زن و مرد بسیار متفاوت هستند. شخصیت ها ، مظاهر عاطفی ، واکنش به محیط - تفاوت در همه چیز. و خیلی اوقات مردان زنان را نمی فهمند ، زیرا آنها نمی توانند به درستی رمزگشایی از اقدامات خود داشته باشند.
دستورالعمل ها
مرحله 1
مردان به عنوان جنس قوی همیشه آماده اند تا کمی به زنان تن دهند. بنابراین ، آنها وقتی پرخاشگری و پشتکار بیش از حد یک خانم زیبا را می بینند ، متحیر می شوند. پس از همه ، کافی است که او به سادگی از مرد بخواهد و به او فرصت دهد تا در مورد شنیده های خود فکر کند. اما زنان عجله دارند ، آنها می خواهند بلافاصله آنچه را که می خواهند بدست آورند ، که اغلب منجر به درگیری می شود.
گام 2
مردان از تحت فشار قرار گرفتن متنفر هستند. وقتی مجبور شوند کاری برخلاف میل آنها انجام دهند. زنانی که چنین رفتاری دارند توسط جنس قوی کنار گذاشته می شوند. در عین حال ، آنها کاملاً ترفندهای زنانه را درک می کنند ، که به آنها امکان می دهد هر آنچه را که لازم دارند از مرد سریع و ساده بگیرند. در این حالت هیچ فشاری وارد نمی شود. زن این کار را می کند تا مرد ، مثل اینکه تصمیم بگیرد. همه خوشحال هستند ، هیچ مشاجره و رسوایی به وجود نیامده است.
مرحله 3
جنسیت قوی اغلب علائمی را که زنان می دهند درک نمی کند. به عنوان مثال درخواست کمک لاس زدن محسوب می شود. مرد شروع به شوخی و معاشقه می کند ، گرچه در واقع زن واقعاً به یک سرویس احتیاج دارد. خانم ها از این رفتار ناراحت می شوند و به دنبال دستیار کم تحرک می روند. اگرچه واقعا می تواند به معاشقه ختم شود ، اما بازی های عاشقانه باید بعد از کمک شروع شوند ، نه قبل از آن.
مرحله 4
مردان غالباً از عدم تعهد زنان آزرده می شوند. به نظر می رسد که دوست قول داد کاری را انجام دهد و آن را فراموش کرد. جذابیت در اینجا تفاوت درک است. وقتی دختری می گوید سعی می کند مثلاً برای خرید مواد غذایی به فروشگاه برود ، منظور او این است که همه چیز را که لازم است می خرد ، اگر وقت باشد ، میل به پاشنه نمی شکند ، در کار به تأخیر نمی افتد ، و غیره. یعنی سخنان او یک وعده نیست بلکه یک فرض است. و مرد ، با گفتن اینکه تلاش خواهد کرد ، واقعاً سعی می کند درخواست را برآورده کند و هر آنچه لازم باشد را انجام می دهد. او از همسر خود انتظار همان رفتار را دارد ، اما او نمی فهمد که چرا او عصبانی است.
مرحله 5
زن و مرد بسیار متفاوت هستند و برای جلوگیری از درگیری مداوم ، آنها باید یاد بگیرند که چگونه صحبت کنند. با توضیح دیدگاه های خود در مورد یک مشکل خاص ، شرکا به سرعت به تفاهم می رسند و از بحث بر سر چیزهای کوچک دست می کشند.