یک فرد عادی بودن و "متوسط" بودن یک چیز نیستند. یک فرد عادی برای اهداف خود تلاش می کند ، دارای ویژگی های فردی ، دیدگاه خودش نسبت به چیزها است. "میانه" افرادی هستند که هیچ تفاوتی با دیگران ندارند. مداوم بودن در حالت "دهقان میانه" با مشکلات جدی شخصی روبرو می شود ، زیرا رشد نمی کنید ، برجسته نمی شوید ، سعی می کنید "مانند دیگران" باشید و بنابراین وقت ارزشمند خود را از دست می دهید ، بگذارید زندگی شما سیر خود را طی کند.
دستورالعمل ها
مرحله 1
شما زندگی خود را با کار خود یکی می دانید. اگر هدف اصلی شما در زندگی حقوق و دستمزد است ، این خوب نیست. با گره زدن زندگی به کار ، کاملاً به آن وابسته می شوید. روحیه شما با توجه به حال و هوای داخل دفتر تعیین می شود. انگیزه شما مستقیماً به موفقیت شما در محل کار بستگی خواهد داشت. کار برای همیشه دوام نخواهد داشت ، دیر یا زود بازنشسته خواهید شد و سپس زندگی همه شما را که از دست داده اید به یاد می آورد و می خواهید "کارمندی کامل" باشید.
گام 2
شما زمان زیادی را صرف برنامه ها و رسانه های اجتماعی می کنید. این دستگاه ها واقعاً دستی دارند. آنها برقراری ارتباط با افراد دیگر را آسان می کنند. با این حال ، بیشتر مردم بیش از حد از آنها استفاده می کنند. فقط فکر کنید وقتی در شبکه های اجتماعی گشت و گذار می کنید چقدر زمان تلف می شود. اگر نمی خواهید دیگر "متوسط" بمانید ، اعتیاد خود را به رسانه های اجتماعی و برنامه ها از بین ببرید.
مرحله 3
شما همیشه خود را مشغول می دانید. به نظر شما می رسد که کارهای زیادی برای انجام دادن دارید ، بنابراین می توانید از صرف شام در کنار خانواده یا پیاده روی با عزیز خود غافل شوید. تمرین نشان می دهد که 80٪ از وقت شخصی را صرف چیزهای کاملاً غیرضروری می کند. سعی کنید به این فکر کنید که آیا واقعاً باید از پس این کار برآیید. شاید چیزهای کاملاً متفاوت برای شما ارزش واقعی داشته باشند.
مرحله 4
دوست دارید غیبت کنید. بسیاری از مردم از صحبت در مورد نقص قابل درک دیگران لذت می برند. این در سطح ناخودآگاه اتفاق می افتد ، فرد فقط فکر می کند که خیلی بد نیست. این عادت را کنار بگذار در پایان ، آیا اگر آنها پشت سر شما درباره شما صحبت کنند خوشحال خواهید شد؟