تواند همزمان در قسمتهای مختلف بدن رخ دهد ، در حالی که علت اصلی ندارد. برای یک بیمار افسرده ، احساس درد به طور مداوم تبدیل به عادت می شود ، که در شرایط استرس زا یا بحرانی ، تحت تأثیر اعصاب و تجربیات ، می تواند بسیار تشدید شود. به عنوان یک قاعده ، درد متفاوت است ، از چاقو گرفته تا کسل کننده و دردناک ، در حالی که درد معمولاً همزمان در چندین قسمت از بدن یا اندام وجود دارد. درد روانشناختی می تواند بدن را به صورت امواج "راه برود" ، معده را آشفته کند ، سپس به عضلات و مفاصل تبدیل شود ، گلو را تحت تأثیر قرار دهد ، و غیره

در برابر افسردگی نقاب ، پس زمینه هورمونی تغییر می کند ، اندام ها و سیستم های داخلی به طور متفاوتی شروع به کار می کنند و میل جنسی کاهش می یابد. فردی که مقدار زیادی غذا می خورد می تواند لاغر شود. اغلب ، در برابر پس زمینه افسردگی نهفته ، بیمار علائم بیماری گوارشی یا قلبی را دارد. بسته به ضعف ترین ارگان (یا سیستم) ، تخلفات خیالی رخ خواهد داد. دلیل دوم: علامت گذاری فیزیولوژیکی برابر است با اینکه شخص از چه بیماری (یا چه بیماری هایی) بسیار ترسیده است. اگر بیمار مبتلا به افسردگی نهفته بسیار ترسیده باشد که دچار مشکلات کبدی شود ، افسردگی نهفته از طریق این اندام شروع به بروز می کند - علائم معمولی التهاب یا سیروز کبدی ظاهر می شود.

علیرغم این واقعیت که افسردگی نهفته (ماسک دار) غالباً خود را به طور غیرمعمول نشان می دهد ، علائم غیر استاندارد این اختلال در معرض دید قرار می گیرد ، با کاهش فعالیت حرکتی ، خستگی و خواب آلودگی مشخص می شود. با این حال ، دوره های افول می توانند به سرعت با فعالیت ، بی خوابی ، قدرت جایگزین شوند. در برابر چنین تغییراتی ، روحیه بیمار نیز بسیار شدید تغییر می کند.

علائم روانی-عاطفی

  1. تغییر حالت ، گاهی اوقات چندین بار در روز. غالباً ، غذاهای شیرین یا فعالیت های مورد علاقه ، موسیقی دلپذیر بر روحیه بیمار تأثیر مثبت می گذارد.
  2. طغیانهای عاطفی دوره ای. در برخی از نقاط ، بیمار مبتلا به افسردگی نهفته ممکن است دیگر کنترل خود را نداشته باشد. این امر با افزایش پرخاشگری ، خصومت و تحریک پذیری خود را نشان می دهد ، یا ممکن است ظاهراً فرد بدون هیچ دلیلی در یک مکان عمومی گریه کند. پس از چنین قسمت هایی ، فرد معمولاً احساس افسردگی شدیدی می کند و سعی می کند بهانه ای برای خود بیابد.
  3. افزایش سوicious ظن هیپوکندری غیرطبیعی غالب.
  4. شروع علائم اختلالات اضطرابی. در میان علائم افسردگی نهفته ، حملات وحشت ممکن است وجود داشته باشد. تشدید ترس و ترس. به طور کلی ، به نظر می رسد احساسات روشن تر می شوند.
  5. برای بیمار مبتلا به افسردگی نقاب دار ، وجود وسواس مختلف معمول است.
تصویر
تصویر

سایر تظاهرات افسردگی زیر ماسک

همچنین به دلایل زیر ممکن است به ظهور یک حالت افسردگی در فرد مشکوک باشید:

  • تمایل به جلب توجه به هر روشی ، جستجوی کمک ، پشتیبانی ، تأیید ؛
  • ترس از انتقاد؛
  • تمایل به تعمیم؛ یک بیمار افسرده از نکات خاص در گفتار خود جلوگیری می کند. به عنوان مثال ، اگر وضعیت او فقط برای چند هفته ادامه داشته باشد ، او اصرار خواهد داشت كه او تمام عمر اینگونه زندگی كرده است.
  • گرایش به اگزیستانسیالیسم و فلسفه پردازی؛ برای یک بیمار مبتلا به افسردگی نهفته (پوشیده) ، جستجوی عجیب و غریب برای معنی یا پنهان کردن معانی همه چیز در اطراف معمول می شود.
  • تمایل مداوم به مصرف هر نوع دارو یا گیاه ، حتی در برخی موارد حتی یک دارونما ساده وضعیت بیمار را تسکین می دهد.
  • در زمینه افسردگی نهفته ، علائم استاندارد اختلال افسردگی اساسی به ندرت غالب می شوند. به عنوان یک قاعده ، گفتار بیمار طبیعی است ، گیج کننده و قابل درک نیست ، تأخیر ندارد. فعالیت بدنی معمولاً وجود دارد. آگاهی گیج نیست ، افکار اغلب مرزهای مشخصی دارند.
  • شخصی که غالباً دچار افسردگی است سعی می کند حالت روحی خود را تحت عنوان مثبت پنهان کند ، او سعی می کند به همه و همه کمک کند ، یک نوع دوست نوع باور نکردنی در او بیدار می شود. در عین حال ، یک شخص از ایجاد نگرانی و ناراحتی افرادی که در کنار او هستند بسیار ترسیده است ، بنابراین سعی می کند از شکایت و نشان دادن وضعیت خود جلوگیری کند.
  • مبتلایان به افسردگی با موفقیت و تقریباً دائما به دنبال بهانه می گردند ، تا بارها و بارها با خود تنها باشند و در میهمانی ها یا مهمانی ها شرکت نکنند. با این حال ، مطالعه یا کار می تواند به چراغانی تبدیل شود که فرد را پشتیبانی کند ، زیرا مسئولیت افزایش یافته ممکن است در دوره افسردگی بر او حاکم باشد.
  • با امتناع از اینکه او مبتلا به افسردگی است ، فرد سعی می کند به طور مستقل راهی برای خروج از شرایط پیدا کند ، با شرایط خود کنار بیاید ، چیزی پیدا کند که می تواند سلامتی و خلق و خوی او را بهبود بخشد. این خطرناک است زیرا در برخی موارد یک بیمار افسرده ، که ممکن است غریزه حفظ خود در او کاهش یابد ، درگیر کارهای پرخطر خواهد شد ، عادت های خطرناکی به دست می آورد ، به عنوان مثال عادت های دارویی.
  • در لحظات افسردگی ، فرد شروع به نگاه متفاوت به جهان می کند. در شرایط بیمار ، ممکن است ناگهان وارد خلاقیت شود یا پیشرفت او در خلاقیت شگفت انگیز باشد.

توصیه شده: